کسب و کار اینترنتی

ساخت وبلاگ

بیگ دیتا چیست؟
همانطور که از این نام یا بهتر است بگوئیم اصطلاح مشخص است، مبحث بیگ دیتا به حجم عظیمی از دیتا (اطلاعات) اطلاق می‌‌شود که در زمانی کوتاه و با سرعت و دقت بالایی تجزیه و تحلیل می‌‌شود. این اطلاعات می‌‌تواند ساختاریافته (اطلاعات منظم و دسته‌‌بندی شده) یا غیرساختاریافته (اطلاعات حجمی نامنظم و تصادفی) باشد. اما برخلاف چیزی که به نظر می‌‌رسد، این حجم اطلاعات نیست که اهمیت و اولویت دارد؛ بلکه نوع استفاده و بهره‌‌برداری از یک بخش یا تمام این اطلاعات توسط سازمان‌‌ها و تجارت‌‌ها است که مهم می‌‌باشد. بیگ دیتا در حقیقت عنوان و سیستمی جامع برای کسب‌‌وکارها به ویژه کسب‌‌وکارهای بزرگ است تا بتوانند از طریق اطلاعات حجیم به دست آمده از این سیستم، برای آینده کاری خود تصمیمات بهتری بگیرند.

مبحث بیگ دیتا در اوایل قرن بیست و یکم تأثیر شگفت انگیز خود را روی تجارت‌‌های مدرن امروزی شروع کرد. درست با پیشرفت صنعت‌‌ها و تکنولوژی‌‌ها، جای خالی یک سیستم کارآمد که بتواند اطلاعات زیاد را در زمان کم به مرحله پردازش و تحلیل برساند به شدت محسوس بود. به همین خاطر کمپانی‌‌های بزرگ دست به استفاده از راهکارهای جدید زدند و کم کم سیستم یکپارچه Big Data به مرحله بهره‌‌برداری رسید. البته باید اذعان داشت که این سیستم یک سیستم یکسان و مشابه در تمامی تجارت‌‌ها نیست و صرفاً عنوان و پایه و اساس آن به یک شکل است. این یعنی شاید یک کمپانی از روشی انحصاری برای این مورد استفاده کند که دیگر تجارت‌‌ها آن را در اختیار ندارند.

 

بیگ دیتا چیست؟

 

ویژگی‌‌ها و تعاریف مربوط به مبحث بیگ دیتا
مبحث بیگ دیتا به صورت تعریفی به شکل 3V یا سه حرف V که حرف ابتدایی چهار ویژگی اصلی این موضوع شناخته می‌‌شوند معرفی شده است که در ادامه آن‌‌ها را بازگو خواهیم کرد:

حجم یا Volume: اولین ویژگی بیگ دیتا حجم و مقدار آن است که با کلمه Volume شناخته می‌شود. سازمان‌ها و نهادهای گوناگون با جمع‌آوری اطلاعات از منابع متنوع و متفاوت اقدام به ایجاد یک پایگاه داده می‌کنند. این اطلاعات می‌تواند شامل مواردی مثل اطلاعات مربوط به حجم معاملات و تبادلات تجاری، اطلاعات دریافت شده از شبکه‌های اجتماعی یا اطلاعات ماشینی و طبقه‌بندی شده دیگر باشد. این حجم زیاد از اطلاعات یکی از چالش‌های کسب‌وکارهای قدیمی بود چون نمی‌دانستند چطور و در چه جایی اقدام به جمع‌آوری و ذخیره‌سازی این اطلاعات کنند؛ اما به یمن ابداع روش‌های جدید و بهره‌گیری از تکنولوژی‌های هوشمند، این مشکل برطرف شده است.

سرعت یا Velocity: دومین ویژگی مهم بیگ دیتا بحث سرعت فرآیندهای آن است. مبادلات اطلاعات باید با سرعت بسیار بالایی انجام شود و این نکته بسیار حائز اهمیت است. فرآیند بیگ دیتا این مسئله را به خوبی هندل می‌کند و با کمترین ضریب اشتباه (تقریباً نزدیک به صفر) اطلاعات با سرعت بسیار بالایی پردازش و تحلیل می‌شوند. برخی از تکنولوژی‌های به کار رفته برای این مورد تگ‌های RFID ، سنسورهای ارزیابی و سیستم‌های اندازه‌گیری هوشمند هستند که در زمانی خیلی سریع اطلاعات را دریافت، پردازش و نتیجه آن را اعلام می‌کنند.

تنوع یا Variety: فرمت و نوع اطلاعات با یکدیگر تفاوت دارند. این اطلاعات می‌توانند به صورت متنی، تصویری، صوتی یا حتی کدهای صفر و یک باشند! این تنوع باعث شده تا دسته‌بندی‌های متعددی برای جمع‌آوری و ذخیره‌سازی اطلاعات در نظر گرفته شود.

پیچیدگی یا Complexity: ویژگی آخر به موضوع پیچیدگی بیگ دیتا مربوط می‌شود. از جایی که اطلاعات از منابع متعدد و گوناگونی به دست می‌آیند، فرآیند مرتبط‌سازی، تطابق و هماهنگ‌سازی آن‌ها با یکدیگر پیچیده می‌شود. این مسئله باعث شده تا خیلی از سازمان‌ها با مشکلات زیادی رو‌به‌رو شوند. برای جلوگیری از این مسئله باید سیستم‌های جامع و یکپارچه‌ای ترتیب داد که مانع ایجاد این مسائل شود. به همین خاطر است که کمپانی‌های موفق از دسته‌بندی‌های مرتب و کاربردی برای کنترل اطلاعات استفاده می‌کنند.

 

چرا بیگ دیتا مهم است؟
کلان‌داده‌ها به این دلیل که صرفاً حجم زیادی از اطلاعات را در اختیار دارند اهمیت چندانی ندارند؛ بلکه همانطور که گفتیم، این استفاده و نحوه بهره‌برداری شما از این اطلاعات است که اهمیت دارد. اما به طور کل می‌توان گفت که به خاطر اینکه بیگ دیتا منابع مناسبی از اطلاعات زیاد در زمینه‌های مختلف است، شما می‌توانید از بین این منابع اقدام به جمع‌آوری اطلاعات مهم و حیاتی کنید. اطلاعاتی که هزاران کمپانی و شرکت تجاری از آن‌ها برای اهداف خودشان استفاده می‌کنند.

شما با بررسی، تحقیق و مقایسه این اطلاعات در وهله اول می‌توانید اطلاعات فعلی خود را با آخرین اطلاعات روز دنیا به‌روز کنید تا از ترندها و تکنیک‌های بازاریابی جدید عقب نمانید. در مرحله دوم، می‌توانید با بررسی دقیق و آنالیز این اطلاعات راه و روش‌های بسیار کاربردی برای خودتان دست و پا کنید. این روش‌ها می‌توانند به کاهش هزینه‌ها، کاهش صرف زمان و توسعه و گسترش کاربردی فعالیت‌های اقتصادی و تجاری شما منجر شوند.

نتایج نشان داده‌اند که کمپانی‌هایی که از بیگ دیتا برای پیشرفت تجارت خود استفاده کرده‌اند نه تنها هزینه‌های خود را از این طریق کاهش داده‌اند، بلکه با کمک این اطلاعات محصولات و سرویس‌های به مراتب بهینه‌تری تولید کرده و به دنبال آن فروش خود را چندین برابر افزایش داده‌اند.

بیگ دیتا به شما کمک می‌کند تا با اطلاعات مفیدی که به دست می‌آورید تصمیمات هوشمندانه بگیرید. همچنین اگر بتوانید به طور مناسب و اصولی از این اطلاعات استفاده کرده و به صورت سیستماتیک آن‌ها را آنالیز کنید، می‌توانید نقاط ضعف و دلایل شکست‌های خود را نیز خیلی سریع‌تر پیدا کنید و با همین اطلاعات این مشکلات را برطرف کنید.

شما با کمک Big Data می‌توانید شناخت خیلی خوبی از مشتریان و مصرف‌کنندگان نیز به دست بیاورید. این شناخت یکی از چند نکته اساسی برای کسب موفقیت‌های چشم‌گیر در حوزه بازاریابی B2C است.

 

بیگ دیتا چیست؟

 

چه سازمان‌هایی از بیگ دیتا استفاده می‌کنند؟
با اینکه کلان‌داده‌ها برای هر صنعت و کسب‌وکاری قابل استفاده هستند، اما بعضی از سازمان‌ها به نوعی وابسته به این سیستم هستند. جالب است بدانید اغلب تجارت‌های بزرگ صرفاً یک دپارتمان مجزا برای همین منظور ایجاد می‌کنند. در ادامه مهم‌ترین سازمان‌هایی که برای بقاء کاری به بیگ دیتا نیاز دارند را معرفی خواهیم کرد.

 

سیستم‌های بانکداری
بانک‌ها و مؤسسات مالی یکی از مهم‌ترین استفاده‌کنندگان از کلان‌داده‌ها هستند. در دنیای مدرن ما در هر ثانیه مقدار غیرقابل شمارشی اطلاعات از منابع بسیار زیادی در حال رد و بدل می‌باشد. بانک‌ها یکی از مؤسساتی هستند که همیشه در این اطلاعات هنگفت سهم زیادی دارند. به همین خاطر آن‌ها همواره به دنبال راهی برای مدیریت این حجم عظیم از اطلاعات می‌باشند.

این سازمان‌های مالیاتی دنبال راهی هستند تا بتوانند در عین حالی که از طریق آن رضایت مشتریان خود را جلب می‌کنند، خطر ریسک‌های جبران ناپذیر را نیز به حداقل برسانند. این پروسه بسیار حساس است و به همین دلیل است که بانک‌ها سرمایه‌گذاری خاصی روی بحث بیگ دیتا می‌کنند. آن‌ها می‌خواهند با اطلاعات کامل در این حوزه فعالیت داشته باشند و با چالش‌های مالی آشنا باشند. برای همین به سراغ بیگ دیتا می‌روند و با آنالیز دقیق و پیشرفته، خودشان را نه تنها برای چالش‌های سخت آماده می‌کنند، بلکه راهکارهای نوینی برای ایجاد ارتباط و تعامل بهتر با مشتریان پیدا می‌کنند.

 

سیستم‌های آموزشی
اطلاعات یعنی آموزش و وقتی بحث به سازمان تخصصی این مورد مثل وزارت آموزش و پرورش می‌رسد، اهمیت داده‌ها نیز به وضوح مشخص می‌شود. سازمان‌های آموزشی مثل مدارس، مؤسسات آموزش عالی، دانشگاه‌ها، آموزشگاه‌ها و ... نیاز شدیدی به اطلاعات بروز در مباحث آموزشی دارند. درواقع آن‌ها باید هر لحظه و هر ثانیه پایگاه اطلاعاتی خودشان را ارتقاء داده و بروزرسانی کنند تا متدهای جدید، مباحث جدید و تکنیک‌های آموزشی مدرن را در اختیار داشته باشند.

با کمک بیگ دیتا این مؤسسات آموزشی نه تنها نواقص کاری خود را پوشش می‌دهند، بلکه می‌توانند از سیستم‌ها و راهکارهای آموزشی جدید برای برنامه درسی استفاده کنند. مزیت دوم کلان‌داده‌ها برای سیستم‌های آموزشی این است که آن‌ها می‌توانند با آنالیز و رفتارشناسی کارشناسی شده، دانش‌آموزانی که به هر شکلی مشکل داشته یا در خطر خاصی هستند را شناسایی کنند.

بیگ دیتا یک روند اصولی ایجاد می‌کند و باعث می‌شود تا این مؤسسات بتوانند روند پیشرفت دانش‌آموزان را با روند پیشرفت تحصیلی کلی مطابقت دهند و با برطرف سازی کم و کاستی‌ها از این طریق، سیستم آموزشی خود را بهبود ببخشند. این حرکت در نهایت باعث افزایش بهره‌وری و بهبود هرچه بهتر سیستم آموزشی یک کشور می‌شود. در ایران نیز طی سال‌های اخیر تلاش‌های زیادی برای الگوبرداری از سیستم‌های آموزشی موفق در کشورهای دیگر صورت گرفت. این اقدام از طریق آنالیز بیگ دیتا انجام شده است.

 

ارگان‌های دولتی
بیگ دیتا سهم عظیمی در امور دولتی دارد. می‌توان گفت که تقریباً همه دولت‌های جهان رابطه بسیار تنگاتنگی با مسئله کلان‌داده‌ها دارند. آژانس‌ها و مؤسسات دولتی از این حجم اطلاعات برای اهداف مختلفی استفاده می‌کنند. درواقع شاید بهتر باشد بگوئیم بیشترین استفاده غیرمادی از بیگ دیتا توسط دولت‌ها صورت می‌گیرد. تمام اتفاقات و رخدادهای داخلی ضبط شده در یک سیستم یکپارچه ذخیره‌سازی می‌شوند. این اطلاعات توسط همین آژانس‌های دولتی و یا شرکت‌های نیمه‌دولتی جمع‌آوری می‌شوند. دولت نیز با کمک این اطلاعات اقدام به بررسی شرایط اقتصادی، سیاسی و دیگر مسائل مطرح در کشور می‌کند.

این اطلاعات و تحلیل‌ها کمک خیلی بزرگی به دولت‌ها می‌کنند تا بتوانند با قدرت بیشتری به مدیریت اوضاع یک کشور بپردازند و حتی با اطلاعات کافی که دارند بتوانند جلوی تهدیدات مختلف را نیز قبل از وقوع بگیرند! لازم به گفتن نیست که اهمیت اطلاعات برای سازمان‌های نظامی به چه مقدار زیاد است. درواقع این همان بیگ دیتا است که دولت‌ها و ارتش‌های نظامی آن‌ها را از تهدیدات و مسائلی از این قبیل آگاه می‌سازد.

 

سازمان‌های بهداشتی و سلامتی
بیمارستان‌ها و دیگر مراکز درمانی و بهداشتی نیز سهم خیلی زیادی از اطلاعات حجیم روزانه دارند. به همین خاطر در همه کشورها وزارت بهداشت و درمان بخشی را برای جمع‌آوری اطلاعات مورد نیاز و بروز از طریق سیستم بیگ دیتا فراهم می‌آورد. پرونده‌های پزشکی، آموزش‌های درمانی، لیست داروها و مسائل مشابه از جمله اطلاعاتی هستند که سازمان‌های بهداشتی و سلامتی به دنبال آن‌ها هستند.

کلان‌داده‌ها به مراکز درمانی کمک می‌کنند تا آئین‌نامه‌های جدید و جهانی را به صورت سریع و مؤثر به لیست دستورالعمل‌های خود اضافه کنند. همین مسئله باعث ایجاد یک سیستم یکپارچه برای تبادل اطلاعات و کشفیات جدید نیز می‌شود و به بهبود وضعیت سلامت و بهداشت مردم کمک زیادی خواهد کرد.

 

کارخانه‌ها، فروشگاه‌ها و شرکت‌های تجاری
آمار و ارقام واقعی و جالبی طی سال‌های پیش از سوی مراکز آماری معتبر منتشر شده است که نشان می‌دهد اطلاعات حجیم چه تأثیر شگفت‌انگیزی در روند پیشرفت تجارت‌ها و کارخانه‌ها داشته است. موفق‌ترین کمپانی‌های جهان تمرکز زیادی روی بیگ دیتا گذاشته‌اند تا آخرین تغییرات بازار، آخرین تکنولوژی‌ها و از همه این موارد مهم‌تر، دغدغه‌های جدید مشتریان و مصرف‌کنندگان را کشف کنند.

مهم نیست کسب‌وکار شما بزرگ است یا کوچک؛ حتی اینکه سبک کاری شما سنتی است یا به صورت بازاریابی اینترنتی فعالیت می‌کنید نیز فرقی ندارد. بیگ دیتا به هر تجارتی کمک می‌کند که در دنیایی مملو از اطلاعات پیچیده، استراتژی‌های فوق‌العاده‌ای داشته باشید. کارخانه‌های زیادی که در معرض ورشکستگی قرار داشتند توانستند با کمک Big Data مجدداً خود را به چرخه تولید بازگردانند. این روش به صاحبین مشاغل کمک می‌کند تا دقیقاً همان نقاط ضعفی که باعث کاهش سرعت پیشرفت می‌باشد را کشف کنند. از طرف دیگر، بیگ دیتا به این افراد نشان می‌دهد که رقبای قدرتمند و موفق آن‌ها از چه راهی به این موفقیت‌ها دست یافته‌اند.

این سیستم حتی به خرده‌فروش‌ها و کسب‌وکارهای کوچک نیز کمک می‌کند تا روند رو به رشدی داشته باشند. حتی اگر شخصی بروز باشید و مطالعه کافی هم داشته باشید باز هم بیگ دیتا اطلاعاتی در اختیار شما قرار می‌دهد که شاید به فکرتان هم نرسیده باشد!

 

بیگ دیتا چیست؟

 

منابع اصلی دسترسی به اطلاعات بیگ دیتا
به طور کل Big Data از چندین روش قابل دسترس است اما سه منبع اصلی آن شامل موارد زیر است:

 

1. جریان داده‌های آنلاین
اولین روش کسب اطلاعات بیگ دیتا ایجاد یک شبکه اطلاعاتی از چندین دستگاه مختلف است که به شکل یکپارچه به هم متصل شده باشند. به چنین سیستمی اصطلاحاً جریانه داده‌ها یا Streaming Data گفته می‌شود. سیستم‌ها، سرورها و کامپیوترهای شبکه شده با یکدیگر مثال بارزی از این نوع است. منبع اصلی تبادل اطلاعات در این شبکه‌ها می‌تواند اینترنت و یا یک سیستم جامع بزرگ و متشکل از صدها سیستم اپراتوری باشد.

همچنین با معرفی سیستم IoT یا Inteet of Things (اینترنت اشیاء) نیز این سیستم بیش از پیش گسترش یافته است. در این سیستم، شما می‌توانید اطلاعات دریافت شده را به صورت خودکار (با کمک نرم‌افزارها) یا به صورت دستی آنالیز و تحلیل کنید و آن‌ها را مدیریت کنید.

 

2. شبکه‌های اجتماعی
شبکه‌های اجتماعی تأثیر شگفت‌انگیزی در مبحث بازاریابی آنلاین و حتی بازاریابی‌های سنتی گذاشته‌اند. این شبکه‌ها به یکی از پرانفعال‌ترین منابع کاربردی برای جمع‌آوری اطلاعات تبدیل شده‌اند. میلیاردها مورد اطلاعات به روز در این شبکه‌ها منتشر شده است و این مسئله سبب شده تا این شبکه‌ها به یکی از بزرگترین رسانه‌ها و منابع اطلاعاتی تبدیل شوند.

با فعالیت صحیح و درست در شبکه‌های اجتماعی می‌توانید حجم عظیمی از اطلاعات مورد نیاز خود را مستقیماً از طرف خود مخاطبین به دست بیاورید. تنها نکته اینجاست که این اطلاعات به صورت سازمان‌یافته نبوده و باید برنامه‌ای برای طبقه‌بندی آن‌ها پیاده‌سازی کنید.

 

3. منابع در دسترس عمومی
به جز موارد گفته شده، منابع عمومی زیادی وجود دارند که می‌توانید از طریق آن‌ها مقدار زیادی اطلاعات کسب کنید. برای مثال آژانس‌های خبری یا حتی سایت‌ها و پایگاه‌های اطلاعاتی و آماری دولتی برخی از این موارد هستند که با مراجعه به آن‌ها می‌توانید به آخرین اطلاعات روز دست پیدا کنید. در خیلی از موارد این اطلاعات به ویژه اگر مرتبط با زمینه فعالیت شما باشند می‌توانند کمک زیادی به شما کنند.

 

بیگ دیتا دقیقاً چطور کار می‌کند؟
اصلی‌ترین نکته مبحث بیگ دیتا موضوع تحلیل و بررسی آمار و اطلاعات است. شما بعد از اینکه از طریق پایگاه‌های داده و منابع مختلف اطلاعات لازم را به دست آوردید، وقت آن می‌رسد تا آن‌ها را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهید. در ابتدای این مقاله هم گفتیم که ویژگی اصلی بیگ دیتا حجم زیاد و سرعت بالای پردازش و تحلیل اطلاعات است و مسلماً ما نمی‌توانیم به صورت دستی و تک به تک این حجم زیاد از اطلاعات را بررسی کنیم.

برای این کار باید از سیستم‌های کامپیوتری و ابزارهای مربوطه مثل نرم‌افزارهای مخصوص استفاده کنیم. یکی از معروف‌ترین این نرم‌افزارها، مجموعه ابزارهای Apache Hadoop است که در قالب یک برنامه چندمنظوره، به شما این امکان راه می‌دهد تا مقدار زیادی از اطلاعات را به شیوه‌های خاص بررسی و آنالیز کنید. درواقع Hadoop یک پلتفرم از مجموعه‌ای از ابزارها می‌باشد. نحوه عملکرد این ابزارها استفاده از توان پردازشی چندین کامپیوتر برای تحلیل داده‌ها است. این سیستم متدهای مختلفی برای تجزیه و تحلیل داده‌ها دارد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها استفاده از مدل برنامه‌نویسی نگاشت‌کاهش (MapReduce) است.

مکانیزم حرفه‌ای و استفاده از الگوریتم‌های ظریف و معادلاتی این نرم‌افزار را قادر می‌سازد تا بتواند حجم اطلاعات را در مقیاس پتابایت نیز تجزیه و تحلیل کند! بزرگترین کمپانی‌های اینترنتی دنیا مثل یاهو از این ابزار استفاده می‌کنند و البته به عنوان مشارکت‌کننده این پروژه نیز شناخته می‌شوند. کمپانی گوگل نیز سیستمی مشابه و انحصاری در اختیار دارد که صرفاً به منظور اهداف تجاری همین کمپانی یا شرکت‌های همکار استفاده می‌شود.

در کل باید گفت که مسئله بیگ دیتا پیچیدگی‌های بسیاری دارد و احتمالاً کسب‌وکارهای کوچک نمی‌توانند بدون مشاوره یا کمک گرفتن از سازمان‌های دیگر در این مسیر اقدام خاصی کنند. به همین خاطر شرکت‌های خاصی راه‌اندازی شده و این سرویس را به مشتریان ارائه می‌دهند. اگرچه مبحث بیگ دیتا هنوز در ایران آنطور که باید شناخته شده نیست و سرویس‌دهندگان کمی هم دارد، اما با این حال سایت‌ها و شرکت‌هایی هستند که این سرویس را برای کاربران ایرانی فراهم کنند.

جالب است بدانید شرکت بزرگ دیجی‌کالا نیز قرار است به این حوزه وارد شده و قصد دارد تا به دیگر شرکت‌ها خدمات بیگ دیتا ارائه دهد (اطلاعات بیشتر در این لینک). این شرکت‌ها هرآنچه که شما در این مورد لازم داشته باشید را در اختیارتان قرار خواهند داد.

در حقیقت باید گفت برای بهره‌مند شدن از کلان‌داده‌ها باید به سه نکته اصلی یعنی فضای ذخیره‌سازی اطلاعات حجیم، ابزارهای تحلیل و بررسی و نحوه استفاده صحیح از نتایج تجزیه و تحلیل‌ها دقت کرد. این یعنی شما بعد از اینکه نتیجه نهایی را گرفتید، وارد مرحله اجرا و عملیاتی کردن آن می‌شوید. برای این بخش هم باید استراتژی‌های مخصوصی را به کار ببرید.

 

بیگ دیتا چیست؟

 

چند مثال از کاربردهای بیگ دیتا طی سال‌های اخیر
سونامی مهیب ژاپن – 2011
بعد از اتفاق مهلک و سونامی غول آسایی که در ژاپن رخ داد، رسانه‌های زیادی از سرتاسر دنیا دست به کار شده و با به اشتراک‌گذاری اطلاعات و اسناد یک شبکه اطلاعاتی (بیگ دیتا) ایجاد کردند. با این کار آن‌ها نه تنها اطلاعات لحظه‌ای از این رویداد را در سطح جهان مخابره کردند، بلکه مسائل حاشیه‌ای این رخداد طبیعی را نیز در دقیق‌ترین حالت ممکن با آخرین اطلاعات روز دنیا بررسی کرده و جوانب مختلف آن را تجزیه و تحلیل کردند.

بیگ دیتا در این مسئله باعث شد تا حجم زیادی از اطلاعات مفید به بخش‌های مختلفی ارسال شود و راهکارها و پیشگیری‌های خوبی برای مقابله با تهدیدات این چنینی در نظر گرفته شود. مردم نیز به نوبه خود در این رخداد سهیم بودند و با جمع‌آوری اطلاعات و به اشتراک‌گذاری آن‌ها در شبکه‌های اجتماعی و بلاگ‌ها سهم مناسبی در اطلاع‌رسانی‌های مفید داشتند.

 

کمپانی آمازون
چند سال پیش آمازون بنا به سیاست‌های خاصی مدتی فعالیت همیشگی‌اش را محدود کرد. این مسئله درست با پیشرفت کردن چشم گیر فروشگاه‌های دیگر به ویژه یکی از رقبای اصلی آمازون یعنی eBay هم‌زمان شد. این اقدام باعث شد تا همه فکر کنند آمازون در حال ورشکست شدن است و eBay و فروشگاه‌های دیگر مثل AliBaba قرار است جای آن را بگیرند. اما پشت پرده ماجرا چیز دیگری بود. آمازون برای مدتی کوتاه تمرکز اصلی خود را از روی فعالیت‌های همیشگی روی چیز دیگری معطوف کرد و آن بیگ دیتا بود!

آمازون چند وقت روی این مسئله کار کرد و بعد از مدتی با اطلاعات تکامل یافته و تحلیل شده به دنیای اینترنت بازگشت و این بار در عرض مدتی کوتاه بازدید، فروش و سودآوری خود را چند برابر کرد! این کمپانی از مبحث Big Data به بهترین شکل ممکن بهره‌مند شد و توانست از اطلاعات، آمار و الگوهای دیگر به خوبی درس بگیرد و کم و کاستی‌های خود را برطرف کرده و هرآنچه که مخاطبینش نیاز داشتند را ارائه دهد. مثال مشابهی از این اتفاق برای یکی از کمپانی‌های خودروسازی رخ داد.

 

یک مرکز درمانی (بیمارستان) در سوئد
یک بیمارستان در کشور سوئد با بهره‌مند شدن از بیگ دیتا به شکل مؤثری توانست خیلی از موارد موجود در این بیمارستان را بهبود بدهد. مسئولین و پزشکان این بیمارستان توانستند از طریق بیگ دیتا اطلاعات جامعی در مورد ده‌ها بیماری کسب کنند. این کار باعث شد تا هزینه‌های اضافی آن‌ها و همچنین بیماران به حداقل برسد.

از طرف دیگر، آن‌ها اطلاعات کاملی داشتند و نیازی برای صرف زمان‌های زیاد برای انجام آزمایش‌های گوناگون برای خیلی از بیماری‌ها نبود و صرفاً معاینه‌های معمولی و علائم کمتر توجه شده اطلاعات کاملی از بیماری‌ها برای آن‌ها نمایش می‌داد. استفاده از کلان‌داده‌ها باعث شد تا سرعت پردازش رسیدگی به بیمارها چندین برابر بیشتر شده و همچنین مراحل درمان نیز با سرعت و دقت بیشتری انجام شود.

 

بیگ دیتا چیست؟

 

نتیجه‌گیری
بیگ دیتا مبحثی نیست که بتوان از آن خیلی ساده عبور کرد. چون مخاطبین اصلی بیگ دیتا کمپانی‌های بزرگ هستند نمی‌توان گفت که Big Data برای تجارت‌های معمولی و کوچک کاربرد ندارد. شما حتی می‌توانید از روش‌های معمول و متدهای کاربردی رایج این سیستم به صورت رایگان و بدون واسطه استفاده کنید. لازم نیست تجزیه و تحلیل‌های پیچیده داشته باشید؛ کافیست یک محل مناسب برای جمع‌آوری اطلاعات از منابع در دسترس مثل شبکه‌های اجتماعی ایجاد کنید و هر اطلاعاتی که ممکن است به کارتان بیاید را در این محل جمع‌آوری کنید و سپس به بررسی و کسب اطلاعات مفید از آن‌ها بپردازید. اگر هم می‌خواهید این کار را حرفه‌ای انجام دهید، شاید بهتر باشد پروسه این کارها را به دست شرکت‌های فعال و سرویس‌دهندگان این حوزه بسپارید.

 

کسب و کار اینترنتی...
ما را در سایت کسب و کار اینترنتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahar jazbmarketing بازدید : 243 تاريخ : چهارشنبه 21 اسفند 1398 ساعت: 15:37

بازاریابی اجازه‌ای یا Permission Marketing چیست؟
بازاریابی اجازه‌ای که در فارسی آن را با نام بازاریابی اذنی نیز می‌نامند نام یک مفهوم و اصطلاح از یک شیوه بازاریابی مدرن است که برای اولین بار در یک کتاب اقتصادی به همین نام در سال 1999 میلادی توسط آقای ست گودین (Seth Godin) که یک نویسنده و کارآفرین آمریکایی موفق است معرفی شد.

بازاریابی اجازه‌ای یکی از تکنیک‌های مدرن و غیرسنتی برای معرفی و تبلیغ محصولات به مخاطبین از طریق کسب رضایت آن‌ها است. دقیقاً یک بازاریابی دیگر وجود دارد که نوع برعکس این مدل بازاریابی است که در ادامه آن را نیز معرفی می‌کنیم.

پس اگر بخواهیم بازاریابی اجازه‌ای را خیلی ساده تعریف کنیم باید اینطور بگوئیم که به ارائه تبلیغات (به ویژه تبلیغات اینترنتی) و معرفی محصولات و سرویس‌های یک کسب‌وکار به مشتریان با کسب اجازه آن‌ها به این منظور بازاریابی اجازه‌ای گفته می‌شود. درواقع معرفی محصولات یک تجارت به مشتریان در صورتی که خود مشتریان به انتخاب و رضایت خودشان این اجازه را به آن تجارت بدهند، بازاریابی Permission Marketing می‌باشد.

 
بازاریابی اجازه ای چیست

 

ایده بازاریابی اجازه‌ای از کجا شکل گرفت؟
قبل از اینکه بخواهیم بدانیم بازاریابی Permission Marketing از کجا و به چه صورت وارد بازاریابی‌های مدرن امروزی شده است، باید دلیل این ایده‌پردازی را بدانیم. راه و روش‌های سنتی و قدیمی بازاریابی در بحث معرفی و تبلیغ محصولات و سرویس‌ها به مخاطبین حول محور ایده‌های تقریباً ناخوشایند و مزاحمت‌آمیز خلاصه می‌شوند. معمولاً هیچ کاربری از هیچ قشری در حالت عادی از تبلیغات خوشش نمی‌آید. حالا فرض کنید این تبلیغات به شکل مزاحم یا بدون رضایت مشتریان نمایش داده شود! در این صورت تأثیر منفی آن‌ها دوچندان می‌شود.

برای مثال تبلیغات تلویزیونی که بین فیلم‌ها و سریال‌ها به ویژه در نقاط مهم و حساس آن‌ها نمایش داده می‌شود، برخلاف خیلی از تصورات که میلیون‌ها بازدید می‌خورند، این تبلیغات از دیدگاه خیلی از مخاطبین نه تنها سودآور نیستند بلکه احتمال اینکه آن تبلیغ به لیست سیاه مشتریان اضافه شود نیز بسیار زیاد است! چند مثال معروف از این مورد در کشور ایران نیز رخ داده است که حتی به سوژه واینرها نیز تبدیل شده است.

چنین مسئله‌ای در اینترنت نیز به وفور دیده می‌شود. در سایت‌های اینترنتی و اخیراً در شبکه‌های اجتماعی تبلیغات بیش از پیش در حال گسترش هستند. تبلیغاتی که بدون دخالت و رضایت کاربر در حجم وسیعی از کادر نمایش داده شوند و یا تبلیغات پاپ آپ که کاربر هیچ نقشی در باز شدن آن‌ها نداشته باشد مثال‌هایی از این قبیل هستند که می‌توان آن‌ها را درست همانند مثال قبلی زننده و مزاحمت‌آمیز دانست.

به خاطر همین ویژگی‌هاست که این نوع از بازاریابی‌ها را با نام Interruption Marketing یا بازاریابی وقفه‌ای و در بعضی منابع (مثل کتاب آقای ست گودین) بازاریابی مزاحمت آمیز می‌نامند. این بازاریابی توسط برخی افراد جزو بازاریابی‌های برون‌گرا (Outbound Marketing) دسته‌بندی می‌شود.

آقای گودین این راهکارها را که البته سهم بسیار زیادی از بازاریابی‌های سنتی را داشته و تا به امروز نیز ادامه دارند در دنیای مدرن به ویژه با شروع قرن بیست و یکم و وارد شدن به عصر ارتباطات، بسیار کم‌تأثیر می‌داند و معتقد است با پیشرفته شدن تکنولوژی، صنعت تبلیغات مؤثر نیز وارد فاز جدیدی شده است.

دلیل این ادعا این است که مردم در دنیای مدرن امروزی ده‌ها برابر سال‌های اخیر توانایی کسب و تحلیل اطلاعات را دارند و تحمیل تبلیغات به مردمی که فرهنگ و اطلاعات بروز دارند دیگر کارساز نیست. البته بخش عمده این موضوع به بحث تحمیل کردن و آزاردهنده بودن این تبلیغات مرتبط است و نمی‌توان از جلب توجه مخاطبین به این تبلیغات چشم‌پوشی کرد.

این تبلیغات تنها نوع تبلیغات هستند که برای همه نمایش داده می‌شوند و همه هم حتی در حد یک نگاه آن‌ها را می‌بینند ولی آیا چه مقدار از مخاطبینی که این تبلیغات را می‌بینند برای خرید یا تهیه آن محصول یا سرویس ترغیب می‌شوند؟

در هر حال چه بخواهیم چه نخواهیم زندگی ما درگیر این تبلیغات است. طبق آمار و ارقام جالبی که مؤسسه تحقیقاتی یانکلوویچ که یک سازمان فعال در زمینه علوم اجتماعی است منتشر کرده، هر مشتری (مصرف‌کننده) بیشتر از یک میلیون تبلیغ را در طول یک سال می‌بیند! اگر به صورت روزانه بخواهیم این تعداد را تخمین بزنیم باید گفت که هر مشتری روزانه با نزدیک به 3000 تبلیغ کوچک یا بزرگ روبه‌رو می‌شود!

اما همین مسئله که کاربران تقریباً تمام این تبلیغات را نادیده می‌گیرند، باعث ایجاد یک ایده متفاوت برای راه‌اندازی یک سیستم جدید شد! آقای ست گودین از همین مسئله برای خلق و پیشنهاد یک بازاریابی متفاوت استفاده کرد. او با تحقیق در مورد کمپین‌های مختلف و کسب‌وکارهای موفق متوجه شد که آن دسته از تجارت‌هایی که به جای تبلیغات و تحمیل آن‌ها به دنبال کسب رضایت مخاطبین هستند کسب‌وکارهای موفق امروزی می‌باشند.

به همین خاطر آقای گودین راه کسب پیروزی در دنیای تبلیغات را برخلاف اذهان عمومی دانست و معتقد بود که استراتژی‌های بازاریابی برای اینکه تأثیرپذیری واقعی خود را داشته باشند باید طبق اصول و قواعدی خاص پیاده‌سازی شوند. این موارد در واقع 3 اصل مهم زیر هستند :

تحلیل و پیش‌بینی: مخاطبین امروزی توانایی پیش‌بینی و بررسی محصولات و سرویس‌های یک کمپانی را دارند. بنابراین حذف بخشی از اطلاعات و یا پنهان کردن ویژگی‌های منفی و اغراق‌آمیز بودن توضیحات در مورد یک محصول یا سرویس دیگر کارساز نیست.
ویژگی‌های کاربردی: اطلاعاتی که از یک محصول یا سرویس توسط شما ارائه می‌شود باید با خواسته‌ها و نیازهای مخاطبین هم‌راستا باشد.
مرتبط بودن: محصول یا سرویس ارائه شده توسط شما باید دقیقاً همان چیزی باشد که مخاطبین به دنبال آن بوده و برایشان جذاب و سودمند است.
ترکیب این عناصر و ویژگی‌ها منجر به ایجاد ایده بازاریابی اجازه‌ای یا Permission Marketing شد. این کلمه اولین بار نیز در کتاب آقای گودین معرفی شد. آقای گودین یک تعریف ساده اما بسیار جذاب برای این کلمه دارد. به نقل از این نویسنده: "بازاریابی اجازه‌ای یعنی تبدیل افراد غریبه به دوست و آشنا و تبدیل دوست و آشنا به مشتری".

به خاطر نقاط مشترک و ویژگی‌های مشابه بازاریابی Permission Marketing با اصول بازاریابی ربایشی یا بازاریابی درون گرا (Inbound Marketing) این دو نوع بازاریابی را در خیلی از منابع یکسان می‌دانند. برای اطلاعات بیشتر در این مورد پیشنهاد می‌کنیم مقاله جامع مدیروب در مورد بازاریابی درون گرا را مطالعه کنید.

اگرچه که بازاریابی برون گرا سهم زیادی در دنیای تجارت آنلاین نیز به دست آورده، اما تأثیرپذیری آن شاید یک دهم هم نباشد. نکته بسیار مهم و قابل توجهی که در این زمینه وجود دارد این است که اگر بتوان از روش‌های تبلیغات بازاریابی وقفه‌ای با استراتژی‌های جدید استفاده کرد، انرژی و هزینه و زمان ما به شکل بهینه‌تری مصرف می‌شود.

همانطور که گفتیم، تبلیغات آزاردهنده مواردی مثل نمایش تبلیغات بین برنامه‌ای در تلویزیون و یا نمایش تبلیغات بزرگ یا پاپ‌آپ در اینترنت هستند. اما انواع دیگری نیز مثل پیامک‌ها یا ایمیل‌های تبلیغاتی وجود دارند که کاربران هوشمند و سطح بالاتر تنها با یک حرکت (انتقال ایمیل‌ها به لیست اسپم‌ها و بلاک کردن شماره‌های تبلیغاتی در موبایل) آن‌ها را برای همیشه ساکت می‌کنند!

این دقیقاً مرز شکست و پیروزی کسب‌وکارها است. همه می‌دانیم که تأثیر شگفت‌انگیز بازاریابی ایمیلی به چه مقدار است و یا اینکه موبایل مارکتینگ چه کاربردهایی دارد! اما بسیاری از شرکت‌ها و کسب‌وکارهای دیگر بدون اطلاع و آگاهی از شرایط فعلی و بدون داشتن هیچ استراتژی بازاریابی اقدام به ارسال انبوه این پیام‌های تبلیغاتی می‌کنند. در این حالت نه تنها آن‌ها هزینه‌های زیادی را متقبل می‌شوند، بلکه فرصت و شانس مجدد خود را برای تبلیغات هوشمند در آینده نیز از دست می‌دهند.

متأسفانه در خیلی از موارد چنین اشتباهاتی پیامدهای جبران ناپذیر دیگری نیز به همراه دارد که بدترین آن‌ها بدنام شدن آن برند است. اعتماد کاربران اولین و مهم‌ترین اصل کسب موفقیت در هر نوع تجارتی است و چنین اقدامات و اشتباهاتی باعث می‌شود تا بخش عمده‌ای از مخاطبین شما از نام تجاری شما زده شده و در هیچ منبع دیگری به سمت شما تشویق نشوند. البته راهکارهای خاص دیگری نیز وجود دارند که بتوانید مجدداً برای ترغیب این دسته از افراد اقدام کنید که به این راهکارها ریتارگتینگ گفته می‌شود.

 

بازاریابی اجازه ای چیست

 

مزایای بازاریابی Permission Marketing
مزیت اصلی این بازاریابی نهفته در همان تعریف لغوی آن است. دادن امکان انتخاب مشارکت یا عدم مشارکت مشتریان به تصمیم خودشان بدون هیچ اجبار یا تحمیلی، دقیقاً همان مزیت اصلی این بازاریابی است. تفکرات قدیمی و منسوخ شده با این طرز برداشت اشتباه می‌گویند اگر تبلیغ نکنیم و آن را به هر نحوی به مخاطبین نمایش ندهیم (یا به عبارت ساده تر تحمیل نکنیم!) پس چطور محصولات و سرویس‌های خود را به دیگران معرفی کنیم و آن‌ها را ترغیب کنیم؟

هیچ اشکالی در نمایش تبلیغات در مکان‌های مختلف مثل بیلبوردهای تبلیغاتی، تبلیغات تلویزیونی و یا حتی تبلیغات بنری در سایت‌ها نیست اما اجبار کردن مخاطبین و پرت کردن حواس آن‌ها آن هم درست زمانی که آن‌ها مشغول کار دیگری هستند بزرگترین اشتباه هر تجارتی خواهد بود. با این اشتباه نه تنها سودی عاید شما نخواهد شد بلکه با این کار فقط نفرت مخاطبین را شعله‌ور می‌کنید!

به همین خاطر است که کاربران و مشتریان به صورت ذاتی به دنبال چیزی که نیاز دارند می‌روند. حق انتخاب اولویت اصلی هر مصرف‌کننده و مشتری می‌باشد. شما برای اینکه محصول یا سرویس خودتان را در لیست این انتخاب‌ها قرار دهید و حتی به آن پر و بال نیز بدهید، باید اصول تبلیغات حرفه‌ای را فرا بگیرید و از طرف دیگر، از هیچ اجباری برای کاربران استفاده نکنید. دقیقاً برعکس، باید کاری کنید که آن‌ها به دنبال شما باشند نه اینکه شما آن‌ها را مجبور به دیدن تبلیغاتتان کنید!

با کمک بازاریابی اجازه‌ای شما بستری فراهم می‌کنید که از رضایت قلبی مشتریان به بهترین شکل به نفع خودتان استفاده کنید. بازاریابی Permission Marketing درست برعکس بازاریابی Interruption Marketing که موضوعات عمومی را برای تمام اقشار به نمایش در می‌آورند، به معرفی محصولات و سرویس‌های تخصصی برای بازار هدف می‌پردازد. بدیهی‌ست که چنین اقدامی منجر به تعامل به شدت بیشتر مشتریان با آن برند شود.

در ضمن فراموش نکنید که پرمیشن مارکتنیگ برای شما مشتریان وفادار و ثابت دست و پا می‌کند و مثل بازاریابی Interruption خبری از فروش‌های تک و توک نیست. در این حالت به جای اینکه برای هزاران مخاطب معمولی و بدون هدف اقدام به تبلیغ کنید، برای ده ها یا صدها مخاطب هدفمند این کار را می‌کنید. لازم به گفتن نیست که یک مخاطب هدفمند ارزشی برابر هزاران مخاطب یا بازدیدکننده معمولی دارد. در ادامه دیگر مزایای مهم و کاربردی بازاریابی اجازه‌ای را برای شما معرفی خواهیم کرد.

• کاهش چشم‌گیر هزینه‌های مالی: درست برخلاف تبلیغات گران‌قیمت تلویزیونی یا بیلبوردهای شهری، ابزارهای به کار رفته در بازاریابی Permission Marketing خیلی ساده، کم هزینه و در بسیاری از موارد رایگان هستند! مهم‌ترین این ابزارها شامل مواردی مثل رسانه‌های اجتماعی ، کمپین‌های سئو ، سیستم خبرنامه و یا ایمیل مارکتینگ می‌باشند.

• افزایش نرخ تبدیل: از جایی که این بازاریابی به جذب مخاطبین علاقه‌مند به محصول یا سرویس شما مرتبط است، با این کار می‌توانید بازدیدکنندگان معمولی را نیز به مشتری تبدیل کرده و به همین راحتی نرخ تبدیل خود را چندین برابر کنید.

• قابلیت شخصی‌سازی: یکی از قابلیت‌های منحصر به فرد پرمیشن مارکتینگ فراهم آوردن شرایطی است که در آن کسب‌وکارهای مختلف می‌توانند کمپین‌های تبلیغاتی مؤثر و شخصی‌سازی شده داشته باشند. این مسئله باعث می‌شود تا این تجارت‌ها بتوانند بازار هدف خود را خیلی راحت‌تر تعیین کنند و از پیچیدگی‌های تبلیغات معمولی پرهیز کنند. در واقع این سیستم به تجارت‌ها کمک می‌کند تا با اطلاعات دقیق مثل سن، جنسیت، موقعیت جغرافیایی و مسائلی از این قبیل مخاطبین هدفمند خود را پیدا کنند.

• تعامل و ارتباط بلندمدت با مصرف‌کننده: به یمن وجود راهکارهای مدرن مثل شبکه‌های اجتماعی و ایمیل‌ها، تجارت‌ها می‌توانند با مشتریان خود تعامل سازنده و بلندمدتی داشته باشند. چنین چیزی در بازاریابی Interruption Marketing وجود ندارد و تمام ارتباط بین کاربر و آن کسب‌وکار به چند ثانیه مشاهده تبلیغ خلاصه می‌شود.

• افزایش محبوبیت و شهرت نام تجاری: از جایی که بازار هدف مخاطبین در بازاریابی اجازه‌ای افرادی هستند که به فعالیت حوزه کاری شما علاقه نشان می‌دهند، همین مورد باعث می‌شود تا شما با مشتریان تفاهم نظر خاصی داشته باشید و اطلاعاتی که شما ارائه می‌دهید برای مخاطبین بسیار کاربردی باشد. در نتیجه، مخاطبینی که چنین ارتباطی با شما داشته باشند احساس راحتی بیشتری کرده و به گسترش و توسعه برند شما کمک می‌کنند.

 

بازاریابی اجازه‌ای برای چه نوع مخاطبانی مؤثر است؟
اگرچه این نوع بازاریابی برای جلب توجه هر مدل مشتری یا مصرف‌کننده‌ای قابل استفاده است، اما با این حال هدف اصلی شما باید تلاش برای دسترسی به مشتریان هدفمند باشد. مشتریان هدفمند کسانی هستند که اخیراً به صورت فعالانه اقدام به خرید و تهیه سرویس یا محصولاتی خاص از شما کرده‌اند. مسلماً چنین مشتریانی خودشان هم مایل هستند تا پیشنهادات دیگر شما را نیز ببینند و به همین خاطر تمایل دارند تا به شما اجازه این کار را بدهند.

از همین جهت می‌توان گفت که این نوع مصرف‌کنندگان بیشترین پتانسیل را برای افزایش بهره‌وری تجارت شما در این نوع بازاریابی دارند. آقای ست گودین در کتاب Permission Marketing نکات مهمی برای صاحبین مشاغل در این زمینه گفته است که توجه به آن‌ها لازمه اصلی کسب موفقیت در این بازاریابی می‌باشد. در ادامه این نکات را برای شما بازگو می‌کنیم :
 

- خودخواهانه رفتار نکنید
قبل از اینکه به اهداف خودتان فکر کنید، شرایط مخاطبین و مشتریان را در نظر بگیرید و صرفاً برای رسیدن به هدف خودتان رفتار نکنید. مطمئن باشید که اگر خواسته‌های کاربران را اولویت قرار دهید خیلی زود به خواسته‌های خودتان هم می‌رسید. بنابراین اجازه ندهید اهداف و خواسته‌های شما باعث کمرنگ شدن خواسته‌های مشتریان شود.
 

- شما مسئول انتخاب‌های دیگران نیستید
در بازاریابی اجازه‌ای شما فقط باید مواردی که امکان پیشنهاد آن‌ها وجود دارد را به مخاطبین معرفی و ارائه کنید. قرار نیست شما برای آن‌ها تصمیم بگیرید یا انتخاب‌های دیگران را به خواسته خود تغییر دهید! این مسئله اگرچه مورد خاصی نیست اما از جمله دلایل مزحک شکست‌های پیاپی خیلی از فروشگاه‌ها و کسب‌وکارهای B2C است.
 

- به قول‌هایی که می‌دهید عمل کنید
مشتریان از شما انتظار دارند در قبال پیشنهاداتی که به آن‌ها می‌دهید اطمینان خاطر ایجاد کنید. در بازاریابی اجازه‌ای این یکی از تکنیک‌های کاربردی است که در آن تجارت‌ها با قول دادن یک پیشنهاد خاص، فروش خود را افزایش می‌دهند. اما اگر نمی‌توانید پای قولتان بایستید این کار را نکنید چون تأثیر منفی این مورد تقریباً جبران ناپذیر است و باعث افت شدید اعتبار شما خواهد شد.
 

- این نوع بازاریابی شبیه به قرار ملاقات است
درست مثل وقتی که با کسی قرار ملاقات دارید و قبل از فرا رسیدن زمان موعد کارهای لازم را انجام داده و به خودتان می‌رسید، این کار را باید در قبال مشتریان نیز انجام دهید. از جمله مثال‌های جالب در این مورد برگذاری کنفرانس‌ها، رخدادها و مسائلی از این قبیل با برنامه‌های از پیش تعیین شده و یا ایجاد یک راه ارتباط مستقیم و زنده (به عنوان مثال لایو اینستاگرام) در زمانی خاص می‌باشد. با این کار نشان می‌دهید که برای کاربران و مشتریان خود اهمیت قائل هستید و زمانی خاص برای شنیدن حرف‌ها و دغدغه‌های آن‌ها در نظر می‌گیرید.
 

بازاریابی اجازه ای چیست

 

- بازاریابی اجازه‌ای یک سرمایه گران‌قیمت اما باارزش است
اجازه‌ای که کاربران با میل باطنی و رضایت خودشان به شما می‌دهند در حقیقت شبیه به اجازه دادن به شما برای ورود به حریم خصوصی آن‌ها است. چنین چیزی یک مورد بسیار ارزشمند برای شما خواهد بود. بنابراین قدر آن را بدانید و به این سادگی از آن غافل نشوید. وقتی یک کاربر چنین اقدامی کرده و به شما امکان ارائه پیشنهادات به او را تأیید می‌کند، یعنی شما را به عنوان یک تجارت معتبر می‌شناسند. در قبال آن شما نیز باید این حرکت آن‌ها را به نوبه خودتان ارج نهید.
 

آقای گودین معتقد است زمانی که یک مشتری اقدام به ثبت اطلاعات شخصی خود برای شما می‌کند و از این کار احساس ناراحتی یا ناامنی ندارد، یعنی آن مشتری همان بازار هدف شماست و شما باید برای جلب رضایت او تلاش کنید. حتی خیلی از مشتریان حاضرند تا اطلاعات محرمانه و خصوصی خود را نیز در ازای دریافت سرویس، خدمات یا محصولات بهتر در اختیار شما قرار دهند.

طبق نتایج تحقیقات، نسل جدید مشتریان به ویژه کاربران اینترنتی که از کودکی با اینترنت، شبکه‌های اجتماعی و تکنولوژی‌های مشابه بزرگ شده‌اند ارتباط بسیار بهتری با این نوع بازاریابی دارند. برای مثال خریدهای اینترنتی که پرداخت آن‌ها نیز به صورت آنلاین است در نوجوانان و جوانان به شدت رواج پیدا کرده است؛ درحالی که افراد نسل قدیم هنوز آنطور که باید به پرداخت‌های آنلاین اعتماد ندارند.

 

بازاریابی اجازه‌ای به چه صورت پیاده‌سازی می‌شود؟
همان گونه که گفته شد، به هرگونه سرویس تبلیغاتی یا معرفی محصولات و سرویس‌ها به طوری که کاربران با میل و رضایت شخصی آن را تأیید نمایند بازاریابی اجازه‌ای گفته می‌شود. اما نکته اول این بازاریابی صرفاً به منظور معرفی و فروش یک یا چند محصول نیست! بلکه هدف اصلی بازاریابی اجازه‌ای کسب اجازه از مخاطبین به منظور معرفی طیف وسیعی از محصولات یا خدمات است.

درواقع تجارت‌های موفق از این طریق به دنبال ایجاد یک ارتباط تجاری مناسب و کاربردی با مشتریان هستند. چرا که آن‌ها اطمینان دارند در صورت برقراری صحیح این ارتباط، در مرحله بعدی فروش آن‌ها به این کاربران تضمین شده خواهد بود.

در حقیقت فرآیند این بازاریابی با یک تعریف ساده به این صورت است که ابتدا کسب‌وکارها در رابطه با یک محصول یا سرویس یک پیشنهاد (قول) به مشتریان ارائه می‌دهند. در ازای این پیشنهاد آن‌ها توجه مخاطبین را جلب کرده و از آن‌ها مجوز لازم برای نمایش پیشنهادات مشابه را دریافت می‌کنند. بعد از این مرحله نوبت به آن کسب‌وکار است که به قول خود عمل کند.

نکته کلیدی این مبحث همانطور که پیش‌تر نیز اشاره شد این است که شما باید دقیقاً همان چیزی که قولش را به کاربران دادید را به مرحله اجرا برسانید. خیلی از شرکت‌های تجاری با نمایش قول‌ها و پیشنهادات پوچ و تقلبی صرفاً به دنبال کسب اجازه مخاطبین هستند و تصور می‌کنند نکته اساسی همین است. اما این بزرگترین اشتباه ممکن از سوی یک تجارت به حساب می‌آید. بنابراین تأکید می‌کنیم که اگر چیزی را در پیشنهادات خود به مخاطبین ارائه می‌کنید، دقیقاً همان را در مرحله اجرا نیز انجام دهید.

به عنوان مثال اگر در سیستم خبرنامه خود به مخاطبین قول داده‌اید که در طول هر یک ماه فقط یک ایمیل برای آن‌ها ارسال می‌کنید، پس تحت هر شرایطی روی قول خودتان بمانید. اگر این یک عدد ایمیل به دو عدد هم در ماه تبدیل شود یعنی شما حتی ساده‌ترین قول خود را نیز عمل نکردید پس چطور می‌توانید در چیزهای اصلی و مهم‌تر قابل اعتماد باشید؟

به همین خاطر بازاریابی اجازه‌ای را در 5 سطح کلی معرفی می‌کنند. به عبارت دیگر، این بازاریابی درجات و سطوح مختلفی دارد که کاربران با توجه به نوع تعامل خود با کسب‌وکارها یکی از این سطوح را انتخاب می‌کنند. این سطوح عبارت اند از:

1. سطح موقعیتی یا مقدماتی: این سطح که اولین سطح از اجازه کاربران است، به تجارت‌ها اجازه دسترسی به برخی اطلاعات ارتباطی برای مکاتبات مجازی یا تلفنی را فراهم می‌کند.

2. جلب اعتماد توسط برندها: اگر مرحله اول به خوبی انجام شود، کسب‌وکارها قدم دوم را برای جلب اعتماد مشتریان انجام می‌دهند. در این مرحله مشتریان اجازه می‌دهند تا تجارت مورد نظر پیشنهادات خود را ارائه دهد.

3. ایجاد پل ارتباطی شخصی: مشتریان در این سطح اجازه برقراری تماس‌های شخصی را به تجارت مورد نظر می‌دهند. وقتی این اجازه صادر شد، همه کارمندان یک شرکت (و یا یک یا چند کارمند مشخص از بخشی تعیین شده) امکان برقراری تماس تلفنی یا ایمیلی را با مشتری به دست می‌آورند.

4. مجوز امتیازی: مرحله تأیید و قبول شرایط توسط مشتریان در این سطح صورت می‌گیرد. در این مرحله مشتریان اجازه ارسال محصولات یا سرویس‌ها از طرف شرکت تجاری مورد نظر را تأیید می‌کنند و به این شرکت‌ها اجازه می‌دهند تا اطلاعات انفرادی و خصوصی را در ازای پیشنهادات تشویقی یا کدهای تخفیف در اختیار آن‌ها قرار دهند.

5. مجوز نهایی: سطح پنجم شامل مجوز کامل مشتری به یک کسب‌وکار است. در این حالت که بالاترین سطح مجوزهای مشتریان است، کسب‌وکارها اجازه دارند تا درست به جای مشتریان تصمیم مورد نظر را بگیرند. این مجوز با نام قانونی وکالتنامه نیز شناخته می‌شود. خیلی از مشتریان به ویژه مشتریان تجاری با صدور چنین مجوزهایی بخش فروش و خرید خود را به دیگران محول می‌کنند.

 

بازاریابی اجازه ای چیست

 

برخی از مهم‌ترین مثال‌های بازاریابی Permission Marketing
 

1. سیستم پیام کوتاه (SMS)
اس ام اس های تبلیغاتی چیز جدیدی نیستند و سال‌های سال است که ما آن‌ها را در موبایل‌هایمان می‌بینیم. این اس ام اس ها در دو حالت کلی ارسال می‌شوند. یکی به اصطلاح حالت ارسال انبوه و دیگری نوع بازاریابی اجازه‌ای آن است. در حالت ارسال انبوه، شرکت‌های تجاری با خرید بانک شماره از اپراتورها و تفکیک آن بر اساس سن، جنسیت، موقعیت مکانی و ... تعداد بی‌شماری مخاطب به دست آورده و به صورت انبوه تبلیغات خود را برای آن‌ها ارسال می‌کنند.

اما این مدل تبلیغات نه تنها سودآور نیستند بلکه در اغلب موارد جزو بدترین نوع تبلیغات در بازاریابی Interruption Marketing نیز به حساب می‌آیند. متأسفانه همچنان صدها شرکت و کسب‌وکار مختلف در ایران از این روش استفاده می‌کنند. البته نمی‌توان این روش را به کل بی‌تأثیر دانست چرا که در بین آن حجم از مخاطبین به هر حال تعدادی نیز هستند که از این تبلیغات استقبال کنند.

اما نوع دوم از این نوع مثال‌ها به شیوه بازاریابی اجازه‌ای قابل انجام است. خیلی از تجارت‌ها به ویژه فروشگاه‌ها و سایت‌های خدماتی اینترنتی به شما پیشنهاد می‌کنند تا شماره موبایل خود را در یک فرم ثبت‌نام ساده درج کنید تا از اخبار، پیشنهادات و یا اطلاع‌رسانی‌های مهم از این طریق باخبر شوید. شرکت‌های حرفه‌ای فقط همان موارد ذکر شده را در این سیستم پیاده می‌کنند و از ارسال هرگونه پیام‌های تبلیغاتی مزاحمت‌آمیز پرهیز می‌کنند.

 

2. ایمیل مارکتینگ و خبرنامه‌ها
درست مثل مثال اول، همین مورد در بحث بازاریابی ایمیلی نیز صدق می‌کند. در اینترنت نیز چیزهایی شبیه به بازار سیاه وجود دارند و در برخی از این بازارها لیست ایمیل‌های فعال مخاطبین که از منابع مختلف جمع‌آوری شده‌اند در اختیار شرکت‌های سطح پایین قرار داده می‌شود و آن‌ها نیز به صورت انبوه شروع به ارسال ایمیل‌های تبلیغاتی و اسپم می‌کنند.

البته با پیشرفت فناوری و به کارگیری ابزارهای جدید، سرویس‌دهندگان ایمیلی به ویژه گوگل توانایی شناسایی خیلی از این ایمیل‌های اسپم را دارند و عملاً همان مقدار کم تأثیرپذیری این نوع ایمیل‌های گروهی را نیز به حداقل می‌رسانند.

اما روش درست چیست؟ در بازاریابی پرمیشن مارکتینگ شما باید مستقیماً با تعامل با مخاطبین راه ارتباطی یا Email آن‌ها را به دست بیاورید نه اینکه ایمیل افرادی که نمیشناسید را از منابع غیررسمی و بی‌اعتبار طلب کنید! به شما این اطمینان خاطر را می‌دهیم که حتی اگر ایمیل یک مشتری را از طریق بازاریابی اجازه‌ای به دست بیاورید بسیار بهتر از این است که 100 ایمیل تصادفی دیگر را در اختیار داشته و برای آن‌ها تبلیغات بفرستید!

راه حل درست استفاده از سیستم Opt-in در وب‌سایت‌ها است. شما می‌توانید بدون اینکه برای مخاطب مزاحمت زیادی ایجاد کنید، فقط یک بار در زمان حضور آن شخص در سایتتان با یک پنجره ساده که به راحتی امکان بسته شدنش فراهم باشد، به بازدیدکنندگان پیشنهاد دهید که در صورت قرار دادن ایمیل خود در فرم خبرنامه، پیشنهادات ویژه‌ای که فقط از این طریق ارسال می‌شوند را از دست ندهند!

معمولاً وب‌سایت‌های معتبر حتی از این روش هم استفاده نمی‌کنند تا کوچک‌ترین ناراحتی برای مخاطب پیش نیاید. بنابراین شما می‌توانید در انتهای قالب سایت و در قسمت فوتر، یک فرم ساده برای خبرنامه ایجاد کنید تا کاربران در صورت تمایل بتوانند این کار را به راحتی انجام دهند.

البته برای ترغیب بیشتر مخاطبین، بعضی از وب‌سایت‌ها اقدام به ایجاد صفحات فرود به منظور معرفی این سیستم می‌کنند تا تأثیرپذیری آن را تا حد امکان افزایش دهند. استفاده از این روش نیز متداول است اما فراموش نکنید که زیاده‌روی در ساخت صفحات فرود به هیچ وجه توصیه نمی‌شود.

 

3. سیستم فید یا RSS
در دنیای وب چندین سال است که سیستمی بسیار ساده با عنوان فید یا آر اس اس (RSS) که مخفف Rich Site Summary (به فارسی: خلاصه ای از محتوای غنی سایت) راه‌اندازی شده است. این سیستم جزو اولین روش‌هایی بود که از طریق آن کاربران می‌توانستند یک نسخه متنی ساده از وب‌سایت‌ها را در اختیار داشته باشند و به محض بروزرسانی محتوای آن، اطلاعیه‌ای دریافت کنند.

حالا این سیستم که البته هنوز هم با همان سیستم اولیه کار می‌کند، به یکی از ساده‌ترین روش‌های بازاریابی Permission Marketing تبدیل شده است. سایت‌های زیادی از این طریق به کاربران پیشنهاد می‌دهند تا با عضویت در RSS از آخرین بروزرسانی‌های سایت در کمتر از چند دقیقه باخبر شوند.

 

4. سیستم پوش نوتفیکیشن (Push Notification)
اخیراً سیستمی با عنوان Puch Notifications در مرورگرهای نسل جدید فعالسازی شده است. این قابلیت به وب‌سایت‌ها اجازه می‌دهد تا از این طریق یک پیشنهاد به منظور عضویت کاربران در این سیستم ارائه کنند. این قابلیت با ورود کاربران به سایت فعال شده و به شکل یک پیغام ساده به آن‌ها نمایش داده می‌شود که شامل دو گزینه است. معمولاً متن این پیام‌ها یکسان و پیشنهاد برای دریافت آخرین اطلاعات و بروزرسانی‌های سایت از طریق مرورگر است.

کاربران زیادی از این سیستم استقبال کرده و با فعالسازی آن روی مرورگر خود به شما این اجازه را می‌دهند تا اطلاعات و بروزرسانی‌های جدید را به این شکل به آن‌ها مخابره کنید. اما این روش برای سایت‌هایی که قرار است روزانه چندین بار بروزرسانی داشته باشند جوابگو نیست و احتمالاً خیلی زود باعث می‌شود تا کاربران از این روند خسته شوند. پس اگر قصد چنین کاری دارید تدابیری بی‌اندیشید که بتوانید صرفاً پیشنهاداتی خاص را از این طریق برای کاربران ارسال کنید.

 

5. رسانه‌های اجتماعی
شبکه‌های اجتماعی به ویژه Facebook یکی دیگر از بهترین و مؤثرترین روش‌های انواع بازاریابی از جمله بازاریابی اجازه‌ای می‌باشند. در فیسبوک شما به عنوان یک صاحب تجارت برای ارسال پیشنهادات تجاری و آفرهای فروش حتماً باید ابتدا اجازه‌ی این کار را از مخاطبین و کاربران مستعد تبدیل شدن به مشتری دریافت کنید. اگرچه این اجازه صرفاً با ارسال یک درخواست دوستی برای افزودن فرد مورد نظر به لیست مخاطبین شما امکان‌پذیر است اما کسب‌وکارهای حرفه‌ای حتی بعد از این کار نیز با ارسال پیامی کوتاه به حساب کاربری افراد از آن‌ها می‌پرسند که آیا تمایلی برای دریافت چنین پیشنهاداتی از سوی آن‌ها را دارند یا خیر؟

 

بازاریابی اجازه ای چیست

 

6. یوتیوب و سرویس‌های مشابه
یوتیوب به عنوان بزرگترین مرجع ویدئوی جهان با نزدیک نزدیک به 2 میلیارد کاربر یکی از برترین منابع پیدا کردن مشتری برای هر نوع کسب‌وکاری است. یوتیوب به دارندگان کانال‌ها این امکان را می‌دهد که تا از سیستم عضویت یا همان Subscription برای کاربران استفاده کنند. با این سیستم درواقع شما به کاربران پیشنهاد می‌دهید که اگر می‌خواهند ویدئوهای بیشتری از شما ببینند و پیشنهادات خاصی را در این باره مشاهده کنند و همچنین به محض انتشار ویدئوها از ارسال آن‌ها باخبر شوند، می‌توانند در قسمت عضویت‌های هر کانال به یک مشترک تبدیل شوند.

 

7. مجلات یا هفته‌نامه‌ها
سیستم بازاریابی اجازه‌ای در تجارت‌های دیگر حتی در کسب‌وکارهای غیراینترنتی نیز دیده می‌شود. یکی از این مثال‌ها هفته‌نامه‌ها یا ماهنامه‌ها هستند که ابتدا از ساکنین یک خانه اجازه‌ای مبنی بر اینکه برای آن‌ها یک اشتراک ایجاد کنند ارسال می‌کنند و در صورتی که این اجازه از طرف آن شخص یا اشخاص تأیید شد، اقدام به ارسال هفتگی یا ماهیانه مجلات، محصولات اشانتیون و تبلیغات مؤثر دیگر می‌کنند.

یا برای مثال، بعضی از شرکت‌ها و آژانس‌های مسافری به کاربران این امکان را می‌دهند تا در صورت رضایت و تمایل شخصی به سیستم مشترکین آن‌ها ملحق شوند و از پیشنهادات خاص مثل آفرهای لحظه آخری که طرفداران زیادی هم دارد بهره‌مند شوند.

 

جمع‌بندی

مبحث بازاریابی اجازه‌ای چیزی نیست که بتوان از آن به سادگی عبور کرد. این بازاریابی شاید به ظاهر سخت و کم‌تأثیر به نظر برسد اما حقیقت این است که کاربران به ویژه افرادی که تمایل زیادی به تبدیل شدن به مشتریان ثابت دارند از چنین روش‌هایی استقبال می‌کنند. مردم دوست دارند که برای آن‌ها ارزش قائل شوید و این یکی از بهترین راه‌هایی است که می‌توانید نه تنها برای آن‌ها احترام و ارزش قائل شوید، بلکه به آن‌ها این امکان را بدهید تا با مقایسه شما و دیگر کسب‌وکارها انتخاب هوشمندانه‌ای داشته باشند.

کسب و کار اینترنتی...
ما را در سایت کسب و کار اینترنتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahar jazbmarketing بازدید : 260 تاريخ : چهارشنبه 21 اسفند 1398 ساعت: 15:36

پینترست چیست؟
پینترست نام یکی از شبکه‌های اجتماعی اشتراک گذاری تصاویر است، با اینکه Pinterest امکانات فراوانی دارد، اما هنوز آنطور که باید بین ایرانی ها جا نیفتاده، شاید دلیل این اتفاق محبوبیت بیش از حد اینستاگرام در ایران باشد.

پینترست جایی برای پین کردن تصاویر مورد علاقه یا اشتراک گذاری آن با دوستان است. اما به هیچ وجه طرز کارش مثل اینستاگرام نیست. در پینترست می‌توانید هر تصویری که می‌خواهید را پین کنید یا اینکه بوردهای مخصوصی بسازید و تصاویر مرتبط را در یک بورد قرار دهید. این ابزار تحت وب با وب سایت ها و شبکه‌های اجتماعی دیگر تعامل کامل دارد و می‌توانید در هر جایی از وب تصاویر را به لیست علاقه مندی هایتان بیفزاید.

اگر دنبال تصاویر زمینه با کیفیت برای موبایل یا لپ تاپ تان هستید، پینترست می‌تواند شما را در رسیدن به این هدف یاری کند. اگر دنبال دستور پخت یک غذای مخصوص یا تزیین خانه تان به سبکی جدید هستید می‌توانید از پینترست کمک بگیرید.

در پینترست می‌توانید به تعداد نامحدود آلبوم عکس داشته باشید و تصاویر را در هر اندازه‌ای به آنجا اضافه کنید. بدون آنکه کیفیت تصاویر پایین بیاید. این شبکه اجتماعی امکانات بی نظیری برای کسب و کارها فراهم آورده تا بتوانند برند و کارهایشان را بهتر در معرض نمایش قرار دهند.

در پینترست می‌توانید در مورد هر چیزی که بخواهید ایده‌های بسیاری بیابید، کافیست کلمه‌ای کلیدی را سرچ کنید، تا به دنیایی از تصاویر مرتبط دست یابید. روی هر تصویر که کلیک کنید به صفحه‌ای جدید هدایت می‌شوید که آنجا هم تصاویری مشابه به شما نمایش داده می‌شود. در واقع می‌شود گفت پینترست جستجوگری قوی است، که نتایجش را بر اساس تصاویر ارائه می‌دهد.

می‌خواهید دکوراسیون اتاق کارتان را بچینید یا آنکه کیک تولدتان را خلاقانه طراحی کنید؟ پینترست ایده هایی برایتان دارد، کافیست تا وارد این دریای تصاویر شوید. هر چقدر هم سخت گیر باشید می‌توانید چندین طرح پیدا کنید که نظرتان را جلب کند.

 

پینترست چیست؟

 

چطور از پینترست استفاده کنیم؟
از طریق سایت رسمی pinterest.com یا اپلیکیشن موبایلی می‌توانید به امکانات رایگان پینترست دست یابید. برای گوشی‌های اندرویدی و همینطور IOS اپلیکیشن پینترست توسعه داده شده و روز به روز بر امکاناتشان افزوده می‌شود.

پس از آنکه وارد سایت پینترست شدید، می‌بایست یک حساب کاربری برای خودتان بسازید. برای این کار نیاز به یک ایمیل معتبر و یک پسورد دارید. البته اگر حوصله ساخت اکانت ندارید، می‌توانید از طریق اکانت گوگل یا فیسبوک خود وارد پینترست شوید و از خدماتش استفاده کنید.

توجه داشته باشید که پینترست ابزاری برای معرفی کسب و کارها هم به شمار می‌رود. از این رو می‌توانید برای کسب و کارتان اکانت Business داشته باشید. برای این کار همان زمان ثبت نام می‌توانید، گزینه Create a Business Account را بزنید و اکانت تجاری خود را بسازید. البته پس از ورود نیز می‌شود حساب تان را به تجاری ارتقا دهید. پس از تغییر اکانت عادی به تجاری می‌توانید از ابزار بیشتری برای معرفی کسب و کارتان استفاده کنید. برای مثال می‌توان به Rich Pins و Pinterest Analytics اشاره کرد.

پس از ورود به برنامه باید سن و جنسیت و علاقمندی‌های خود را مشخص کنید، تا دقیقا آن چیزهایی که می‌خواهید به شما نشان داده شود. هر چقدر بیشتر با پینترست کار کنید، هوش مصنوعی به کار گرفته شده بیشتر سلیقه شما را می‌شناسد و شخصی سازی بیشتری بر اساس رفتارتان انجام می‌دهد.

گزینه‌های متعددی در قسمت تنظیمات پروفایل وجود دارند که می‌توانید با تنظیم آنها خودتان را بهتر معرفی کنید.

 

پینترست چیست؟

 

هر یک از گزینه‌های منو چه کاربردی دارند؟
Home: مانند هر برنامه دیگری، این گزینه شما را به صفحه اصلی یا همان خانه هدایت می‌کند و تمام پین‌های جدیدی که بر اساس علاقه شما بوده و یا آنهایی که دنبال می‌کنید، را در اینجا می‌توانید ببینید. هر کدام از این تصاویر را که بپسندید می‌توانید مستقیم پین کنید یا با کلیک روی آن به گزینه‌های دانلود و اشتراک گذاری دسترسی داشته باشید. بسیاری از تصاویر از سایت‌های دیگری اشتراک گذاری شده اند که در زیر تصویر، لینک آن مشخص است و با کلیک روی آن به سایت اصلی هدایت خواهید شد. اینجا در واقع جایی برای لینک شدن سایت‌های مختلف به هم است.

Following: در پینترست مانند اینستاگرام می‌توانید سایر کاربران را دنبال کنید. در قسمت Following به تصاویری که فالوور هایتان پین کرده اند دسترسی خواهید داشت و در صورتی که شما هم بپسندید می‌توانید آنها را پین کنید. همینطور می‌توانید افراد دیگری را دنبال کنید. در این بخش دسته‌بندی های بسیاری وجود دارند که شما را در یافتن تصویر مورد نظر کمک خواهند کرد.

search: پینترست علاوه بر دسته بندی‌های مختلف، یک مرورگر داخلی نیز دارد که می‌توانید موضوعات مورد علاقه تان را در آن جستجو کنید. با اینکه شما متن وارد می‌کنید، اما این مرورگر تصاویر مرتبط را نمایش می‌دهد. با وارد کردن هر موضوع به شما پیشنهاداتی مرتبط نیز ارائه می‌شود که می‌توانید از آنها استفاده کنید. فرقی ندارد به فارسی جستجو کنید یا انگلیسی، در نهایت شما به هدفتان خواهید رسید.

profile: اگر هنوز عکس یا نامی برای پروفایلتان انتخاب نکرده اید، می‌توانید از قسمت منوی سمت راست که به صورت سه نقطه است. روی گزینه edit setting کلیک کنید و در نهایت اطلاعات خود را ویرایش کنید. در بخش پروفایل، دستتان برای شخصی سازی باز است و می توانید خود را همانطور که می خواهید معرفی کنید.

Messages: در این برنامه بخشی هم برای گفتگو با سایر کاربران در نظر گرفته شده است. Messages که به صورت یک آیکون گفتگو، طراحی شده، به شما امکان می‌دهد تا با افرادی که دنبال می‌کنید، به گفتگو بپردازید و از ایده هایتان بگویید. در این بخش می‌توانید با فالوور‌های خود، پین ها و پیام‌های خود را تبادل کنید. همچنین با سایر کاربرانی که شما را دنبال نمی کنند نیز قادر به گفتگو هستید، کافیست ایمیل یا آیدی آنها را بدانید و به سادگی با آنها تبادل نظر کنید.

Notifications: تمام هشدارها و اخبار و تازه ها در این بخش که به شکل یک زنگ طراحی شده، اطلاع رسانی می‌شود. هر بار که تصویری جدید پین می‌شود در اینجا اطلاع رسانی خواهد شد.

Setting: در بخش تنظیمات، امکانات مدیریتی متعددی وجود دارند، اگر می‌خواهید شخصی سازی بیشتری انجام دهید، حتما گزینه‌های مختلف موجود در ستینگ را بررسی کنید.

با کلیک روی آیکون پروفایل تان به صفحه جدیدی هدایت خواهید شد، که آنجا هم چهار زبانه مختلف مشاهده می‌کنید. در ادامه هر یک را به اختصار توضیح خواهیم داد.

Boards: در این زبانه تمام پین بورد یا همان آلبوم هایی که ایجاد کرده‌اید را مشاهده خواهید کرد. همینطور گزینه هایی برای ویرایش و مدیریت آنها در دسترس هستند.

Pins: در بخش پینز، همه آن چیزهایی که پین کرده‌اید را مشاهده خواهید کرد. از این بخش نیز می‌توانید به گزینه‌های مدیرتی دست یابید. با کلیک روی هر پین، صدها پین دیگر که مشابه هستند، نمایش داده می‌شود. این روند تمامی ندارد و می‌توانید با هر بار کلیک به صدها ایده جدید دست یابید. از بخش پینز می توانید پین ها را سازماندهی کنید یا اینکه اشتراک گذاری و یا حذف کنید.

Tries: در اینجا می‌توانید پین هایی که باز کرده‌اید یا در آنها کامنتی گذاشته‌اید را مشاهده کنید. به نوعی تاریخچه‌ای از فعالیت خود را در این بخش خواهید دید.

Topics: در این زبانه لیستی از تصاویر را مشاهده می‌کنید، که بر اساس علاقه شما پیشنهاد می‌شوند. در اینجا می‌توانید بدون هیچ دردسری به دنیایی از تصاویری که دوست دارید دست پیدا کنید.

نکته: به طور کلی اگر موس را روی هر تصویر نگه دارید، چندین آیکون در گوشه‌های آن ظاهر می‌شود که هر کدام میانبری برای پین کردن، اشتراک گذاری، ذخیره کردن و باز کردن لینک ها ارائه می‌دهند. توسعه دهندگان کوشیده اند تا نهایت سادگی را برای کار در این شبکه اجتماعی تصویر محور فراهم کنند.

حالا که با بخش‌های مختلف پینترست آشنا شدید بهتر است با کارهایی که می‌توانید در این شبکه اجتماعی انجام دهید آشنا شوید.

 

چطور برد ایجاد کنیم و تصاویر را پین کنیم؟
پس از آنکه وارد صفحه Home شدید، یک آیکون به شکل + در سمت راست می‌بینید. اولین بار که بر روی این آیکون کلیک کنید، شما را به قسمت افزونه‌های مربوط به مرورگرتان هدایت می‌کند تا پس از فعالسازی آن در هر جایی از وب، بتوانید تصاویر و لینک ها را پین کنید. پس از نصب Pinterest browser button، با دوبار کلیک روی تصاویر موجود در وب مستقیما آنها را پین می‌کنید.

در دفعات بعدی اگر روی همین آیکون + کلیک کنید، گزینه Create Pin را مشاهده خواهید کرد و با کلیک روی آن می‌توانید یک پین جدید بسازید. البته با کلیک روی پروفایل و کلیک روی زبانه مخصوص به پین نیز می‌توانید این کار را انجام دهید.

این در حالتی بود که بخواهید مستقیما خودتان از کامپیوتر یا گوشی تصویری را آپلود و پین کنید. اما اگر بخواهید یکی از تصاویر پیشنهادی خود برنامه یا اشتراک گذاری شده توسط سایر کاربران را پین کنید، کار ساده تر است. کافیست روی تصویر گزینه save را بزنید تا تصویر پین شود. پس از آنکه یک تصویر را پین کردید، از شما خواسته می‌شود تا برد مورد نظر برای ذخیره را انتخاب کنید، اگر هیچ بردی ندارید می‌توانید در این مرحله یکی بسازید و تصویر را در آنجا ذخیره کنید.

در بخش Create Pin همینطور می‌توانید تصاویری که در وب موجود هستند را نیز به بوردهایتان بیفزایید و آن ها را پین کنید. کافیست URL تصویر را کپی کنید و در قسمت مربوطه پیست کنید، تا تصویر مستقیما برای شما پین شود و در دفعات بعدی بتوانید آن را بدون هیچ دردسری ببینید.

با اینکه توضیحاتی که در این مقاله ارائه می‌شوند، مربوط به نسخه تحت وب پینترست هستند، اما دقیقا عبارت‌ها و آیکون‌های اپلیکیشن‌های گوشی نیز کاربردهای مشابه دارند. با این اختلاف که شاید کمی محل قرارگیری شان در صفحه تغییر کرده باشد.

 

پینترست چیست؟

 

چطور افراد و کسب و کارها را دنبال کنیم؟
این کار به سادگی انجام می‌گیرد و کافیست به سربرگ Following بروید و در صفحه باز شده در بین دسته‌های مختلفی که وجود دارد، دنبال علاقه مندی هایتان بگردید. پس از آنکه از تصاویر پین شده توسط یک کاربر خوشتان آمد، می‌توانید با کلیک روی گزینه Follow که در زیر هر تصویر وجود دارد، آن کاربر را دنبال کنید. از آن پس هر تصویری که کاربر فالو شده به اشتراک بگذارد، به شما اطلاع داده می‌شود و در صفحه Home می‌توانید جدیدترین‌ها را مشاهده کنید.

در بخش Following می‌توانید به صدها دسته بندی مختلف و میلیون ها تصویر با کیفیت دسترسی داشته باشید. با دنبال کردن افراد مختلف می‌توانید روزانه ایده‌های بسیاری را دریافت کنید. زیر هر پین می‌توانید ببنید که کدام کاربر آن را به اشتراک گذاشته و با کلیک روی پین و ورود به یک صفحه جدید، اطلاعات بیشتری می‌توانید کسب کنید.

 

پینترست چیست؟

 

چطور با سایر کاربران در تعامل باشیم؟
شبکه‌های اجتماعی با هدف ایجاد ارتباط بین کاربران طراحی می‌شوند و پینترست هم این موضوع را در نظر گرفته است. به صورت کلی در اینجا می‌توانید به سه حالت در ارتباط باشید، اول اینکه تصاویری که دیگران پین کرده اند را با زدن گزینه Save برای خود پین کنید. دوم اینکه از گزینه Send استفاده کنید و آن را به سایر کاربران یا شبکه‌های اجتماعی ارسال کنید و ایجاد تعامل کنید. اگر شبکه اجتماعی مورد نظرتان در لیست ظاهر شده وجود ندارد، با کپی کردن لینک تصویر می‌توانید آن را مستقیما به اشتراک بگذارید.

در سومین حالت می‌توانید برای هر پین Comment بگذارید و نظرتان را بگویید. کامنت گذاشتن یکی از کارهایی است، که کاربران دوست دارند در مورد پین هایشان صورت گیرد. همه دوست دارند نظر دیگران را هم در مورد تصاویر پین شده شان بدانند.

 

پینترست چیست؟

 

طرز کار با اپلیکیشن پینترست چگونه است؟
برای دانلود پینترست می‌توایند از اپ استور‌های معتبر، این برنامه را دانلود و بر روی موبایل خود نصب کنید. پس از ورود به برنامه، از شما خواسته می‌شود تا اکانتی برای خود بسازید یا اگر از قبل اکانت نسخه وب را دارید، اطلاعات را وارد کنید. در اپلیکیشن نیز از طریق اکانت گوگل و فیسبوک می‌توانید بدون دردسر وارد شوید. هر کدام که ساده تر است آن را انتخاب کنید.

پس از تکمیل اطلاعات و مشخص کردن علاقمندی ها، می‌توانید از امکانات پینترست استفاده کنید. قابلیت های هر دو نسخه تحت وب و اپلیکیشن مشابه‌اند و فقط جای آیکون ها تغییر کرده است. با تپ کردن روی تصاویر می‌توانید اعمال پین کردن، اشتراک گذاری، کامنت گذاشتن و دنبال کردن را انجام دهید.

پینترست پر است از تصاویر زمینه با کیفیت برای موبایل و لپ تاپ که می‌توانید آنها را دانلود کنید و به عنوان تصویر زمینه استفاده کنید.

در ابتدای کار با اپلیکیشن پینترست همه چیز بسیار ساده و مثل گالری موبایل به نظر می‌رسد، اما با کمی گشت و گذار و استفاده از گزینه‌های موجود در منو خواهید دید که هیچ کم و کاستی ندارد و درست همان چیزی است که از یک شبکه اجتماعی تصویر محور انتظار می‌رود.

 

پینترست چیست؟

 

پینترست با اینستاگرام چه تفاوت هایی دارد؟
از آنجایی که اینستاگرام یکی از محبوبترین شبکه‌های اجتماعی تصویر محور است، پینترست را با آن مقایسه می‌کنیم.

ــ پینترست هیچ محدودیتی برای تصاویر قائل نشده به طوری که می‌توانید تصاویر در هر سایز و اندازه و با هر کیفیتی را پین کنید. لازم نیست حتما تصاویر مربع کامل یا مستطیل باشند. اینجا مکانی برای پین کردن تصاویر بزرگ یا اینفوگرافیک‌های طولانی است.

ــ محتوای مورد نظر را می‌توانید هم از دستگاه‌تان ارسال کنید و هم مستقیما از اینترنت پین کنید و هیچ محدودیتی برای این کار وجود ندارد.

ــ هر پین را می‌توان به هر وب سایت یا وبلاگی پین کرد، این موضوع می‌تواند برای آنهایی که دنبال بک لینک رایگان هستند، جالب توجه باشد.

ــ از پینترست می‌توانید برای تبلیغات استفاده کنید و هر کالا یا خدماتی دارید را به کاربران معرفی کنید. اینجا بدون پرداخت هزینه می‌توانید هر چیزی را می‌خواهید تبلیغ کنید.

ــ هیچ محدودیتی برای اشتراک گذاری محتوای موجود در پینترست وجود ندارد و تقریبا با هر شبکه اجتماعی در تعامل است و آنهایی که در لیست تعامل وجود ندارند، هم از طریق لینک قابل اشتراک گذاری هستند.

سخن پایانی

پینترست پر از قابلیت جدید و ایده است. اگر تا کنون از این شبکه اجتماعی استفاده نکرده‌اید می‌توانید با عضویت در آن روزانه ایده‌های بسیاری به دست آورید. مهم نیست که در چه زمینه‌ای فعالیت دارید، افراد بسیاری هستند که شما یا کسب و کارتان را دنبال خواهند کرد. پینترست جاییست برای دیده شدن

کسب و کار اینترنتی...
ما را در سایت کسب و کار اینترنتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahar jazbmarketing بازدید : 309 تاريخ : چهارشنبه 21 اسفند 1398 ساعت: 15:34


آیا در برنامه‌ها و استراتژی‌های بازاریابی خود جایی برای بازاریابی در توییتر در نظر گرفته‌اید؛ یا اینکه بی توجه به قابلیت‌ها و قدرت این شبکه اجتماعی، از بهره برداری از آن در راستای پیشرفت کسب‌وکار خود غافل مانده‌اید؟
اگر تاکنون برنامه مدونی برای استفاده از توییتر در بازاریابی نداشته‌اید یا اینکه به دنبال تقویت بازاریابی خود در این شبکه اجتماعی محبوب هستید، مطالعه این مطلب برای شما راهگشا خواهد بود؛ اما پیش از آنکه به سراغ ذکر نکات و مراحل بازاریابی در توییتر برویم، بهتر است کمی بیشتر با توییتر و نقاط قوت آن آشنا شویم.
 
توییتر چیست؟
توییتر یک سیستم ارسال پیام کوتاه است که امکان فرستادن پیام (توییت) تا 280 کاراکتر (140 کاراکتر تا 7 نوامبر سال 2017) را فراهم می‌کند.
هر توییت می‌تواند حاوی یک لینک (به یک پست وبلاگی، فایل PDF یا هر چیز دیگری) و یک عکس یا ویدئو باشد. از آنجایی که می‌توان از طریق هر تصویر، مفاهیم متعددی را به مخاطب انتقال داد، بنابراین محدودیت 140 کاراکتری برای بازاریابی در توییتر آن‌قدرها هم دست و پاگیر نخواهد بود.
کاربران توییتر می‌توانند شما را فالو (Subscribe) یا دنبال کنند و شما نیز می‌توانید دیگران را دنبال کنید. این دنبال کردن، امکان مشاهده، پاسخ و به اشتراک گذاری توییت‌ها با دنبال‌کنندگانتان (ریتوییت) را فراهم می‌آورد.
 
بازاریابی در توییتر
 
توییتر چه امتیازاتی دارد؟
به دلیل محدودیت تعداد کاراکتر و کوتاهی پیام‌ها، توییتر در گروه ابزارهای میکروبلاگینگ (مانند تامبلر و Plurk) قرار می‌گیرد. توییتر نقاط اشتراک بسیاری با شبکه‌های اجتماعی پرطرفدار امروزی، مانند فیس‌بوک، پینترست، لینکدین و همچنین یوتیوب دارد؛ اما از امتیازاتی در مقابل هر کدام از آن‌ها بهره می‌برد که آن را نسبت به بقیه متمایز می‌کند:
• فیس‌بوک: توییت‌ها مانند پیام‌های فیس‌بوکی هستند؛ با این تفاوت که برخلاف فیس‌بوک که عوامل متعددی را برای نمایش پست‌ها به دنبال‌کننده‌های هر کاربر یا برگه در نظر می‌گیرد، هر توییت در فید توییتر همه دنبال کنندگان ظاهر می‌شود؛
• اینستاگرام و پینترست: توییتر نیز همانند اینستاگرام و پینترست امکان به اشتراک گذاری تصاویر و ثبت نظر برای تصاویر ارسالی را فراهم می‌کند؛ اما امکانات و پتانسیل آن برای شکل‌گیری یک گفتگوی منسجم و توسعه بحث در مقایسه با قابلیت ارسال نظر در اینستاگرام و پینترست بسیار بیشتر است.
• لینکدین: توییت به پست‌های به‌روزرسانی وضعیت (status update) لینکدین شباهت دارد؛ اما رویکرد لینکدین مبتنی بر روابط حرفه‌ای و اعتماد یا موافقت دوطرفه است؛ در حالیکه توییتر امکان دنبال کردن همه، از جمله غریبه‌ها را نیز فراهم می‌کند. این قابلیت برای هدف قرار دادن مشتریان بالقوه بسیار کاربردی است.
• یوتیوب: علیرغم اینکه امکان ایجاد کانال مجزا برای ویدئوها وجود ندارد، اما می‌توانید در توییت‌های خود ویدئو ارسال کنید یا به ویدئوی مورد نظرتان لینک بدهید.
با توجه به چنین قابلیت‌هایی که توییتر را به آمیزه‌ای از امکانات سودمند و کاربردی سایر شبکه‌های اجتماعی تبدیل می‌کند، استفاده از توییتر در بازاریابی می‌تواند مزایای عمده‌ای را برای کسب‌وکار در بر داشته باشد؛ در عین حال، بازاریابی در توییتر مستلزم برنامه‌ریزی و انجام اقدامات هدفمند و حساب شده است؛ بنابراین برای بازاریابی در توییتر پیش از هر چیزی به یک استراتژی مدوّن نیاز خواهید داشت.
 
چگونه یک استراتژی بازاریابی در توییتر تدوین کنیم؟
یک استراتژی هدفمند و با برنامه، شالوده‌ای است که موفقیت شما در بازاریابی توییتری به آن وابسته خواهد بود. در واقع، این استراتژی همان چیزی است که باعث تمایز عملکرد تأثیرگذارترین برندها در مقایسه با حساب‌های کاربری شکست خورده در توییتر می‌شود. در غیاب یک برنامه واضح و شفاف و بدون درک اهداف و اقداماتی که به تحقق آن اهداف کمک می‌کنند فقط وقت و سرمایه خود را تلف خواهید کرد. به علاوه، هنگامی که نوبت به بررسی نتایج و ارزیابی عملکرد می‌رسد نیز معیار مشخصی برای اثبات اثربخشی اقدامات خود در اختیار نخواهید داشت. در چنین شرایطی توجیه صرف منابع مالی و انسانی بیشتر برای بازاریابی در توییتر دشوار خواهد بود.
به خاطر داشته باشید که به ازای هر ساعتی که برای تحقیق و تدوین استراتژی صرف می‌کنید، ده‌ها ساعت به فرآیند تحقق اهداف کسب‌وکار خود سرعت می‌بخشید. با این مقدمه، لازم است که اقدامات زیر را انجام بدهید:
 
- موفقیت را تعریف و اهدافتان را مشخص کنید
برای آغاز بازاریابی در توییتر باید پاسخ به این سؤال مهم را مشخص کنید که «چرا و با چه هدف یا اهدافی در توییتر فعالیت می‌کنید؟» به عنوان نمونه، می‌توانید یک فهرست از اهداف عمده کسب‌وکار، مانند موارد زیر تهیه کنید:
• تولید مشتری راغب و افزایش فروش؛
• تقویت وفاداری مشتریان؛
• افزایش آگاهی نسبت به برند و محصولات آن؛
• کاهش هزینه‌های پشتیبانی از مشتریان؛
سپس اهداف جزئی دقیق و قابل سنجشی را از دل این هدف‌های عمده بیرون بکشید. از این طریق، ارزیابی پیشرفت و اثبات موفقیت آسان‌تر خواهد شد. به عنوان نمونه، اگر هدف عمده را «جذب مشتریان راغب بسیار خوب» در نظر بگیرید، هدف جزئی شما می‌تواند چنین چیزی باشد: «استفاده از توییتر برای جذب 30 ثبت نام در فهرست ایمیل مارکتینگ در هر ماه».
به خاطر داشته باشید که باید برای ارزیابی و ثبت وضعیت کنونی عملکرد کسب‌وکارتان نیز وقت بگذارید. از این طریق می‌توانید عملکرد خود در راستای تحقق اهداف تعیین شده را به طور دقیق مشخص کرده و ثمربخشی استراتژی و کسب نتایج ملموس و قابل سنجش را اثبات نمایید.
 
بازاریابی در توییتر
 
- درباره رقبا تحقیق کنید
یکی از اقدامات بسیار مهم و ضروری در راستای تدوین یک استراتژی مؤثر برای بازاریابی در توییتر، جمع آوری اطلاعات درباره نقاط قوت و ضعف رقباست. به منظور تحقیق درباره رقبا:
• رقبای خود در توییتر را شناسایی کنید؛
• دنبال‌کننده‌های آن‌ها را بررسی کنید؛
• پروفایل‌هایی که توسط رقبا در توییتر دنبال می‌شوند را بررسی نمایید؛
• تعداد پست‌ها و میزان تعاملی که دریافت کرده و می‌کنند را ارزیابی کنید؛
• بررسی کنید که اکنون و در گذشته چه اقدامات خاصی در این شبکه اجتماعی انجام داده‌اند؛
• میزان تأثیرگذاری برنامه‌ها و استراتژی‌هایی که پیاده کرده‌اند را ارزیابی کنید؛
سپس فرصت‌های پیش رو و خلأهایی که شما می‌توانید پر کنید را شناسایی کرده و در استراتژی بازاریابی توییتری خود لحاظ نمایید.
 
- مخاطب هدف خود را شناسایی کنید
برند شما در توییتر نمی‌تواند و نباید برای همه کس، همه چیز باشد؛ به عبارت دیگر، باید افرادی که به دنبال جذبشان هستید را مشخص کنید و استراتژی خود را به نحوی تدوین نمایید که برای آن‌ها ارزش آفرین باشد، نه لزوماً همه کاربران توییتر. از این طریق، می‌توانید اقدامات هدفمندتر و مؤثرتری را انجام بدهید که باعث ترغیب کاربران هدف به تعامل و در نهایت تبدیل شدن آن‌ها به مشتری و ایجاد حس طرفداری از برند شما خواهد شد.
 
- تعداد حساب‌های توییتری مورد نظر را مشخص کنید
بسته به اندازه کسب‌وکار و اهدافی که به دنبال تحقق آن‌ها هستید می‌توانید از یک حساب توییتری استفاده کنید؛ یا اینکه برای بخش‌ها و کارکردهای مختلف شرکت (مثلاً پشتیبانی، فروش، منابع انسانی و موارد مشابه) از حساب‌های کاربری متفاوتی استفاده نمایید.
 
-  بازاریابی در توییترتان را با بازاریابی در دیگر شبکه‌های اجتماعی‌تان همسو کنید
در بسیاری از موارد شاهد آن هستیم که گروه‌های کاری مختلف کسب‌وکار، عملاً به صورت مجزا از هم کار می‌کنند. اگر احساس کردید که چنین وضعیتی برای تیم بازاریابی شبکه‌های اجتماعی شما پدیدار شده، تا می‌توانید موانع را برطرف کرده و ارتباط گروه‌های مختلف با هم را تسهیل کنید. در این راستا لازم است که استراتژی بازاریابی در توییتر را به استراتژی کلی بازاریابی شبکه‌های اجتماعی شرکت پیوند بزنید تا با بهره برداری از سوابق و اطلاعات شبکه‌های اجتماعی دیگری که در آن‌ها فعالیت داشته‌اید، بتوانید استراتژی بهتری را برای بازاریابی توییتری خود تدوین نمایید.
 
- در توییتر منحصر به فرد باشید
با وجود اینکه ارسال یک پست یکسان در همه شبکه‌های اجتماعی ممکن و البته آسان‌تر است، اما این رویکردی نیست که مؤثر و به نفع شما باشد. به خاطر داشته باشید که هر شبکه اجتماعی خصوصیات و جامعه کاربری خاصی دارد؛ بنابراین اگرچه استفاده از یک استراتژی واحد برای همه شبکه‌های اجتماعی مانند یک راه میانبر به نظر می‌رسد، اما بدون تردید با کاهش تعامل و بازده، برای شما هزینه زا خواهد بود. در نتیجه، لازم است که از استراتژی خاص و متمایزی برای بازاریابی توییتری خود استفاده کنید که منحصر به فرد، نوین و متفاوت باشد.
 
بازاریابی در توییتر
 
مراحل و نکات قابل توجه برای بازاریابی در توییتر
پس از تدوین استراتژی بازاریابی در توییتر، با توجه به برخی نکات مهم و انجام اقدامات خاص متناسب با این شبکه اجتماعی می‌توانید عملکرد بسیار بهتری را از برنامه‌های خود شاهد باشید. در اینجا به مهم‌ترین مراحل و نکاتی که باید مد نظر قرار بدهید اشاره می‌کنیم.
 
1- برند خود را به نمایش بگذارید
تجربه مخاطب هدف از برند شما در توییتر در وهله نخست با توجه به حساب کاربری و پروفایل شما شکل می‌گیرد. از طریق این بخش می‌توانید داستان کسب‌وکار خود را در جامعه مجازی توییتر روایت کنید و ماهیت برندتان را به نمایش بگذارید.
به این منظور لازم است که حضور شما در توییتر دربردارنده همان فضا و حسی باشد که در وب‌سایت و سایر شبکه‌های اجتماعی از برند خود به نمایش گذاشته‌اید. از این طریق به کسب‌وکار خود هویت می‌دهید و می‌توانید اعتماد ایجاد کنید. در همین راستا باید از نام کاربری و تصاویری استفاده نمایید که با برند و سبک و سیاق حضورتان در موقعیت‌های دیگر هماهنگ باشد.
 
نام کاربری خود در توییتر را انتخاب کنید
نام کاربری انتخابی شما تأثیرگذارترین معرف برندتان در توییتر خواهد بود. این نام در کنار همه توییت‌هایی که ارسال می‌کنید قرار می‌گیرد و تنها روش شناسایی شما و برندتان در توییتر است.
برای نام کاربری در توییتر می‌توانید از اسم خودتان (بهترین گزینه برای افراد متخصصی که به صورت انفرادی کار می‌کنند یا تخصصشان محور اصلی کسب‌وکار آن‌هاست) یا نام کسب‌وکارتان استفاده کنید. ترجیحاً از به کار بردن علائم مختلف غیر الفبایی خودداری کنید تا به خاطر سپردن نام کاربری و تایپ آن آسان‌تر شود.
چنانچه امکان انتخاب نام کسب‌وکارتان وجود ندارد از یک نام شبیه و متناسب دیگر استفاده کنید.
 
تصویر پروفایل مناسب انتخاب کنید
در پروفایل حساب کاربری خود در توییتر می‌توانید از دو تصویر مختلف استفاده کنید که در راستای به تصویر کشیدن و روایت داستان برند خود باید از هر دو بهره برداری نمایید. برای بارگذاری این تصاویر باید به قسمت Profile در تنظیمات حساب کاربری خود (Settings) مراجعه کنید.
تصویر اصلی پروفایل شما در توییتر یک تصویر مربع شکل است که در کنار هر توییتی که ارسال می‌کنید قرار می‌گیرد. در این قسمت می‌توانید لوگوی شرکت یا تصویر چهره خودتان را قرار بدهید.
نکته: برخی از کسب‌وکارهای کوچک برای نام کاربری از عنوان کسب‌وکار و برای تصویر پروفایل از عکس صاحب کسب‌وکار استفاده می‌کنند. این روش می‌تواند به حساب کاربری مجازی شما شخصیت انسانی واقعی‌تر و قابل اعتمادتری بدهد.
تصویر دیگری که می‌توانید در پروفایل خود قرار بدهید، یک تصویر بزرگ‌تر با عنوان تصویر کاوِر یا هِدِر پروفایل (Profile Header) است. در اینجا نیز مشابه با فیس‌بوک، تصویر هدر در بالای صفحه پروفایل شما قرار می‌گیرد. این تصویر نیز باید هدفمند و روایتگر داستان یا موضوعی در رابطه با برند شما باشد.
ضمناً می‌توانید از طریق قسمت Display رنگ دکمه‌ها و پس زمینه پروفایل توییتر خود را نیز تغییر بدهید تا با فضا و لوگوی برند شما هماهنگ‌تر شود.
 
بازاریابی در توییتر
 
2- اطلاعات پروفایل خود را تکمیل کنید
تکمیل پروفایل توییتر برای کسب‌وکار شما یک ضرورت محسوب می‌شود. همه اطلاعات و جزئیاتی که در بخش‌های مختلف پروفایل وارد می‌کنید به درک بهتر مخاطب از ماهیت کسب‌وکار و تکمیل داستان برند شما کمک خواهد کرد.
در این راستا از تکمیل سه بخش مهم زیر در قسمت Edit Profile غافل نشوید:
• موقعیت جغرافیایی در بخش Location: از این طریق، محل فعالیت کسب‌وکار خود را برای مخاطبان مشخص می‌کنید. با ارائه جزئیات بیشتر در این بخش، علاوه بر آسان‌تر شدن ارتباط حضوری، زمینه ایجاد اعتماد بیشتری را فراهم می‌آورید.
• آدرس وب‌سایت در بخش Website: در این قسمت می‌توانید یک آدرس اینترنتی را با کاربران به اشتراک بگذارید. اگرچه معمولاً آدرس وب‌سایت در این بخش قرار داده می‌شود؛ اما بهتر است که یک صفحه فرود اختصاصی برای توییتر در وب‌سایت خود طراحی کنید و آدرس آن را در این قسمت بگذارید تا بتوانید اطلاعات متناسب‌تری را در اختیار کاربران توییتر قرار بدهید.
• قسمت Bio: در این بخش باید در 160 کاراکتر، خود و کسب‌وکارتان را معرفی کنید. از بیان اهداف و آمال خود صرف نظر کرده و روی منافع و مزایا تمرکز کنید. به علاوه، با افزودن اندکی شخصیت انسانی به نوشته‌هایی که در این قسمت قرار می‌دهید و فاصله گرفتن از متن‌های کلیشه‌ای می‌توانید به پروفایل خود زندگی ببخشید.
 
3- دنبال کردن کاربران دیگر را آغاز کنید
با فالو (follow) یا دنبال کردن یک کاربر توییتر، مشترک نوشته‌ها یا توییت‌های او می‌شوید. دقت داشته باشید که به خصوص در ابتدا لازم است که در انتخاب افرادی که دنبال می‌کنید ریزبین‌تر بوده و سختگیری بیشتری به خرج بدهید.
برای دنبال کردن یک کاربر توییتر کافی است که پروفایل وی را پیدا کرده و روی دکمه Follow کلیک کنید. 
 
به خاطر داشته باشید که توییتر نیز همانند اینستاگرام درباره تعداد افرادی که در کوتاه مدت دنبال می‌کنید بسیار حساس است؛ بنابراین مراقب باشید و عجله نکنید تا مبادا به خاطر رفتاری که از دید توییتر مشکوک به نظر می‌رسد، حساب کاربری کسب‌وکارتان در همان هفته اول به حالت تعلیق در بیاید و برنامه شما برای بازاریابی در توییتر تحت تأثیر قرار بگیرد.
نکته: تجربه توییتری شما تحت تأثیر افرادی قرار خواهد داشت که دنبال می‌کنید و نه افرادی که شما را دنبال می‌کنند؛ بنابراین برای داشتن یک تجربه بهتر از کار با توییتر در انتخاب افرادی که دنبال می‌کنید دقت نظر بیشتری داشته باشید.
به طور کلی برای بازاریابی در توییتر، گروه‌های زیر گزینه‌های مناسبی برای دنبال شدن هستند:
• مشتریان؛
• شرکای تجاری، تأمین کننده‌ها، پیمانکاران و خرده فروشان؛
• رقبا یا همکاران؛
• سازمان‌های بازرگانی یا تخصصی حوزه فعالیت شما؛
• کسب‌وکارهای محلی؛
• کسب‌وکارهایی که توسط افرادی که می‌شناسید اداره می‌شوند (شبکه حرفه‌ای شما).
معمولاً با آغاز دنبال کردن کاربران مورد نظرتان خواهید دید که تعدادی از افرادی که نمی‌شناسید شروع به دنبال کردن حساب کاربری شما می‌کنند. این جای نگرانی ندارد و فعلاً باید روی افرادی که دنبال می‌کنید تمرکز داشته باشید.
 
بازاریابی در توییتر
 
4- گفتگو را آغاز کنید
گفتگو در توییتر با سایر شبکه‌های اجتماعی تفاوت دارد؛ از این لحاظ که همه چیز در آن مختصر و مفید است و به عنوان یک شبکه اجتماعی سریع و پرتکاپو جذابیت فراوانی برای کاربران خود دارد.
پیش از آغاز گفتگو و مشارکت در بحث‌ها ابتدا کمی صبر کنید و نوشته‌های دیگران را بخوانید تا با فضای حاکم بر توییتر آشنا شوید. سپس هرگاه که احساس کردید حرفی برای گفتن دارید وارد گفتگو شوید.
به منظور شروع گفتگو برای بازاریابی در توییتر باید با 5 نوع پستی که در این شبکه اجتماعی گذاشته می‌شود آشنایی داشته باشید:
• توییت: پیامی که به طور معمول و با استفاده از دکمه Tweet برای دنبال کنندگان خود منتشر می‌کنید.
• Reply یا پیامی که در پاسخ به یک توییت دیگر ارسال می‌شود. این یک پیام عمومی است که در آن شناسه کاربری طرف مقابل ذکر می‌شود و در فهرست صفحه خانگی (قسمت Home) دنبال کنندگان وی و شما نیز ظاهر خواهد شد. به علاوه، با هر پاسخ، از طریق قسمت mentions در بخش Notifications نیز به مخاطب اطلاع رسانی می‌شود.
• Mention یا ذکر شناسه کاربری: هر گاه که در یک پیام از یک @ همراه با یک شناسه کاربری دیگر استفاده کنید، آن فرد را مِنشِن کرده‌اید. تفاوت منشن با مورد قبلی در این است که در اینجا به توییت طرف مقابل پاسخ نمی‌دهید.
• پیام مستقیم (DM یا Direct Message): پیامی که به صورت خصوصی و از طریق بخش Messages برای یک کاربر دیگر ارسال می‌کنید. دقت کنید که در تنظیمات پیش فرض پروفایل‌های توییتر، امکان ارسال پیام برای افرادی که دنبال نکرده‌اید وجود ندارد.
• ری‌توییت (Retweet یا RT): پیامی که یک فرد دیگر توییت کرده و شما آن را با دنبال کنندگان خود به اشتراک می‌گذارید.
 
5- هوشمندانه‌تر، حرفه‌ای‌تر و حساب‌شده‌تر بنویسید
پس از آشنایی و تسلط بر انواع پنج‌گانه پست‌های قابل ارسال در توییتر، نوبت به آن می‌رسد که به این سؤال مهم پاسخ بدهید که «برای بازاریابی در توییتر، درباره چه چیزی باید مطلب بنویسم؟»
پاسخ به این سؤال برای هر کسب‌وکاری متفاوت خواهد بود؛ اما به طور کلی باید بهترین تعادل را بین آنچه که مخاطب هدف به دنبال آن است و آنچه که باعث پیشرفت کسب‌وکارتان می‌شود ایجاد کنید. بیشتر کسب‌وکارها با تمرکز بر منافعی که محصولات و خدماتشان برای کاربران به ارمغان می‌آورد می‌توانند به این نقطه مطلوب دست پیدا کنند. در این راستا باید اطلاعات سودمندی را در اختیار مخاطبان خود قرار داده و به سؤالاتشان پاسخ بدهید تا از دید آن‌ها به عنوان یکی از اعضای ارزشمند جامعه‌ای که دنبال می‌کنند قلمداد شوید. این یکی از مهم‌ترین گام‌های ابتدایی برای جذب مشتریان جدید محسوب می‌شود.
نوشتن یک پیام تیتر مانند برای توییتر محتاج هنر، مهارت و تجربه است. برای خلق چنین پیامی، روش‌های مختلف بیان یک مطلب را امتحان کنید و ببینید که کدام‌یک بیشترین میزان تعامل و واکنش را دربردارد. با توجه به تعداد محدود کاراکترهایی که در اختیار دارید، لازم است که هر کلمه‌ای برای رساندن پیام شما باری را بر دوش داشته باشد.
به خاطر داشته باشید که در بلندمدت، کیفیت آنچه که به اشتراک می‌گذارید (و نه لزوماً کمیت آن) به رشد تعداد دنبال کنندگان شما کمک خواهد کرد. با رشد تعداد مخاطبانتان لازم است که یک برنامه رسانه‌ای برای بازاریابی در توییتر تدوین کنید. برنامه رسانه‌ای شما گفتگوهای توییتری‌تان را بر روی موضوعاتی متمرکز می‌کند که به طور خاص برای جذب مشتریان بالقوه طراحی شده‌اند. به علاوه، این برنامه با تعیین زمان‌هایی که احتمال فعالیت مخاطبان هدف شما بیشتر است و تدوین برنامه زمانی ارسال توییت به رشد تعامل و افزایش فعالیت کاربران کمک خواهد کرد.
 
6- به وب‌سایت و وبلاگ خود ترافیک روانه کنید
توییتر یک ابزار بسیار مناسب برای هدایت ترافیک به وب‌سایت و وبلاگ سایت محسوب می‌شود. به این منظور، باید توییت خود را حول محور یک لینک تنظیم کنید و پیامی بنویسید که بتواند مردم را به کلیک برای دریافت اطلاعات بیشتر متقاعد کند.
توجه داشته باشید که همه لینک‌ها به طور خودکار با استفاده از سرویس t.co توییتر کوتاه می‌شوند و فارغ از تعداد کاراکتر هر لینک، 23 کاراکتر را اشغال خواهند کرد؛ حتی اگر تعداد کاراکتر لینک شما از این رقم کمتر باشد.
 
7- فعالیت توییتری خود را به سایر فعالیت‌های اینترنتی‌تان پیوند بزنید
اکنون که بازاریابی در توییتر را آغاز کرده‌اید، وقت آن رسیده که آن را به یکی از مؤلفه‌های حضور کسب‌وکار خود در اینترنت تبدیل کنید. به این منظور می‌توانید از روش‌های زیر کمک بگیرید:
• لینک حساب توییتری خود را در سایت و وبلاگتان قرار بدهید. در اغلب سیستم‌های مدیریت محتوا امکان اضافه کردن لینک توییتر به فهرست شبکه‌های اجتماعی که در بالا یا پایین وب‌سایت یا وبلاگ ظاهر می‌شود به آسانی وجود دارد. توجه کنید که امکان قرار دادن دکمه فالو نیز از طریق سایت پابلیش توییتر وجود دارد.
• تایم لاین (Timeline) پیام‌های توییتری خود را به وب‌سایت و وبلاگتان اضافه کنید. یکی دیگر از مواردی که با مراجعه به زیردامنه پابلیش توییتر می‌توانید به سایت خود اضافه کنید، تایم لاین یا فهرستی از پست‌هایی است که در توییتر به اشتراک گذاشته‌اید. از این طریق می‌توانید گفتگوها و تعاملات خود را مستقیماً در معرض دید بازدیدکنندگان سایت قرار بدهید تا علاوه بر دریافت بازدید بیشتر بتوانید آن‌ها را به دنبال کردن و تعامل بیشتر ترغیب کنید. به خاطر داشته باشید که توییت‌هایی که به اشتراک می‌گذارید باید باعث رشد کسب‌وکار و تقویت بازاریابی شما در توییتر شود؛ بنابراین در انتخاب آن دسته از توییت‌هایی که از این طریق در ویترین سایت خود قرار می‌دهید سختگیر باشید؛
• به اشتراک گذاری محتوای سایت و وبلاگ خود در توییتر را برای کاربران تسهیل کنید. با درج لینک به اشتراک گذاری از طریق توییتر در زیر مطالب سایت؛ و همچنین با استفاده از سایت پابلیش و قرار دادن متن مورد نظر برای ارسال مستقیم به توییتر می‌توانید احتمال به اشتراک گذاری محتوا در توییتر توسط مخاطبان خود را افزایش بدهید.
یک روش دیگر برای به جریان انداختن تعامل توییتری از وبلاگ یا وب‌سایت، embed کردن یا جاسازی یک توییت در میان محتواست. از این طریق می‌توانید هر توییتی که می‌خواهید را انتخاب کنید و آن را در مطلب مورد نظر خود قرار بدهید. به این منظور، کافی است که از منوی بالایی توییت مورد نظر، گزینه Embed Tweet را انتخاب کنید تا کد مربوطه برای شما تولید شود.
 
بازاریابی در توییتر
 
8- از قابلیت‌های موبایلی توییتر استفاده کنید
تقریباً با استفاده از هر موبایلی می‌توانید ارتباط خود با مخاطبان توییتری‌تان را همواره حفظ کنید:
• گوشی‌های هوشمند (اندروید، iOS) و وب‌سایت موبایلی توییتر امکان استفاده از توییتر و مبادله پیام را فراهم می‌کنند؛
• گوشی‌های غیرهوشمند با استفاده از پیامک: فهرست اپراتورها و کشورهای پشتیبانی شده از طریق این لینک قابل مشاهده است.
توییتر امکان اطلاع رسانی از طریق ارسال push notification به گوشی‌های هوشمند را نیز فراهم کرده تا بتوانید فوراً در جریان مواردی مانند منشن شناسه، ریتوییت یا لایک توییت، دریافت دنبال کننده جدید و دریافت پیام خصوصی قرار بگیرید.
به خاطر داشته باشید که پاسخ و واکنش سریع در توییتر اهمیت فراوانی دارد و لذا با استفاده از این قابلیت همیشه در جریان آخرین اتفاقات حساب کاربری توییتری خود قرار خواهید داشت.
 
9- عکس و تصویر به اشتراک بگذارید
تصویر در مقایسه با متن برای مردم جذابیت بیشتری دارد؛ بنابراین هر جا که امکان دارد توییت‌های خود را مصور کنید. برای این کار لزوماً به یک عکاس یا دوربین حرفه‌ای نیاز نخواهید داشت؛ بلکه یک گوشی هوشمند به همراه نرم افزار یا اپ ویرایش تصویر در اغلب موارد کفایت خواهد کرد. علاوه بر تصاویر معمولی، امکان درج تصاویر متحرک GIF نیز در توییت‌ها وجود دارد که در صورت لزوم می‌توانید از این‌گونه تصاویر نیز استفاده کنید؛ فقط مراقب باشید که حجم تصویر زیاد نشود.
همه تصاویر و ویدئوهایی که به توییت‌های خود اضافه می‌کنید در بخش گالری شما قرار می‌گیرند و شش مورد آخر آن‌ها در صفحه پروفایلتان نیز ظاهر خواهد شد. با دقت نظر در انتخاب تصاویری که توییت می‌کنید می‌توانید این بخش را به خصوص برای بازدیدکنندگان جدید به ویترین برندتان تبدیل کنید.
 
بازاریابی در توییتر
 
10- ویدئو ارسال کنید
امروزه به لطف همه‌گیرتر شدن اینترنت پرسرعت، علاقه مردم به مشاهده محتوای ویدئویی باکیفیت افزایش پیدا کرده و لذا از همین علاقه می‌توانید برای روایت داستان برند یا اهداف گوناگون مرتبط با بازاریابی در توییتر بهره برداری کنید.
برای قرار دادن ویدئو در توییتر می‌توانید آن را مستقیماً از طریق قسمت آپلود تصویر در توییتر بارگذاری نمایید یا اینکه ابتدا ویدئوی مورد نظر را در یک سرویس دهنده ویدئویی دیگر مانند یوتیوب آپلود کنید و سپس لینک ویدئو را در توییت خود قرار بدهید. از این طریق امکان پخش مستقیم ویدئوها در توییتر فراهم می‌شود.
 
11- دنبال کنندگان خود را در گروه‌های مختلف سازمان‌دهی کنید
با افزایش تعداد افرادی که دنبال می‌کنید، حفظ تمرکز بر اطلاعاتی که هر روز و هر لحظه به سوی شما سرازیر می‌شود دشوارتر خواهد شد. با استفاده از قابلیت لیست سازی در توییتر و گروه بندی دنبال کنندگان خود می‌توانید به توییت‌ها و اطلاعات دریافتی خود نظم بدهید. به عنوان نمونه می‌توانید دنبال کنندگان خود را به گروه‌های مشتریان، مشتریان بالقوه، کسب‌وکارهای محلی یا همکار، سازمان‌های بازرگانی یا تخصصی، افراد الهام بخش و دوستان نزدیک تقسیم کنید.
با ایجاد هر لیست، توییت‌های اعضای آن لیست در یک تایم لاین مجزا به نمایش در می‌آید. به علاوه، امکان عمومی (Public) یا خصوصی (Private) کردن لیست‌ها نیز وجود دارد. هنگامی که یک لیست عمومی ایجاد می‌کنید، با حذف و اضافه کردن اعضا به آن‌ها اطلاع رسانی می‌شود و هر کسی نیز می‌تواند وارد لیست شما شود. در لیست‌های خصوصی، همه چیز خصوصی است و فقط خودتان می‌توانید اعضا را تغییر بدهید.
برای ایجاد لیست باید به منوی جانبی Lists در پروفایل خود مراجعه کنید و برای مشاهده لیست سایر کاربران یا کسب‌وکارهای رقیب از منوی کنار دکمه Follow، گزینه View Lists را انتخاب نمایید. برای اضافه یا حذف کاربران از لیست می‌توانید از گزینه Add/remove from list در همان منو استفاده کنید. توجه داشته باشید که حتی کاربرانی که دنبال نمی‌کنید را نیز می‌توانید به لیست‌های توییتری خود اضافه نمایید.
 
بازاریابی در توییتر
 
12- با استفاده از هشتگ، جامعه مخاطبانتان را گسترش دهید
تجربه توییتری اغلب مردم به همان افرادی که دنبال می‌کنند محدود می‌شود. بهترین روش برای خروج از این محدودیت و پیدا کردن محتوای متناسب، استفاده از هشتگ‌های مورد علاقه است. شما نیز به عنوان کسی که به دنبال بازاریابی در توییتر است باید در پست‌های خود از هشتگ‌های متناسب و محبوب استفاده کنید تا در معرض دید افراد علاقمندی که شما را دنبال نکرده‌اند قرار بگیرید. با کلیک کاربر بر روی هشتگ موردعلاقه‌اش، همه توییت‌هایی که حاوی آن هشتگ هستند پشت سر هم ظاهر می‌شوند. استفاده از هشتگ‌های ترِند (Trend) شده یا محبوب (مثلاً به مناسبت کنفرانسی که در حال برگزاری است) می‌تواند به رشد کسب‌وکار شما کمک کند. برای پیدا کردن هشتگ‌های مناسب علاوه بر اینکه باید همیشه پیگیر آخرین اخبار و رویدادهای حوزه فعالیت خود باشید، می‌توانید از پست‌های رقبا نیز کمک بگیرید. به علاوه، می‌توانید هشتگ‌های مخصوص برند خودتان را نیز ایجاد نمایید. برای اطلاعات بیشتر در این باره می‌توانید به مطلبی که پیش‌تر درباره هشتگ منتشر کرده‌ایم مراجعه کنید.
 
13- عملکرد بازاریابی توییتری خود را ارزیابی کنید
با پیاده سازی استراتژی بازاریابی در توییتر و اجرای نکاتی که ذکر شد کار شما تمام نمی‌شود؛ بلکه در حین اجرای همه این فرآیندها و همچنین در انتها، باید عملکرد همه اقدامات و کلیت بازاریابی توییتری خود را زیر نظر داشته باشید. به این منظور لازم است که تمامی شاخص‌هایی که در اهداف جزئی استراتژی خود تعیین کرده‌اید و میزان تحقق آن‌ها را بررسی کنید و در صورت عدم بازده مناسب، جرح و تعدیلات ضروری را اِعمال نمایید.
برای ارزیابی شاخص‌های مختلف می‌توانید از ابزارهای کاربردی زیر کمک بگیرید:
• ابزار آنالیتیکس توییتر: این ابزار به رایگان در اختیار همه حساب‌های توییتری قرار دارد و اطلاعات خوبی را در رابطه با تعامل انجام شده با پست‌های شما نشان می‌دهد؛
• TweetReach: این ابزار نیز اطلاعاتی از نحوه عملکرد توییت‌ها، لینک‌ها، کلیدواژه‌ها و هشتگ‌های شما و میزان تعامل با آن‌ها را نشان می‌دهد.
• Twitonomy: این ابزار آمار حساب کاربری خودتان یا هر حساب توییتری دیگر (مثلاً توییتر رقبا) را نمایش می‌دهد.
 
سخن پایانی
توییتر به عنوان یک شبکه اجتماعی سریع، پرتکاپو و به‌روز، یکی از بهترین گزینه‌ها برای استفاده در بازاریابی محسوب می‌شود. در عین حال، بازاریابی در توییتر نیز مشابه با هر روش دیگری از بازاریابی مستلزم برنامه‌ریزی، داشتن استراتژی و طی مراحل و توجه به نکات خاصی است که در این مطلب به مهم‌ترین آن‌ها اشاره کردیم. ترکیب نکات بالا با خلاقیت و نوآوری می‌تواند به آمیزه موفقیت آمیزی تبدیل شود که باعث افزایش فروش و رشد روزافزون کسب‌وکار شما خواهد شد.

کسب و کار اینترنتی...
ما را در سایت کسب و کار اینترنتی دنبال می کنید

برچسب : بازاریابی در توییتر؛ , نویسنده : bahar jazbmarketing بازدید : 269 تاريخ : يکشنبه 18 اسفند 1398 ساعت: 15:56

در هنگام انجام امور مرتبط با سئو (SEO) و بهینه سازی وب‌سایت برای کسب رتبه‌های بهتر در صفحه نتایج جستجو، هیچ بعید نیست که وسوسه شوید و بخواهید از راه‌های میانبر استفاده کنید. شاید تصور کنید که استفاده از تاکتیک‌هایی که در کوتاه مدت باعث کسب سریع‌تر رتبه‌های بهتری می‌شوند ضرری نخواهد داشت؛ اما توسل به راه‌های میانبر و تاکتیک‌های سئوی کلاه سیاه نه‌تنها به بهبود وضعیت سئوی سایت شما کمک نمی‌کند؛ بلکه صدماتی را بر پیکره کسب‌وکارتان وارد می‌کند که جبران آن‌ها اگر غیرممکن نباشد، بسیار دشوار خواهد بود. در این مطلب به سراغ یکی از این روش‌ها به نام کیوُرد اِستافینگ (Keyword Stuffing) می‌رویم و پس از تعریف و شرح مضرات آن، راهکارهایی را معرفی می‌کنیم که با استفاده از آن‌ها بدون توسل به این روش ناکارآمد می‌توانید موفقیت خود را تضمین کنید.
 
کیورد استافینگ چیست؟
همان‌طور که مشخص است، «کیورد استافینگ» ترکیبی است از دو واژه Keyword یا کلمه کلیدی و Stuffing به معنی پر کردن؛ بنابراین کیورد استافینگ هنگامی اتفاق می‌افتد که یک برند با امید به کسب رتبه‌های بهتر برای یک کلمه کلیدی، یک صفحه را از آن کلمه کلیدی هدف «پُر» می‌کند یا به عبارت دیگر، در کاربرد کلمه کلیدی مورد نظر زیاده روی می‌کند. البته این روش مانند گذشته محبوب و متداول نیست؛ اما هنوز هم برخی از برندها آگاهانه یا بدون اطلاع از نادرستی و مضرات آن برای بهتر دیده شدن در نتایج جستجو از این روش استفاده می‌کنند.
 
کیورد استافینگ چیست؟
 
انواع کیورد استافینگ
از جمله فاحش‌ترین نمونه‌های کیورد استافینگ می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
• تکرار غیرضروری کلمات و عبارات؛
• اضافه کردن کلماتی که ربطی به متن زمینه خود ندارند؛
• قرار دادن یک گروه همسان از کلمه‌های کلیدی در قسمت‌های مختلف متن؛
• استفاده از کلمات کلیدی بی ربط با عنوان برگه.
 
به عنوان نمونه، پاراگراف زیر یک نمونه از کیورد استافینگ محسوب می‌شود که با هدف کسب رتبه بهتر برای عبارت «بهترین کیف لپ‌تاپ» نوشته شده است:
اگر به دنبال بهترین کیف لپ‌تاپ هستید، دیگر نیازی به جستجو نیست. برند ما بهترین کیف لپ‌تاپ برای امور کاری و روزمره را ارائه می‌کند. لایه نرمی که در بند این مدل تعبیه شده و یک جیب مخصوص برای شارژر، این کیف را به بهترین کیف لپ‌تاپ برای سفر یا مدرسه تبدیل می‌کند.
همان‌طور که مشاهده می‌کنید در مثال بالا در کاربرد کلمه کلیدی زیاده روی شده و عبارت هدف، بسیار بیشتر از «چگالی» توصیه شده برای سئوی بهینه به کار رفته است. اما منظور از چگالی چیست؟
Keyword Density یا «چگالی کلمه کلیدی» در سئو به معنی درصد تعداد دفعاتی است که یک کلمه کلیدی در متن به کار رفته است. این درصد از طریق فرمول زیر محاسبه می‌شود:
 
چگالی کلمه کلیدی = تعداد کلمات متن ÷ تعداد تکرار کلمه کلیدی در متن
 
چگالی کلمه کلیدی در مثال بالا 13 درصد است (52 کلمه در متن وجود دارد و کلمه کلیدی 4 بار به کار رفته است). این درصد از آستانه توصیه شده برای جلوگیری از کیورد استافینگ بیشتر است. البته هیچ عدد و رقم دقیقی را نمی‌توان به عنوان چگالی مناسب برای کلمه کلیدی تعیین کرد؛ اما چگالی 2 درصد بهترین و مطمئن‌ترین میزان برای رهایی از دام کیورد استافینگ محسوب می‌شود.
 
یک نوع دیگر از کیورد استافینگ نیز وجود دارد که از دید کاربر پنهان می‌شود. در این روش، کلمه‌ها و عبارات هدف به نوعی در صفحه قرار می‌گیرند که کاربر متوجه وجود آن‌ها نمی‌شود. این تاکتیک را معمولاً می‌توان به دو روش پیاده کرد:
• استفاده از متن همرنگ با پس‌زمینه برای پنهان کردن کلمه از دید خواننده و نمایش آن به ربات‌های موتورهای جستجو؛
• تکرار متن در کد صفحه، تگ‌های متا، متن‌های alt و تگ‌های کامنت.
با وجود اینکه برندهایی که از هر یک از انواع آشکار یا پنهان کیورد استافینگ استفاده می‌کنند بر این باورند که از طریق می‌توانند با فریب موتورهای جستجو رتبه‌های بهتری را در نتایج جستجو به دست بیاورند، اما در عمل هر دوی این روش‌ها به کاهش رتبه آن‌ها منجر خواهد شد.
 
چرا کیورد استافینگ برای وب‌سایت مضر است؟
با مشاهده و خواندن پاراگراف نمونه‌ای که در بالا آوریم خودتان یکی از واضح‌ترین مضرات این تاکتیک را به وضوح احساس کردید: «کیورد استافینگ تجربه بدی را برای کاربر رقم می‌زند.»
محتوای وب‌سایت شما باید آموزنده، ارزش آفرین و سودمند باشد و مخاطب را به تعامل یا انجام عمل خاصی ترغیب کند؛ اما هنگامی که مطلب مورد نظر را از کلمه کلیدی هدف پر می‌کنید، تحقق چنین اهدافی غیرممکن می‌شود. در واقع، با توسل به این تاکتیک، به جای نوشتن برای مخاطبانتان برای موتورهای جستجو می‌نویسید. در نتیجه، تجربه مناسبی را برای کاربران خود فراهم نمی‌کنید و باعث می‌شوید که مخاطب شما عطای خواندن مطلب حاضر و حتی مطالب آتی را به لقایش ببخشد؛ لذا بانس ریت (Bounce Rate) یا نرخ پرش شما افزایش پیدا می‌کند و در نهایت، مشتریان بالقوه را از کسب‌وکارتان دور می‌کنید. در واقع، در حالی که به امید جذب مخاطبان بیشتر، مطلبتان را از کلمه کلیدی هدف پر می‌کنید؛ اما عکس نتیجه مورد نظر را شاهد خواهید بود.
ایراد مهم دیگر کیورد استافینگ در قوانین موتورهای جستجو و نحوه برخورد آن‌ها با چنین تاکتیک‌هایی ریشه دارد. موتورهای جستجو استفاده از این روش را ممنوع کرده و وبسایتهای خاطی را جریمه می‌کنند. به عبارت دیگر، اگر صفحه‌ای را با کلمات کلیدی غیرضروری پر کنید، نه تنها شانسی برای کسب رتبه‌های بهتر نخواهید داشت، بلکه رتبه شما کاهش پیدا خواهد کرد و حتی چه بسا جریمه شوید و برگه مورد نظر کلاً از نتایج جستجو حذف شود.
بنابراین اگرچه به بازی گرفتن و فریب دادن موتورهای جستجو وسوسه انگیز به نظر می‌رسد؛ اما باید از پر کردن صفحه با کلمات کلیدی به هر شکلی خودداری کنید. در عوض، با استفاده از روش‌های زیر می‌توانید از مسیر درستی وارد شوید و کلمات کلیدی مناسب را به صحیح‌ترین حالت ممکن در صفحات سایت خود قرار بدهید.
 
کیورد استافینگ چیست؟
 
چطور از کلمات کلیدی به درستی استفاده کنیم؟
به منظور کسب رتبه‌های بهتر برای کلمه کلیدی هدف به جای پر کردن صفحه از آن کلمه کلیدی، بر روی بهینه سازی و استفاده درست از آن تمرکز کنید. در این راستا باید کلمه یا عبارت مورد نظر را به اندازه کافی در هر جا که منطقی به نظر می‌رسد به کار ببرید و بر اساس رهنمودهای گوگل «بر روی تولید محتوای سودمند و انباشته از اطلاعاتی تمرکز کنید که کلمات کلیدی آن به‌جا و متناسب با زمینه ظاهر میشوند.»
به منظور جلوگیری از کیورد استافینگ و ایجاد و حفظ چگالی استاندارد کلمات کلیدی، نکات زیر را مد نظر قرار بدهید:
 
- برای هر صفحه یک کلمه کلیدی اصلی تعیین کنید
برای سئو کردن هر صفحه از سایت، ابتدا برای آن صفحه یک کلمه کلیدی هدف انتخاب کنید. این کلمه یا عبارت به عنوان کلمه کلیدی اصلی صفحه مورد نظر (Primary Keyword) باید کاملاً با موضوع و محتوای آن صفحه ارتباط داشته باشد. به علاوه، برای افزایش احتمال کسب رتبه‌های بهتر در نتایج جستجو، لازم است که کلمه کلیدی محبوبی را انتخاب کنید که رقابت زیادی بر سر آن وجود ندارد. برای انتخاب کلمات کلیدی مناسب می‌توانید از ابزارهای سودمندی که قبلاً در مقاله‌ای با عنوان «ابزارهای انتخاب کلمات کلیدی؛ معرفی 11 ابزار رایگان و کاربردی» معرفی کرده‌ایم استفاده کنید.
پس از آنکه یک کلمه کلیدی هدف را برای یک صفحه به کار بردید، دیگر از آن به عنوان کلمه کلیدی اصلی سایر صفحات استفاده نکنید. هر صفحه‌ای که می‌خواهید در نتایج جستجو جایگاهی داشته باشد باید کلمه کلیدی هدف منحصر به فرد خودش را داشته باشد. به این وسیله از رقابت صفحات سایت با یکدیگر جلوگیری کرده و محتوا و نقطه ثقل هر صفحه را به وضوح برای موتورهای جستجو مشخص می‌کنید.
 
- بیشتر از 300 کلمه بنویسید
به منظور ترغیب موتورهای جستجو برای تخصیص رتبه به صفحه حاوی کلمه کلیدی هدف، لازم است که طول متن اصلی صفحه مورد نظر بیشتر از 300 کلمه باشد. موتورهای جستجو همیشه به دنبال ارائه متناسب‌ترین و مفیدترین اطلاعات به کاربران خود هستند و لذا اگر محتوای شما حجم (و همچنین کیفیت و عمق) بیشتری داشته باشد، احتمال اینکه رتبه‌های بهتری را برای آن در نظر بگیرند افزایش پیدا خواهد کرد.
 
- چگالی مناسب برای کلمه کلیدی هدف را حفظ کنید
برای کسب رتبه‌های بهتر باید کلمه کلیدی هدف را به طور طبیعی و با فواصل منطقی و نسبتاً هماهنگ در سراسر مطلب به کار ببرید. در استفاده از کلمه کلیدی زیاده روی نکنید و فقط در جایی از آن استفاده کنید که احساس می‌کنید طبیعی و مناسب به نظر می‌رسد. همان‌طور که پیش‌تر نیز ذکر شد، به منظور رعایت استانداردهای سئو و جلوگیری از کیورد استافینگ، چگالی کلمه کلیدی را به زیر 2 درصد محدود کنید.
 
- از کلمات کلیدی ثانویه، هممعنی و کلمات کلیدی طولانی استفاده کنید
یک روش کاربردی برای جلوگیری از نیاز به تکرار کلمات کلیدی یکسان و ایجاد حالت کیورد استافینگ و در عین حال، نشان دادن اهمیت کلمه کلیدی اصلی به موتورهای جستجو، استفاده از کلمات کلیدی ثانویه است. موتورهای جستجو به منظور کمک به رتبه بندی هر صفحه به سایر عبارات و جملات آن صفحه نیز توجه می‌کنند؛ بنابراین در متن خود از کلمات کلیدی ثانویه، یعنی کلمات کلیدی مترادف و انواع طولانی (Long-tail) کلمه کلیدی هدف استفاده کنید تا نقطه ثقل صفحه تقویت و آشکارتر شده و باعث تسهیل رتبه بندی صفحه و کسب رتبه‌های بهتر شود.
علاوه بر این، استفاده از کلمه‌های کلیدی طولانی به شناسایی بخش‌هایی از متن که می‌تواند در پاسخ به سؤالات کاربران سودمند باشد نیز کمک می‌کند و فرصتی را برای قرار گرفتن محتوای صفحه در قسمت People also ask فراهم می‌نماید.
 
- کلمه‌های کلیدی را در قسمت‌های مختلف هر برگه به کار ببرید
متن بدنه هر برگه از سایت شما فقط یکی از مکان‌هایی است که باید کلمه کلیدی هدف را در آن قرار بدهید. به منظور تقویت سئو، لازم است که کلمه کلیدی مورد نظرتان را یک بار در بخش‌های زیر نیز به کار ببرید:
• عنوان برگه
• حداقل در یکی از تیترهای فرعی
• تگ عنوان
• توضیحات متا
• حداقل در تگ alt یکی از تصاویر برگه
• اولین پاراگراف
• نزدیک به پایان مطلب
برخلاف کیورد استافینگ، با استفاده از این تاکتیک‌های بهینه سازی کلمه کلیدی، سیگنال‌های مثبتی را به موتورهای جستجو ارسال می‌کنید که باعث جلب توجه و کسب رتبه‌های بهتر برای کلمات کلیدی هدف خواهد شد.
 
- سئوی داخلی سایت خود را بررسی و تقویت کنید
حتی با توجه به نکات بالا، باز هم هیچ بعید نیست که بهره برداری از برخی فرصت‌های مناسب برای جلب نظر موتورهای جستجو را از قلم انداخته باشید؛ بنابراین پس از انتشار برگه‌ها و پست‌های جدید، بهینه سازی های مرتبط با سئو را تمام شده فرض نکنید و به صورت دوره‌ای برای ارزیابی وضعیت سئوی داخلی سایت (On-page SEO) برنامه‌ریزی نمایید. برای ارزیابی خودکار وضعیت سئوی داخلی سایت خود می‌توانید از سراچه‌هایی مانند SEMRUSH و SiteChecker نیز کمک بگیرید.
 
کیورد استافینگ چیست؟
 
سخن پایانی
با عدم استفاده از کیورد استافینگ و تقویت استراتژی کلمه‌های کلیدی، رتبه‌های بهتری را کسب کنید
همان‌طور که متوجه شدید، انتخاب یک کلمه کلیدی و تکرار آن با امید به کسب رتبه‌های بهتر در نتایج جستجو نه تنها سودی را عاید شما نمی‌کند، بلکه از مصادیق کیورد استافینگ محسوب می‌شود و عواقب نامطلوبی را برای سئو و رتبه برگه‌های سایتتان در پی خواهد داشت. بنابراین به منظور بهینه سازی محتوا و فراهم آوردن پیش نیازهای لازم برای کسب رتبه‌های بهتر از رقبا، لازم است که تحقیق کنید و از استراتژی‌های صحیح و استاندارد استفاده نمایید.

کسب و کار اینترنتی...
ما را در سایت کسب و کار اینترنتی دنبال می کنید

برچسب : کیورد استافینگ چیست, نویسنده : bahar jazbmarketing بازدید : 253 تاريخ : يکشنبه 18 اسفند 1398 ساعت: 15:53

مارس امسال (2019)، ماه بسیار پرمشغله‌ای برای دنیای سئو بود. چرا که بسیاری از صاحبان وب، از یک ماه قبل شاهد تغییرات و نوسانات چشمگیری در رتبه‌بندی سایت‌های خود شده بودند. مسئولان گوگل در مارس گفتند که آنها به‌تازگی آپدیت گسترده الگوریتم هسته‌ای انجام داده‌اند. آپدیت این الگوریتم به دلیل اینکه با کنفرانس شرکت Pubcon در مورد سئو در فلوریدا همزمان شد، با نام فلوریدا 2 معروف شد و اگرچه هیچ ربطی به اولین آپدیت فلوریدا که سال 2003 انجام شد ندارد، اما تاثیری شبیه آن داشت.

شرکت گوگل همزمان با این به‌روزرسانی مهم اعلام کرد که دیگر از کد rel=prev/next برای نمایه‌سازی استفاده نمی‌کند. این خبر همه را شگفت‌زده کرد. زیرا موتورهای جستجو پیش از این توصیه کرده‌ بودند با استفاده از این کد می‌توانند از صفحه‌بندی سایت‌ها و نمایه‌سازی‌های مناسب مطمئن شوند. شرکت گوگل گفت، این موتور جستجو در حال حاضر آنقدر هوشمند شده که دیگر نیازی به ابزار نمایه‌سازی ندارد اما با اینحال توصیه می‌کند سئوکارها هنوز این کد را در سایت خود برای اهداف دیگر داشته باشند. 
از طرفی در همین دوران، شرکت نرم‌افزاری مز (Moz)، فعال در حوزه بازاریابی دیجیتال (مارکتینگ)، پس از سال‌ها فعالیت، اولین به‌روزرسانی الگوریتم خود Domain Authority (ارزش دامنه) را انجام داد. این به‌روزرسانی در توئیتر خیلی سروصدا راه انداخت و سئوکارها را حسابی گیج کرده بود، چرا که شاهد سقوط وسیعی در امتیاز‌های ارزش دامنه وب‌سایت‌هایشان شدند. 
با وجود اینکه به‌روزرسانی الگوریتم شرکت مز، کاملا از الگوریتم فلوریدا 2 گوگل متفاوت است، صاحبان وب‌سایت‌ها نگران بودند که احتمال دارد رتبه وب‌سایت‌شان، مانند اثر آپدیت فلوریدا 2، دچار کاهش شود.

 

آپدیت الگوریتم گوگل مارس 2019 (فلوریدا 2)
از چند ماه قبل از مارس 2019، زمزمه‌هایی میان جامعه سئوکارها در خصوص مکان کلیدواژه و نوسانات ترافیکی در صفحات نتایج موتور جستجو (SERPs) به وجود آمده بود. بسیاری از انجمن‌های صنعت آنلاین از مشاهدات اولیه‌شان از تغییرات و کاهش چنین به‌روزرسانی‌هایی سخن می‌گفتند و پیش‌بینی می‌کردند که آپدیت الگوریتم هسته‌ای برای تنظیمات مربوط به صفحات نتایج موتور جستجو هم به زودی در راه باشد. 
البته جای هیچ تردیدی نیست که گوگل معمولا هر روز الگوریتم‌های خود را به‌روزرسانی می‌کند و حتی گاهی‌اوقات این کار را چند بار در روز انجام می‌دهد. اما معمولا این به‌روزرسانی‌ها بدون شناسایی انجام می‌شوند. اما آپدیت فلوریدا 2 را نمی‌توان با این آپدیت‌های روزانه مقایسه کرد، تا آنجا که گوگل به طور رسمی اعلام کرد این آپدیت الگوریتم هسته‌ای وسیع را برای بهبود الگوریتم خود انجام داده است. 

 


آپدیت الگوریتم فلوریدای گوگل چیست؟ 
 برای درک اینکه این به‌روزرسانی چرا به فلوریدا 2 معروف شد، باید نگاهی به تاریخچه آپدیت فلوریدا –معروف به فلوریدا1- بیندازید. 
اولین آپدیت الگوریتم فلوریدای گوگل، 16 نوامبر 2003 انجام شد. هدف از این آپدیت زودهنگام، مقابله با فعالیت اسپم‌هایی بود که در آن زمان روی صفحات نتایج موتور جستجو انجام می‌شد. 
گوگل متوجه شده بود که سئوکارها با استفاده از کلیدواژه‌ها، به صورت لینک‌های خارجی، در انکر تکست (Anchor Text) سایت‌ها، الگوریتم آنها را دستکاری کرده و در نتیجه می‌توانند جایگاه اول را در موتور جستجو به‌دست آورند. (کلمات و کاراکترهای موجود در یک متن که به سایت یا متنی دیگر لینک می شوند را انکر تکست می‌گویند.)
در این دوره، بیشتر وب‌سایت‌ها مربوط به سایت‌های تجارت الکترونیکی و لینک‌های همکار آنها بود. بنابراین آپدیت الگوریتم فلوریدا، فقط افرادی را که دست به این کارهای منفی می‌زدند، جریمه می‌کرد. 
در واقع این به‌روزرسانی توانست وضعیت کار سئو را برای همیشه تغییر دهد. این به‌روزرسانی همچون توفانی دنیای سئو را زیر و رو کرد و درست وسط فصل خرید تعطیلات رخ داد و انتقام سختی از سئوکارهای متقلب گرفت. 
از آنجایی‌که ایالت فلوریدا به داشتن توفان‌های شدید معروف است، این به‌روزرسانی هم نام فلوریدا را به خود گرفت. این اولین به‌روزرسانی اصلی گوگل بود که خود آن بیش از یک دهه خود پر از به‌روزرسانی‌های بزرگ دیگری بود. 


آپدیت الگوریتم فلوریدا 2 چیست؟
آپدیت الگوریتم هسته‌ای مارس یا فلوریدا 2، یکی از بزرگترین به‌روزرسانی‌های این چند ساله الگوریتم‌های گوگل است. این آپدیت 12 مارس 2019 انجام شد و صاحبان وب‌سایت‌ها شاهد نوسان‌هایی در ترافیک آن زمان، به‌ویژه روزهای 13 و 14 مارس بودند.
آپدیت فلوریدا 2، برخلاف آخرین آپدیت الگوریتم مدیک (Medic) ماه اوت گذشته، که بیشتر روی وب‌سایت‌‌های سلامت، پزشکی و YMYL (پول شما یا زندگی شما) که به حال خوب و رفاه فعلی و آینده افراد توجه دارند متمرکز بود، حوزه خاصی از فعالیت‌های وب‌سایت‌ها را هدف قرار نمی‌دهد. بنابراین سئوکارها باید بررسی کنند که فلوریدا 2 چگونه روی الگوریتم گوگل اثر می‌گذارد.
به‌روزرسانی‌های شبیه فلوریدا 2 به جای تمرکز روی وب‌سایت‌های جریمه‌شده، وب‌سایت‌هایی را در نظر می‌گیرند که محتوای باکیفیت‌تری دارند و به نیاز کاربر توجه نشان می‌دهند و مشمول جایزه هستند.

 

آپدیت الگوریتم فلوریدا 2 چه اثری روی وب‌سایت‌ها می‌گذارد؟
اگر صاحب وب‌سایت هستید، ممکن است با خود فکر کنید که این به‌روزرسانی چه اثری روی مشتری‌هایتان یا خود سایت‌تان خواهد داشت؟ البته از این به‌روزرسانی چند ماه گذشته است و تغییرات بسیاری در وب‌سایت‌ها رخ داده است که از برخی از آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
* افزایش ترافیک و سرعت جابه‌جایی در صفحات وب‌سایت‌هایی که دارای محتوای با کیفیت (E-A-T) هستند 
* تغییر در رتبه‌بندی‌های کلیدواژه‌های کوتاه
* تغییرات نامنظم در رتبه‌بندی صفحه و ترافیک
* صفحات نتایج موتور جستجو (SERPs) در گوشی‌های همراه در مقایسه با دسکتاپ دچار بی‌ثباتی بیشتری شدند
* بهبود در برخی از روش‌های جستجو در گوگل
* این تاثیر جهانی بوده و صنعت یا منطقه جغرافیایی خاصی را در نظر نگرفته است


همچنین در نظر داشته باشید که هنگام به‌روزرسانی الگوریتم فلوریدا2، مسئولان شرکت گوگل در صفحه رسمی توئیتر گوگل گفتند که پس از این به‌روزرسانی، صاحبان وب‌سایت‌ها باید منتظر چه چیزی باشند: 
« با انجام هر نوع به‌روزرسانی الگوریتم‌های گوگل، معمولا برخی از سایت‌ها بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرند یا از تعداد بازدیدکنندگان‌شان کم می‌شود. اگر صفحه‌ای در وب‌سایت به خوبی عمل نمی‌کند، مشکلی برای آن صفحه پیش نیامده است. بلکه این تغییر ناشی از عملکرد سیستم‌های ما بوده و اکنون از صفحاتی بهره می‌گیرد که در گذشته کمتر مورد توجه بودند.......»


این توضیح نشان می‌دهد که برای وب‌سایت‌هایی که با تغییراتی منفی در عملکرد ارگانیک (ترافیک ارگانیک) خود مواجه شده‌اند، هیچ راه حل نهایی وجود ندارد مگر اینکه روی تولید محتوای عالی، آموزنده و با کیفیت که کاربر محور است، متمرکز شوند. 
ترافیک ارگانیک در واقع به این معنی است که با جستجو کردن عبارتی در موتورهای جستجو مانند گوگل، بینگ یا یاهو، وارد سایتی شویم که در نتایج جستجو نمایش داده شده است. مثلا ممکن است عبارت «آپدیت فلوریدا 2» را در موتورهای جستجو وارد کنیم. سایت‌هایی که این موتورها نشان می‌دهند، ترافیک ارگانیک سایتی محسوب می‌شوند که در مورد آپدیت فلوریدا 2، توضیحاتی ارائه داده است. با استفاده از کلمات کلیدی مناسب و مرتبط و نوشتن محتوای باکیفیت می‌توان این نوع ترافیک را افزایش داد.

 


بی‌ثباتی صفحات نتایج موتور جستجو (SERPs)
پس از انجام آپدیت فلوریدا 2، بیش از 30 روز در یکسری از سایت‌ها، بی‌ثباتی در صفحات نتایج موتور جستجو یا به اختصار SERPs، مشاهده شد. این صفحات، صفحات وبی هستند که به وسیله موتورهای جستجو در پاسخ به یک جستجو نمایش داده می‌شوند. این وضعیت نشان داد که در نتیجه این به‌روزرسانی مکان بسیاری از صفحات دچار نوسان شده است. این بی‌ثباتی‌ها در تمام موضوعات طبقه‌بندی شده وب‌سایت‌ها مشاهده شد و تنها روی یک صنعت خاص متمرکز نبود. 
همچنین باید به این موضوع توجه داشت که در حال حاضر موتورهای جستجوهای تلفن‌های همراه به طور چشمگیری در حال رشد هستند و این بی‌ثباتی صفحات نتایج موتور جستجو در مقایسه با کامپیوترهای رومیزی، روی آنها اثر بیشتری گذاشته است. 
البته با توجه به تحلیل‌های انجام شده، برخی از طبقه‌های موضوعی خاص بیش از موضوعات دیگر بی‌ثبات‌ شدند. این موضوعات عبارت‌اند از هنر و سرگرمی، اخبار و سایت‌های ورزشی که نشان می‌دهد محتوای این سایت‌ها ممکن است برای کاربر ارزشمند نبوده و باعث شده پس از به‌روزرسانی فلوریدا 2، دچار نوسانات بیشتری در SERPهای خود شوند. 
با اینحال داده‌های ثانویه ارائه‌شده به وسیله نرم‌افزار SEMRush، تحلیل فوق را تایید نکرد. اما صاحبان این وب‌سایت‌ها این اثر به‌روزرسانی را قبول داشتند. 


برطرف کردن مشکلات ناشی از آپدیت فلوریدا 2
اگر به‌روزرسانی الگوریتم هسته‌ای گوگل، سایت شما را دستخوش تغییر کرده و به دنبال روش‌هایی برای بهبود آن هستید، با روش‌هایی که به برخی از آنها در اینجا اشاره شده، می‌توانید این مشکل را حل کنید.


1. روی کیفیت E-A-T متمرکز شوید
در هر استراتژی سئو برای بهبود رتبه سایت، دستورالعمل‌های E-A-T را با دقت به‌کار برید. E-A-T،‌ مخفف واژگان لاتین تخصص، اعتبار و اعتماد‌پذیری است. با استفاده از این دستورالعمل و تولید محتوای آموزنده و مفید می‌توانید رتبه وب‌سایت خود را در موتورهای جستجو افزایش دهید. 
وقتی محتوای سایت‌تان از کیفیت بالا و بسیار خوبی بهره‌مند باشد، می‌تواند در صفحات نتایج موتور جستجو با سایت‌های دیگر رقابت کند و در رتبه بالاتری قرار گیرد. این روش نه‌تنها مشکلات ناشی از به‌روزرسانی‌های الگوریتم‌های مدیک و فلوریدا 2 را برطرف می‌کند، بلکه از آن در برابر اثرات به‌روزرسانی‌های هسته‌ای و هدفمند آینده هم مراقبت می‌کند.


2. نویسنده و برند خود را معرفی کنید
با خواندن دستورالعمل‌های راهنمای ارزیابی ارزش صفحات از دید گوگل، متوجه می‌شوید که اطلاعاتی که در وب‌سایت خود قرار می‌دهید باید نویسنده مشخصی داشته باشند یا صفحه تماس با ما داشته باشید تا در صورت لزوم کاربر بتواند با شما ارتباط برقرار کند. اگر محصول یا خدمتی ارائه می‌دهید باید در صفحه‌ای از وب‌سایت‌تان جزئیات مربوط به راهنمایی مشتری‌ها و پشتیبانی آنها را ارائه دهید. 
بدین ترتیب گوگل می‌تواند به راحتی به تخصص نویسنده مطالب وب‌سایت دسترسی پیدا کند و همچنین دریابد که منبع اطلاعاتی آنها قابل اعتماد است و می‌توان این اطلاعات را هم به کاربر وب‌سایت منتقل کرد. 
دستورالعمل راهنمای ارزیابی ارزش صفحات از دید گوگل قابل تغییر نیست و در به‌روزرسانی‌های گذشته الگوریتم‌های گوگل، از صاحبان وب‌سایت‌ها خواسته شده بود که باید نسبت به منابعی که اطلاعات را از آنها استخراج می‌کنند هم هوشیارانه رفتار کنند. به طور مثال هنگام به‌روزرسانی الگوریتم فلوریدا 1 در سال 2003، بیشتر وب‌سایت‌هایی که در موضوعات YMYL (پول شما یا زندگی شما) فعال بودند، به دلیل اینکه حاوی اطلاعات بسیار حساسی بودند و در این زمینه قابل اعتماد نبودند، جریمه شدند. گوگل از آنها انتظار داشت که از منابع معتبر آموزنده استفاده کنند تا بتوانند محتوا و اطلاعات قابل اعتماد در اختیار کاربران خود قرار دهند. 

 

3. محتوای بی‌کیفیت را از وب‌سایت‌تان حذف کنید
همانطور که در دستورالعمل E-A-T مشاهده کردید، توصیه می‌شود هر نوع محتوای بی‌کیفیت موجود در سایت‌تان را بردارید یا آنها را بهبود بخشید. 
محتواهای بی‌کیفیت معمولا ویژگی‌های زیر را دارند:
* محتوای مورد نظر از لحاظ تعداد کلمات بسیار کوتاه است که آن از نظر گوگل «ضعیف» در نظر گرفته می‌شود و برای وب‌سایت ارزش کمی دارد یا حتی هیچ ارزشی ندارد. 
*‌ محتوای سایت هیچ لینکی که به صفحات درون سایت اشاره کند ندارد یا لینک‌های آماده‌شده بسیار بی‌کیفیت هستند و صفحات مورد نظر به راحتی در دسترس قرار نمی‌گیرند. 
* محتوای وب‌سایت حاوی چندین لینک داخلی یا کلیدواژه‌هایی است که به کرات استفاده شده و هیچ کیفیت بیشتری به محتوای مورد نیاز کاربر اضافه نمی‌کند. 
* برخی از محتواهای یک وب‌سایت در صفحات دیگر سایت هم تکرار شده است یا همان محتوا در یک یا بیش از چند وب‌سایت دیده می‌شود. 


4. اعتمادپذیری سایت را افزایش دهید
برای اینکه بتوانید امتیاز مربوط به کیفیت E-A-T سایت‌تان را افزایش دهید، توصیه می‌شود که صفحه «درباره ما» در وب‌سایت خود ایجاد کنید یا اگر چنین صفحه‌ای دارید، آن را از نظر ارائه اطلاعاتی در مورد خود و وب‌سایت‌تان قوی کنید. این صفحه معمولا اعتماد مخاطبان مورد نظرتان را بالا می‌برد. در این صفحه فرصتی عالی در اختیار دارید که اعتبارنامه‌های خود و همچنین ویژگی مشتریان خود و نظرات آنها را به نمایش بگذارید. 
این صفحه، نه تنها از دستورالعمل‌های راهنمای ارزیابی ارزش صفحات از دید گوگل به طور مستقیم پیروی می‌کند، بلکه می‌تواند وجهه کسب‌وکارتان و تخصص ‌وب‌سایت‌تان را بالا برده و به آن اعتبار ببخشد. در حقیقت مقدار محبوبیت سایت، تعامل با کاربر و نظرات کاربر به عنوان مدارک شهرت و اعتبار سایت‌تان در نظر گرفته می‌شود. 
برای ارتقا‌ء این علایم نشاندهنده قابل اعتماد بودن، بهتر است به کد HTML، داده‌های ساختاری مربوط به وب‌سایت‌تان اضافه کنید تا گوگل و کاربران‌تان بتوانند در مورد شما به اطلاعات تکمیلی بیشتری دسترسی داشته باشند.
همچنین این روش می‌تواند به بهبود صفحات نتایج موتور جستجو وب‌سایت‌تان، بدون اینکه حتما در صفحه اول قرار بگیرد، کمک کند. 


5. وب‌سایت‌تان را ایمن کنید
یکی از عوامل جدایی‌ناپذیر دستورالعمل‌های E-A-T، امنیت کاربران هنگام استفاده از موتور جستجوست. بنابراین اگر تحت تاثیر اثر منفی به‌روزرسانی الگوریتم فلوریدا 2 قرار گرفته‌اید یا حتی هنوز چنین تجربه‌ای نداشته‌اید، وب‌سایت خود و کاربران‌تان را با دریافت گواهینامه SSL ایمن کنید. 
پروتکل SSL (لایه سوکت‌های امن، Secure Sockets Layer)، یکی از پروتکل‌های رمزنگاری است و برای تامین امنیت ارتباطات از طریق اینترنت ایجاد شده است. این استاندارد وب، اطلاعات بین کاربر و وب‌سایت را کدگذاری می‌کند. 
برای وب‌سایت خود گواهینامه SSL بخرید تا امنیت وب‌سایت و کاربران‌تان بالا رود. این گواهینامه زمانی اهمیت بسیاری پیدا می‌کند که از کاربران سایت‌تان، اطلاعات حساسی را درخواست و جمع‌آوری می‌کنید. 
با این کار نه تنها امنیت خودتان را بالا می‌برید، بلکه می‌توانید اعتماد کاربران‌تان را هم به خود جلب کرده و آنها با مشاهده این گواهینامه، با خیال راحت با وب‌سایت‌تان ارتباط برقرار کرده و در تعامل باشند.  

 


6. سرعت صفحات وب‌سایت‌تان را افزایش دهید
همانطور که پیش از این شرح داده شد، افزایش سرعت جابه‌جایی صفحات در یک وب‌سایت می‌تواند ترافیک آن را بالا ببرد. همانطور که شرکت گوگل می‌گوید، سایت و سرعت صفحه، یکی از علایم نهایی رتبه‌بندی استفاده‌شده به وسیله الگوریتم آنهاست و روی تلاش‌ شما مبنی بر کاهش زمان بارگذاری یک صفحه متمرکز است. 
در واقع هرچه سرعت جابه‌جایی در صفحات وب‌سایت‌تان بیشتر باشد، کیفیت سایت‌تان افزایش می‌یابد. 


برای بالا بردن سرعت صفحات وب‌سایت‌ روش‌های مختلفی وجود دارد که از آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: 


* فشرده‌سازی فایل‌ها
با استفاده از نرم‌افزارهای فشرده‌سازی فایل، می‌توانید اندازه فایل‌های مورد استفاده در وب‌سایت‌تان را به‌گونه‌ای کاهش دهید که به طور مثال، حجم آنها بیش از 150 بایت نشود. 


* بهینه‌سازی کدهای مورد استفاده
با بهینه‌سازی کدهای مورد استفاده (مانند کدهای CSS، JavaScript و HTML) می‌توانید سرعت صفحات وب‌سایت‌تان را بسیار افزایش دهید. در این حالت باید فواصل، کاما و دیگر کارکترهای غیرضروری را حذف کنید. همچنین فرمت و تفسیر کدها  و کدهای بدون مصرف را از سایت بردارید. 


* کاهش تغییر مسیر 
هر بار که صفحه‌ای از وب‌سایت، کاربر را به صفحه دیگر هدایت می‌کند، کاربر برای ورود به آن صفحه منتظر می‌ماند. این تغییر مسیر دادن‌ها از سرعت جابه‌جایی در صفحات می‌کاهد. 


* رفع خطای  render-blocking جاوااسکریپت
مرورگرها برای باز کردن یک صفحه از وب‌سایت، باید به وسیله تجزیه کد HTML،  نوعی ساختار درختی DOM، ایجاد کنند.  زمانی که یک صفحه ی وب بارگذاری می شود، مرورگر از آن صفحه، یک مدل شیء‌گرا (Document Object Model‌) ایجاد می کند که این مدل، نوعی ساختار درختی از اشیاء موجود در صفحه HTML است. وقتی مرورگرتان طی این فرآیند به سندی برخورد می‌کند، متوقف شده، سپس آن را اجرا کرده و به کار خود ادامه می‌دهد. برطرف کردن این خطا می‌تواند سرعت صفحات وب‌تان را افزایش دهد. 


* برطرف کردن مشکل حافظه پنهان مرورگر
حافظه‌ پنهان مرورگر، پس از مدتی پر از اطلاعات ( از برگه‌های مختلف گرفته تا تصاویر، فایل‌های جاوااسکریپت و غیره) می‌شود. وقتی کاربر دوباره وارد سایت‌تان می‌شود،‌ مرورگر مجبور به بارگذاری مجدد کل صفحات نمی‌شود. می‌توانید برای حافظه پنهان، تاریخ انقضاء استفاده تعیین کنید تا بدین ترتیب سرعت صفحات وب‌سایت‌تان بالا رود.  


* زمان پاسخگویی سرور را بهبود بخشید
زمان پاسخگویی سرور، تحت تاثیر مقدار ترافیکی که دریافت می‌کنید، منابعی که هر صفحه از آنها استفاده می‌کند و نرم‌افزاری که سرور شما با آن سر و کار دارد، است. برای  بهبود زمان پاسخگویی سرور، جستجو یا مسیریابی کند داده‌ها را بهینه کنید یا مشکل نبود حافظه کافی را برطرف نمایید. زمان پاسخگویی سرور زیر 200 میلی‌ثانیه عالی است. 


* تصاویر سایت را بهینه‌سازی کنید
مراقب باشید تصاویرتان بزرگتر از آنچه که نیاز است، نباشند. همچنین از فرمت مناسب استفاده کنید. فرمت فایل‌های گرافیکی کمتر از 16 رنگ، بهتر از PNG باشد اما فرمت عکس‌ها به طور کلی JPEG باشد بهتر است و البته پیش از استفاده در وب‌سایت باید فشرده شوند. 
با انجام دادن کارهای فوق می‌توانید سرعت جابه‌جایی در صفحات وب‌سایت‌تان را بالا برده و در نهایت از اثرات منفی آپدیت الگوریتم فلوریدا 2 بکاهید. 

 

 


کلام آخر
برای اینکه ترافیک و رتبه‌بندی وب‌سایت‌تان در بهترین شرایط باشد، همیشه باید مراقب به‌روزرسانی‌های مهم الگوریتم‌های گوگل، مانند فلوریدا2 باشید و پس از 10 تا 15روز از گذشت هر ‌به‌روزرسانی که موجب نوسان در رتبه‌بندی سایت‌تان شده است، تغییرات لازم را انجام دهید تا وب‌سایت‌تان دچار مشکل نشود. 

کسب و کار اینترنتی...
ما را در سایت کسب و کار اینترنتی دنبال می کنید

برچسب : آپدیت الگوریتم فلوریدا 2 گوگل, نویسنده : bahar jazbmarketing بازدید : 241 تاريخ : يکشنبه 18 اسفند 1398 ساعت: 15:54

الگوریتم جدید اینستاگرام چیست؟ درست زمانی که فکر می‌کنیم الگوریتم اینستاگرام را دریافته‌ایم دوباره تغییر می‌کند. هدف اینستاگرام سرگرم کردن مخاطب است و بدین منظور سعی در بهتر کردن فضای اپلیکیشن خود دارد و دائما استراتژی هایش را تغییر می‌دهد. به منظور اطلاع از آخرین تغییرات با همراه باشید.

الگوریتم جدید اینستاگرام و عملکرد آن

الگوریتم جدید اینستاگرام , قوانین جدید اینستاگرام , تغییرات جدید برنامه محبوب اینستاگرام. الگوریتم جدید اینستاگرام به گونه‌ای طراحی شده که همانند الگوریتم سابق آن، اگر قصد ماندن در کسب و کارتان را دارید باید به آن پای‌بند باشید. هرچند ممکن است شما را حذف نکند اما عقب ماندن از رقبایتان را در پی خواهد داشت. اینکه الگوریتم جدید اینستاگرام تا این روز از سال جدید میلادی چگونه پیش رفته است به‌صورت جهانی مورد بررسی قرار گرفته و صرفا منظور از آن تغییرات در کشور ما نیست، اما اینستاگرام در ایران هم یک شبکه اجتماعی پر طرفدار است، و بهتر است که شما نیز از الگوریتم‌های جدید آن مطلع باشید تا بتوانید عملکرد بهتری در آن داشته باشید. موارد مهمی در الگوریتم جدید اینستاگرام وجود دارد که در ادامه به آنها می‌پردازیم. اما قبل از آن لازم می‌دانیم مروری بر الگوریتم قبلی اینستاگرام داشته باشیم. 
 
اینستاگرام

 

الگوریتم سابق اینستاگرام

یکی از موضوعات مهم در اینستاگرام نرخ درگیری مخاطبان یا همان engagement rate است. که هدف اینستاگرام نیز از طراحی الگوریتم‌های جدید بالا بردن این نرخ است. در سال 2019 الگوریتم اینستاگرام به گونه‌ای طراحی شد که همه‌ی پست‌های شما را به تمام مخاطبانتان نمایش نمی‌داد، بلکه هرکاربری که با پست‌های شما تعامل داشته باشد، مثلا لایک کند یا کامنت بگذارد، پست‌های شما را بیشتر مشاهده می‌کند. این الگوریتم اینستاگرام دو پیامد داشت، یکی اینکه به پست‌هایی که بیشترین تعامل را با کاربران دارند پاداش می‌داد و پاداش آن نمایش دادن پست شما در صفحه‌ی اصلی اینستاگرام به افراد است.دوم اینکه به ارتباط شما با فالوورهایتان اهمیت می‌دهد و اولویت‌بندی الگوریتم آن برای نمایش پست‌ها، نه تنها براساس تعامل افراد با آن پیج است بلکه به ارتباط صاحب پیج با فالوورها و مخاطبین خود نیز اهمیت می‌دهد.
 
 

الگوریتم جدید اینستاگرام در سال 2020

همانطور که سال‌های قبل برای موفقیت در کسب و کار اینترنتی و فعالیت باید الگوریتم‌های اینستاگرام را می‌دانستیم و به آن عمل می‎‌کردیم، اطلاع از الگوریتم جدید در سال 2020 موجب می‌شود همسو با پیشرفت‌های اینستاگرام پیج و کسب و کار شما پیشرفت داشته باشد. درگیری کاربران یا به اصطلاح Engagmente از گذشته تاکنون مورد توجه فعالین اینستاگرامی بوده و است، که گاه متوجه ریزش آن بوده‌ایم.
 
ریزش درگیری کاربران دلایل مختلفی دارد که یکی از آنها را کاهش کیفیت محتوا عنوان کرده‌اند. البته نباید فراموش کنیم که رفتار کاربران اینستاگرام به واسطه تغییرات الگوریتم اینستاگرام رفتاری سینوسی بوده و فقط مختص به این چند وقت اخیر نیست. با این وجود ما در این چند سال، اغلب شاهد ریزش درگیری‌ها مانند کم شدن لایک‌ها، فالو و کامنت ها بوده ایم. در ادامه چند مورد از موارد مهم تاثیر گذار الگوریتم جدید اینستاگرام را شرح می‌دهیم تا با رعایت آن بتوانید نتایج خوبی از فعالیت در این پلتفرم بدست آورید.
 
اینستاگرام جدید

فالو در مقابل فالو ( فالو آنفالو)

اینستاگرام هم مانند سایر پلتفرم‌های مشابه به منظور ایجاد ارتباط، طراحی شده و هدف آن تعامل افراد است. اما این اپلیکیشن دارای محدودیت‌هایی است از جمله تعداد فالو کردن و آنفالو کردن! تعداد افرادی که می‌توان دراینستاگرام فالو کرد نامحدود نیست و از جایی و تعدادی به بعد، اینستاگرام جلوی این کار را می‌گیرد، و دلیل آن را جلوگیری از اسپم (spam) می‌داند. بنابراین شما باید دقت کنید که تعداد فالوهایی که در ساعت انجام می‌دهید از حد خاصی تجاوز نکند و حین انجام کار به قرار دادن پست‌های جدید و کامنت و ارتباط با مخاطبانتان نیز مشغول باشید.
پس بهتر است که فرآیند فالو کردن شما فالو برای فالو نباشد اما اگر تازه‌کار هستید و فالوورهای شما پایین یا صفر است می‌توانید برای شروع از این روش به صورت دستی استفاده کنید، و صد تا هزار فالوور که جذب کردید (یعنی حدود 5 فالو در ساعت بیشتر انجام ندهید) تا همین کافی است و سعی کنید فالوورهایی که فعال هستند را برای مدتی طولانی حفظ کنید و آنفالو نکنید.
 

ربات مشاهده کننده استوری

در اینجا وقتی صحبت از ربات مشاهده کننده استوری می‌کنیم منظور استوری شما نیست بلکه برعکس کار این سری از ربات‌ها بازدید از استوری‌های سایر کاربران است. این ربات با در اختیار داشتن نام کاربری و رمز عبور حساب اینستاگرام شما و با توجه به مبلغی که پرداخت می‌کنید، از استوری کاربران اینستاگرام بازدید می‌کند، که توانایی نامحدوی هم در یان امر دارند. حال برایتان سوال پیش  می‌آید که این کار به چه دردی می‌خورد؟ کار این ربات به این گونه است که با بازدید شما از استوری کاربرانی که نمیشناسید و آنها هم شما را نمیشناسند، حس کنجکاوی در کاربر ایجاد می‌شود و درپی آن کاربر به بازدید از پیج شما می‌آید و در اغلب موارد پیج شما را فالو می‌کند.
 
به طور میانگین اگر شما روزانه توسط این ربات‌ها 5 میلیون بازدید داشته باشید و از این پنج میلیون فقط 0.005 آن کاربران شما را فالو کنند این یعنی روزانه 25 هزار فالوور جدید خواهید داشت، که آمار هیجان‌انگیزی است. اما نباید فراموش کنید که اینستاگرام به شدت به ورودی غیرمتعارف به اکانت شما حساس است و معمولا در این مواقع از شما می‌خواهد که رمز عبورتان را تغییر دهید، و اگر این روند ادامه داشته باشد ممکن است شما را جریمه کند. پس بهتر است از ربات‌ها برای توسعه پیج خود استفاده نکنید. 
کسب و کار اینترنتی...
ما را در سایت کسب و کار اینترنتی دنبال می کنید

برچسب : الگوریتم جدید اینستاگرام, الگوریتم اینستاگرام, نویسنده : bahar jazbmarketing بازدید : 267 تاريخ : شنبه 17 اسفند 1398 ساعت: 19:40

استخراج ابری بیت کوین به معنی واگذار کردن انجام تراکنش ها به شرکت های واسط است. این شرکت ها می توانند با اجاره دادن دستگاه های خود به شما عملیات ماینینگ ارزهای دیجیتال و بیت کوین را انجام دهند. استخراج ابری بیت کوین می تواند بی دردسر شما را به درآمد برساند اما این روش دارای مزایا و معایبی است که به آن خواهیم پرداخت.

 

استخراج ابری بیت کوین

 

استخراج ابری بیت کوین چیست؟

استخراج ابری بیت کوین (Cloud Mining) چیست؟ بدون سخت افزار ماین کنید. استخراج ابری بیت کوین چیست و چگونه می تواند شما را به درآمد برساند؟ در حالت عادی اگر بخواهید اقدام به استخراج ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین کنید باید از چند روش اقدام کنید. روش های مانند استفاده از کارت گرافیک , مرورگر های مخصوص استخراج , خرید دستگاه ماینر و … اما امروزه شرکت هایی وجود دارند که در نقش واسط عمل می کنند و شما می توانید با پرداخت هزینه برای مدت معین و تعیین قدرت استخراج اقدام به ماینینگ بیت کوین کنید. این شرکت ها دستگاه های زیادی در اختیار دارند و با اجاره دادن آن ها به شما هم برای شما و هم برای خود کسب درآمد می کنند. هر چه توان دستگاه بیشتر باشد شما باید هزینه بیشتری برای آن پرداخت کنید و در نتیجه سود بیشتری هم عاید شما می شود.

 

استخراج ابری رایگان | چگونه می توان به شرکت های واسط اعتماد کرد؟

زمانی که صحبت از پرداخت هزینه و سر مایه گذاری می شود به دنبال آن ریسک پذیری و ریسک گریزی افراد به میان می آید. شما برای استفاده از خدمات استخراج ابری شرکت ها باید هزینه پرداخت کنید و اشتراک بخرید. اما ریسک این مساله در چیست؟ مهم ترین موضوعی که باید در نظر بگیرید میزان اعتبار و قدمت سایت مورد نظر است. سایت هایی که در این زمینه از اعتبار بیشتری برخوردار هستند و بازخوردهای خوبی داشته اند گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری محسوب می شوند. در غیر این صورت اگر بخواهید به هر شرکت نو ظهوری اعتماد کنید ممکن است نتیجه آن از دست رفتن سرمایه , زمان و اعتمادتان باشد.

 

کلود ماینینگ چیست

 

استخراج ابری بیت کوین در ایران

در ایران نیز شرکت های مختلفی وجود دارند که اقدام به استخراج ابری بیت کوین می کنند. اما مواردی که در بالا گفته شد در انتخاب این شرکت ها دخیل هستند زیرا اگر انتخابی نامناسب داشته باشید ممکن به جای سود ماهانه پشیمانی عاید شما شود. می توانید به جای استفاده از شرکت های داخلی به دنبال ثبت نام و سرمایه گذاری در شرکت های استخراج ابری خارجی باشید. فقط کافیست کمی به زبان انگلیسی مسلط باشید !

 

 

شرکت های کمی در ایران وجود دارند که در زمینه استخراج ابری خوش نام هستند .

 

مزایا و معایب استخراج ابری بیت کوین

در این بخش به ترتیب به مزایا و معایب استخراج ابری درباره بیت کوین اشاره می کنیم تا بعد از خواندن آن تصمیم بگیرید که از این روش برای کسب درآمد ستفاده کنید یا خیر !

 

مزایای استخراج ابری بیت کوین

کسب درآمد در سکوت !

اگر خودتان اقدام به تهیه ماینر و سخت افزارهای استخراج بیت کوین کنید مطمئنا سر و صدای زیادی در اطراف شما ایجاد می شود. زیرا ماینرها به خودی خود بعد از مدتی داغ می شوند و شما باید از دستگاه و فن های خنک کننده برای کاهش دمای آن ها استفاده کنید. این مساله می تواند موجب تولید صدای نابهنجار شود. مگر اینکه ماینر را در محیطی خارج از محیط زندگی خود قرار دهید.

 

عدم پرداخت هزینه بالای برق

زمانی که بخواهید با استفاده از سخت افزار بیت کوین را استخراج کنید مصرف برق به شدت افزایش پیدا می کند. این مساله به دلیل مصرف بالای برق توسط ماینرها و همچنین دستگاه های خنک کننده است که در پایان ماه شما را مجبور به پرداخت نیمی از سودتان برای قبض برق خواهید کرد.

 

کاهش ریسک سرمایه گذاری

سرمایه گذاری در شرکت های ابری نسبت به خرید تجهیزات و ماینرها کمتر است. به طور مثال شما با 2 میلیون تومان می توانید یک پلن خوب با اشتراک یکساله را تهیه کنید که سود مناسبی را در ماه در اختیار شما قرار می دهد و هر زمان که نخواستید استخراج بیت کوین را ادامه دهید پلن خود را شارژ نمی کنید. اما این مساله در خصوص خرید تجهیزات فرق می کند. زیرا شما چندین میلیون تومان صرف خرید سخت افزار می کنید و از طرفی هزینه برق و باقی ریسک ها را می پذیرید و هر زمان که نخواستید ماینینگ را ادامه دهید مجبور به کنار گذاشتن سرمایه و یا فروش دستگاه ها خواهید شد. به عبارتی ” هزینه انباشت ” خواهید داشت

عدم هزینه تعمیر و نگهداری سخت افزار

هر سخت افزار و تجهیزاتی به مرور زمان دچار استهلاک می شود .دستگاه های استخراج بیت کوین نیز از این قاعده مستثنی نیستند و بعد از گذشت مدت زمانی مجبور به صرف هزینه هایی برای تعمیر و نگهداری آن خواهید که این مساله می تواند شما را مجاب به استفاده از خدمات استخراج ابری بیت کوین کند .

کسب و کار اینترنتی...
ما را در سایت کسب و کار اینترنتی دنبال می کنید

برچسب : استخراج ابری بیت کوین, استخراج بیت کوین , نویسنده : bahar jazbmarketing بازدید : 258 تاريخ : شنبه 17 اسفند 1398 ساعت: 19:39

بهترین سایت ‌های تولید محتوای ایرانی و خارجی را برای شما در این مقاله معرفی کردیم ، تا شما برای تولید محتوای سایت خود از بهترین ها استفاده کنید ، وقتی مهم ترین عامل موفقیت یک سایت از نگاه گوگل محتواست شما هم باید بهترین باشید.

بهترین سایت های تولید محتوا داخلی و خارجی , 6 سایت تاپ تولید محتوا در سال 2020. تولید محتوای خوب و با کیفیت یکی از مهم‌ترین عواملی است که باعث می‌شود که رتبه‌ی وب سایت شما در گوگل افزایش چشمگیری داشته باشد. این موضوع سبب شده است که بسیاری از مدیران وب سایت‌ها از محتوای با کیفیت تولید شده، توسط تولیدکنندگان حرفه‌ای محتوا، در وب‌سایت خود استفاده کنند و به همین منظور به دنبال سایت های تولید محتوا هستند تا در این زمینه آن‌ها را یاری کنند‌. اگر شما نیز به دنبال یافتن بهترین سایت های تولید محتوا هستید در این مقاله با ما همراه باشید زیرا در ادامه تصمیم داریم شما را با بهترین سایت های تولید محتوا آشنا کنیم.

تولید محتوا چیست؟

تولید هرگونه محتوا از قبیل متن، فیلم، عکس، پادکست و … را تولید محتوا گویند. افرادی را که این محتوا را تولید می‌کنند، تولیدکننده‌ی محتوا گویند. همه‌ی وب سایت‌ها برای اینکه بتوانند در رتبه‌های برتر گوگل قرار بگیرند و آمار بازدیدکنندگانشان افزایش یابد، با هم رقابت شدیدی دارند. کسانی می‌توانند در این رقابت پیروز باشند که اصول مهمی را رعایت کنند تا از دیدگاه الگوریتم‌های گوگل به عنوان یکی از وب سایت‌های برتر شناسایی شوند.

یکی از مهمترین کارهایی که می‌تواند باعث رشد وب سایت شما شود، تولید محتوای با کیفیت بر اساس اصول سئو است. یک طراح وب سایت الزاما یک تولید کننده‌ی ماهر محتوا نیست و مسلما برای رشد وب سایت خود نیاز به تولیدکنندگان محتوا دارد. در ادامه بهترین سایت های تولید محتوا را معرفی خواهیم کرد. این سایت های تولید محتوا می‌توانند به شما در این زمینه کمک کنند.

بهترین سایت ‌های تولید محتوا

در سال‌های اخیر در کسب و کارهای اینترنتی، تمرکز بر بازاریابی محتوا روز به روز شدت بیشتری پیدا کرده‌ است. این موضوع سبب شده است که صنعت تولید محتوا نسبت به گذشته به صورت حرفه‌ای‌تر و تخصصی‌تر پیگیری شود. این موضوع سبب شده است که سایت ‌های تولید محتوا بوجود بیایند که به سایر وب سایت‌های خدمات مختلفی در این زمینه ارائه کنند. در این بخش شما را با بهترین سایت های تولید محتوا در ایران و بهترین سایت های خارجی برای تولید محتوا، معرفی خواهیم کرد.

بهترین سایت ‌های تولید محتوا در ایران

در حال حاضر سایت های تولید محتوا بسیاری وجود دارد؛ اما پیدا کردن یک وب سایت معتبر در این حوزه اهمیت بسیاری زیادی دارد چون برخی از وب سایت‌های تولید محتوا، محتوای کپی در اختیار شما قرار می‌دهند و به جای اینکه شما بتوانید در رتبه‌های بالای گوگل قرار بگیرید، از طرف گوگل جریمه می‌شوید و سایت شما با مشکل مواجه خواهد شد. اگر صاحب یک کسب و کار تا انتهای این مقاله با ما باشید تا شما با برخی از بهترین سایت های تولید محتوا آشنا کنیم.

 

در ادامه ده تا از بهترین سایت های تولید محتوا آورده شده است، اما توجه داشته باشید که این وب سایت‌ها به ترتیب اهمیت یا رتبه دسته‌بندی نشده‌اند.

سایت ایران محتوا https://ircontent.com

یکی دیگر از بهترین سایت های تولید محتوا در ایران، سایت ایران محتوا است. از جمله اهداف مهم این وب سایت این است که برای استارت آپ‌ها و وب‌ سایت‌ها، محتوای با کیفیت و ارزشمند تولید کنند.
از جمله خدمات این وب سایت می‌توان به نکات زیر اشاره کرد:
• تولید محتوای جامع
• تولید محتوای بازسازی شده
• تولید محتوای ترجمه شده
• تولید محتوای برای شبکه‌های اجتماعی
• تنظیم تقویم محتوا
• ویراستاری متن

 

 

سایت رایا مارکتینگ https://rayamarketing.com

یکی از سایت‌های تولید محتوا در ایران، سایت رایا مارکتینگ است که با بیش از 7000 نویسنده سئو کار، 9000 گرافیست و موشن کار، 11000 تایپیست محتوا گذار و 1200 برنامه نویس تحت وب و موبایل به دنبال ارائه‌ی خدمات با کیفیت به صاحبان کسب و کار و کمک به ارتقای کسب درآمد اینترنتی آن‌ها است.

• تولید محتوا متنی
• تولید پادکست
• طراحی موشن گرافیک
• رپورتاژ آگهی
• دیتا اینتری
• تبلیغ در گوگل ادرودز
• طراحی بنر ثابت و متحرک
• طراحی لوگو
• تبلیغ در شبکه های اجتماعی

 


سایت سایتی نو https://siteeno.com

سایتی نو یکی از بهترین سایت های تولید محتوا است. این وب سایت از زیرمجموعه‌های ایده پردازان است. هدف آن ارائه‌ی خدمات مختلف در زمینه وب با بهره‌ گیری از متخصصین زبده، می‌باشد. برخی از خدمات این مجموعه شامل موارد زیر است:

• سفارشی سازی سایت و محتوا دهی
• سامانه پیام کوتاه
• پشتیبانی سایت وردپرسی
• طراحی وب سایت

 

سایت فرا محتوا https://faramohtava.com

یکی از سایت های تولید محتوا، سایت فرا محتوا است. این وب سایت به طور تخصصی در زمینه‌ی بازاریابی محتوا فعالیت می‌کند. در این مجموعه امکان مدیریت فرآیند بازاریابی محتوا از تدوین استراتژی تا تولید، بهینه‌سازی کانال‌های انتشار و حسابرسی محتوا فراهم شده است. این وب سایت در زمینه‌های زیر خدمات خود را ارائه می‌دهد:

• تولید محتوای متنی/ تصویری/ صوتی
• خدمات استراژی محتوا ( شخصیت برند، پرسونای مخاطب و نقشه راه محتوا)

 

 

سایت کپیفای https://copify.ir

کپیفای هم یکی از بهترین سایت های تولید محتوا است. هدف این مجموعه این است که با بهره گیری از متخصصان در هر حوزه‌، محتوای با کیفیتی در آن حوزه ایجاد کنند.

• تولید محتوا
• فروش کتاب
• طراحی وب سایت
• سئو وب سایت
• رپورتاژ اگهی
• فروش آیتم‌های دیجیتال (نرم‌افزار، ویدئو، قالب، صوت و…)

بهترین سایت های تولید محتوا

 

کسب و کار اینترنتی...
ما را در سایت کسب و کار اینترنتی دنبال می کنید

برچسب : بهترین‌ سایت‌های تولیدمحتوا, سایت‌های تولیدمحتوا, نویسنده : bahar jazbmarketing بازدید : 243 تاريخ : شنبه 17 اسفند 1398 ساعت: 19:39

هنگامی که از گروه‌ها و شبکه‌های اجتماعی حرفه‌ای و تخصصی صحبت می‌کنیم، اولین چیزی که به ذهن می‌رسد سایت لینکدین است؛ با این وجود، در هنگام برنامه ریزی و تدوین استراتژی بازاریابی شبکه‌های اجتماعی به ندرت به امکان بازاریابی در لینکدین توجه می‌کنیم. این در حالی است که لینکدین یک شبکه اجتماعی قدرتمند با بیش از 645 میلیون کاربر از سراسر جهان است که در صورت استفاده از استراتژی‌های مناسب می‌تواند نقش قابل توجهی در برندسازی و رشد برند داشته باشد.
در واقع، لینکدین را می‌توان شبکه اجتماعی رابطه‌های حرفه‌ای دانست؛ جایی که مملو از مشتریان بالقوه متخصص و تصمیم سازان سازمان‌های مختلفی است که می‌توانند به رشد برند و پیشبرد اهداف کسب‌وکار شما کمک کنند.
 
در این مطلب به سراغ مبحث مهم بازاریابی در لینکدین می‌رویم تا در پایان:
• با بازاریابی در لینکدین و اصول و ظرایف آن آشنا شوید؛
• بتوانید محتوای هدفمند و استراتژیکی را تولید کنید که باعث تقویت جایگاه کسب‌وکار شما در حوزه فعالیتتان می‌شود؛
• بتوانید عملکرد خود را ارزیابی کرده و درصد موفقیت اقداماتتان را مشخص کنید.
با این اطلاعات و دانسته‌ها می‌توانید یک استراتژی هدفمند برای بازاریابی در لینکدین تدوین کنید که در نهایت به موفقیت کسب‌وکار شما ختم خواهد شد؛ بنابراین اگر تاکنون به فکر بازاریابی در لینکدین نیفتاده بوده‌اید یا اینکه به دنبال تقویت بازاریابی کسب‌وکار خود و رشد برندتان در این شبکه اجتماعی حرفه‌ای هستید در ادامه این مطلب با ما همراه باشید.

 
- یک صفحه شرکتی (Company Page) برای کسب‌وکار خود بسازید
برای شروع بازاریابی در لینکدین ابتدا لازم است که یک صفحه اختصاصی برای کسب‌وکار خود ایجاد کنید. به این منظور ابتدا باید در لینکدین ثبت نام کنید و سپس از بالای صفحه، با کلیک بر روی عکس پروفایلتان به قسمت انتهایی منویی که باز می‌شود مراجعه کرده و گزینه Create Company Page را انتخاب نمایید:
 
بازاریابی در لینکدین
 
سپس در صفحه بعدی باید نوع کسب‌وکارتان را مشخص کنید:
 
بازاریابی در لینکدین
 
پس از انتخاب نوع کسب‌وکار، صفحه‌ای باز می‌شود که باید اطلاعات کسب‌وکارتان را در آن وارد کنید:
 
بازاریابی در لینکدین
 
در این قسمت می‌توانید تصویر پروفایلتان را نیز بارگذاری کنید که در قسمت‌های بعد بیشتر درباره آن توضیح خواهیم داد. دقت کنید که تکمیل قسمت‌های ستاره دار ضروری است. 
 
بازاریابی در لینکدین
 
پس از تکمیل قسمت‌های اجباری، مربع پایین صفحه را علامت زده و روی دکمه Create Page کلیک کنید.
 
بازاریابی در لینکدین
 
پس از ایجاد Company Page یا برگه شرکتی می‌توانید با استفاده از گزینه Page Admins در منوی Admin Tools در سمت راست بالای صفحه، امکان مدیریت آن را برای کارکنان یا مسئولان دیگر شرکت فعال کنید.
 
- اهداف خود از بازاریابی در لینکدین را مشخص کنید
پیش از ادامه کار لازم است که هدف‌های خود از بازاریابی در لینکدین را دقیقاً مشخص کنید. اولین مرحله از فرآیند تعیین اهداف، شناسایی اهداف کلی شرکت است. به عنوان نمونه،
• آیا می‌خواهید مشتریان راغب بیشتری تولید کنید؟
• آیا به دنبال جذب ترافیک بیشتری به سایت خود هستید؟
• آیا می‌خواهید میزان به اشتراک گذاری محتوا را افزایش دهید؟
• آیا در پی کسب اعتبار در حوزه فعالیتتان هستید؟
 
لینکدین چگونه می‌توانید در تحقق اهداف کسب‌وکارتان به شما کمک کند؟
پس از آنکه اهداف کلی کسب‌وکار را مشخص کردید باید بررسی کنید که لینکدین چگونه می‌تواند در تحقق آنها نقشی داشته باشد. در این مرحله باید به خاطر داشته باشید که بر طبق آمار و ارقام موجود، لینکدین در تحقق برخی از اهداف، عملکرد بسیار بهتری دارد:
• تولید مشتری راغب: بازدیدکنندگان لینکدین در مقایسه با بازدیدکنندگان سایر شبکه‌های اجتماعی 277 درصد بیشتر به مشتری راغب یا لید (Lead) تبدیل می‌شوند؛
• استخدام و جذب نیروی انسانی: شبکه اجتماعی لینکدین یکی از منابع مهم تأمین نیروی انسانی باکیفیت و توانمند محسوب می‌شود؛
• افزایش آگاهی نسبت به برند: بنای لینکدین بر پایه ایجاد شبکه‌ای از روابط حرفه‌ای ساخته شده که می‌تواند با در معرض نمایش قرار دادن برند شما در جمع این افراد توانمند به رشد معروفیت و شهرت آن کمک کند؛
• افزایش اعتبار: لینکدین با مبنای تخصصی و حرفه‌ای خود، امکان انتشار محتوا برای کاربران را فراهم آورده که در صورت استفاده از محتوای مناسب می‌تواند به افزایش اعتبار کسب‌وکار کمک کند. در قسمت‌های بعدی این مطلب به شرح روش تهیه چنین مطالبی خواهیم پرداخت.
بسته به هدف یا اهدافی که برای بازاریابی در لینکدین انتخاب کرده‌اید می‌توانید نحوه استفاده از این شبکه اجتماعی برای دستیابی به آنها را مشخص کرده و روند تحقق آن اهداف را نیز ارزیابی کنید. اما چگونه؟
 
پیگیری نرخ تبدیل ناشی از لینکدین در گوگل آنالیتیکس
پیش از تعیین تعداد مشتری راغب هدف، باید وضعیت فعلی یا نرخ مبدأ را مشخص کنید. به این منظور، وارد گوگل آنالیتیکس شوید، Acquisition و سپس Social را انتخاب کنید:
 
بازاریابی در لینکدین
 
در قسمت Social، ابتدا Conversions و پس از آن LinkedIn را انتخاب نمایید. در این بخش باید تاریخ را تنظیم کرده و اطلاعات تبدیل انجام گرفته در طول شش ماه گذشته را جمع آوری کنید:
 
بازاریابی در لینکدین
 
برای نظارت بر این داده‌ها باید برای هنگامی که تبدیل به مشتری راغب صورت می‌پذیرد در گوگل آنالیتیکس یک Goal یا هدف تعیین کنید؛ مثلاً اگر یک مشتری بالقوه یک فرم تماس را در سایت شما پر کند و این فرد با یک کلیک از صفحه لینکدین شما وارد صفحه فرم شده باشد، در این حالت یک مشتری راغب تولید شده است.
آمار این بخش به عنوان مبنا یا معیار عملکرد شما در نظر گرفته شده و تعیین درصد رشد را با دقت و به آسانی امکان‌پذیر می‌کند. به عنوان مثال، اگر فرض را بر این بگیریم که در طول شش ماه گذشته 1000 مشتری راغب را تبدیل کرده‌ایم و حالا به دنبال افزایش 25 درصدی مشتریان راغب هستیم، باید 250 مشتری راغب بیشتر در طول شش ماه آینده جذب کنیم.
به علاوه، لینکدین نیز ابزاری موسوم به Lead Gen Forms به معنی فرم‌های تولید مشتری راغب را در اختیار علاقمندان قرار داده که در واقع یک روش ساده و کارآمد برای جمع آوری اطلاعات مشتریان علاقمندی است که به پروفایل شما مراجعه می‌کنند.
 
تعیین میزان ترافیک دریافتی از لینکدین
علاوه بر نرخ تبدیل، می‌توانید میزان ترافیک دریافتی از لینکدین را نیز از طریق گوگل آنالیتیکس مشاهده کنید.
به این منظور به قسمت Acquisition مراجعه نمایید و All Traffic را انتخاب کنید. از بخش All Traffic، Referrals را انتخاب نموده و آنقدر پایین بروید تا LinkedIn را پیدا کنید:
 
بازاریابی در لینکدین
 
در این نمودار می‌توانید مجموع تعداد بازدیدکنندگانی که از سمت لینکدین وارد وب‌سایت شما شده‌اند و همچنین درصد آنها در مقایسه با سایر منابع را مشاهده کنید.
برای تعیین Goal یا هدف دقیقاً باید از همان روشی که برای رشد مشتریان راغب ذکر شد استفاده کنید. بنابراین، داده‌های شش ماه گذشته را بررسی نموده و یک درصد رشد منطقی را به عنوان هدف تنظیم کنید.
 
پیگیری تعداد به اشتراک‌گذاری‌های محتوا
برای مشاهده تعداد به اشتراک‌گذاری‌های محتوا، از منوی Analytics در بالای صفحه پروفایل کسب‌وکار خود، گزینه Updates را انتخاب کنید. سپس در قسمت Metric، ششمین مورد یعنی Shares را انتخاب نمایید. 
  
بازاریابی در لینکدین
 
برای تعیین هدف، میانگین میزان به اشتراک گذاری در طول شش ماه گذشته را محاسبه کرده و با توجه به آن، یک درصد رشد منطقی را در نظر بگیرید.
 
استفاده از لینکدین برای افزایش اعتبار کسب‌وکار
چگونه می‌توانید جایگاه کسب‌وکارتان را به عنوان یک کسب‌وکار معتبر و حرفه‌ای در حوزه فعالیت خود تثبیت کنید؟ به این منظور باید محتوای بیشتر و باکیفیت‌تری در لینکدین منتشر کنید (در ادامه به این مبحث خواهیم پرداخت) یا به دنبال افزایش تعامل با گروه‌های حرفه‌ای لینکدین باشید.
در عین حال باید به خاطر داشته باشید که تعامل با یک گروه یا ارسال پست‌های بیشتر به طور خودکار باعث افزایش اعتبار شما نخواهد شد؛ بلکه لازم است که محتوای نوشته‌ها و تعاملات شما آموزنده، تأمل برانگیز و بدیع باشد.
با وجود اینکه شاخص خاصی وجود ندارد که بتوان از طریق آن اعتبار کسب‌وکار را به طور دقیق مشخص کرد، اما با نظارت بر شاخص‌هایی مانند میزان رشد تعداد دنبال کنندگان و به اشتراک‌گذاری‌ها و همچنین حجم تعاملات انجام گرفته می‌توانیم از وضعیت نسبی رشد اعتبار کسب‌وکار آگاه شویم.
چرا چنین شاخص‌هایی می‌توانند نمایانگر اعتبار کسب‌وکار شما باشند؟ زیرا افزایش تعامل مخاطب با محتوا نشان دهنده این واقعیت است که محتوای شما از دید مخاطب ارزشمند و معتبر بوده است.
اما چگونه می‌توانید وضعیت این سه شاخص را پیگیری کرده و حول محور آنها هدف تعیین کنید؟ 
به این منظور کافی است که به منوی Analytics پروفایل که در بالا به آن اشاره شد مراجعه کنید. با انتخاب Followers می‌توانید میزان رشد تعداد دنبال‌کننده‌ها، و با انتخاب Updates می‌توانید میزان به اشتراک گذاری و مجموع تعاملات انجام شده را مشاهده نمایید.
برای تعیین هدف، می‌توانید میانگین رشد پست‌ها در شش ماه یا هفته گذشته را در نظر بگیرید و هدف خود را بر اساس همین معدل تعیین کنید.
 
- مخاطب خود را مشخص کنید
پس از ایجاد صفحه اختصاصی و تعیین اهداف، در این بخش از برنامه ریزی برای بازاریابی در لینکدین بر شناخت مخاطب هدف تمرکز می‌کنیم؛ چرا که اگر شناختی از مخاطبمان نداشته باشیم، نمی‌توانیم محتوای متناسب و کارآمدی را برای ارائه به وی تولید کنیم.
نکته مهمی که باید به آن توجه داشته باشید این است که لینکدین یک شبکه اجتماعی حرفه‌ای و عمدتاً B2B است؛ بنابراین نمی‌توانید همان محتوایی که در فیس‌بوک و شبکه‌های اجتماعی دیگر منتشر می‌کنید را در لینکدین کپی کنید و انتظار دریافت نتیجه خاصی را داشته باشید. دقت کنید که مخاطب شما در لینکدین یک مخاطب خاص است که نیازها و سلایق خاص خودش را دارد.
برای شناسایی مخاطب هدف خود باید به سؤالاتی از این قبیل پاسخ بدهید:
• مخاطب هدف من کیست؟
• با چه مشکلاتی مواجه است؟
• در کجا و چه ابعادی با این مشکلات درگیر است؟
• در چه زمان یا زمان‌هایی این مشکلات را تجربه می‌کند؟
• چرا این مشکلات گریبانگیر وی شده است؟

 
- پروفایل لینکدین خود را تکمیل و بهینه سازی کنید
برای اینکه بیشتر دیده شوید و بتوانید نظر مخاطبان را بیشتر و بهتر جلب کنید، لازم است که پروفایل کامل و جذابی داشته باشید که همه ابعاد آن برای جلب نظر مخاطب بهینه سازی شده است.
 
- تصویر پروفایل خود را تنظیم کنید
تصویر پروفایل شما باید همان لوگوی کسب‌وکار و در ابعاد مناسب لینکدین باشد. اندازه استاندارد تصویر پروفایل لینکدین برابر با 400 در 400 پیکسل است.
 
- از یک تصویر کاور پروفایل (Cover Image) مناسب استفاده کنید
استفاده از یک تصویر مناسب در قسمت کاور می‌تواند به صفحه لینکدین شما شخصیت ببخشد. برای مثال می‌توانید از تصویر محل کارتان استفاده کنید.
 
- همه قسمت‌های پروفایل خود را تکمیل کنید
با کلیک بر روی آیکن مداد شکلی که در زیر تصویر کاور صفحه پروفایل کسب‌وکارتان قرار دارد پنجره‌ای باز می‌شود که تکمیل اطلاعات آن ضروری است. 
 
بازاریابی در لینکدین
 
از طریق این پنجره می‌توانید:
• در بخش Page info تصویر پروفایل و نام صفحه را تغییر بدهید و یک تگ لاین (Tagline) 120 کلمه‌ای بنویسید که دقیقاً در زیر لوگوی شما ظاهر خواهد شد؛
• در قسمت Buttons یک دکمه برای نمایش در کنار دکمه فالو انتخاب کنید؛
• در قسمت Overview اطلاعات تماس و توضیحات لازم را درج کنید؛
• در قسمت Location محل فعالیت کسب‌وکار خود را مشخص کنید؛
• در قسمت Hashtags تا سه هشتگ اختصاصی برای نوشته‌های خود ایجاد کنید؛
• در بخش Featured groups تا 10 گروه را به صفحه پروفایلتان اضافه کنید؛
• و از طریق قسمت Manage Languages اطلاعات پروفایل خود را برای نمایش به مخاطبان و مشتریان خارجی ترجمه کنید.
 
بازاریابی در لینکدین
 
قسمت تگ لاین و بخش Overview که در قسمت About پروفایل شما ظاهر می‌شود از جمله قسمت‌های مهم برای بازاریابی در لینکدین هستند که بعضاً در مورد آنها سهل انگاری می‌شود. در واقع، این بخش‌ها هر یک فرصتی برای تحت تأثیر قرار دادن بازدیدکننده و آغاز یک تعامل محسوب می‌شوند. 
 
بازاریابی در لینکدین
 
تگ لاین (یا هدلاین) یکی از اولین چیزهایی است که در هنگام بررسی برگه لینکدین شما به چشم می‌آید. در واقع، تگ لاین چیزی شبیه به elevator pitch یا معرفی آسانسوری است و باید در چند کلمه هویت کسب‌وکار شما را نشان بدهد. در این قسمت باید خلاقیت به خرج بدهید و ساده و مختصر بنویسید. توضیحات و شرح بیشتر را می‌توانید در بخش Overview قرار بدهید؛ به عنوان نمونه:
• یک معرفی اجمالی از شرکت: هیچ کس بهتر از شما از کسب‌وکارتان شناخت ندارد؛ لذا از فضای موجود برای معرفی کسب‌وکار خود بهره برداری کنید. آیا بیانیه مأموریت (mission statement) یا ارزش‌هایی دارید که شرکت شما بر مبنای آنها اداره می‌شود؟ به این‌گونه موارد نیز اشاره کنید.
• اطلاعاتی درباره محصولات و خدماتی که عرضه می‌کنید: به این سؤال پاسخ بدهید که در شرکتتان چه کاری انجام می‌دهید که شما را از دیگران متمایز می‌کند؟ چطور می‌توانید به مشتریان خود کمک کنید؟
• آمار موفقیت‌ها و توصیه دیگران: اکثریت قریب به اتفاق مردم بیشتر از آنکه به تبلیغات توجه کنند، به توصیه دیگران اعتماد دارند؛ لذا در این بخش می‌توانید نظرات مثبت مشتریان قبلی را نیز ذکر کنید. در صورتی که کسی نسبت به استفاده از محصولات یا خدمات شما تردید داشته باشد، احتمالاً با مشاهده تأیید دیگران متقاعد خواهد شد.
علاوه بر این، از به کار بردن کلمات کلیدی خاص حوزه فعالیتتان نیز دریغ نکنید؛ چرا که از این طریق احتمال ظاهر شدن پروفایل لینکدین شرکت شما در نتایج جستجوی مرتبط در گوگل بیشتر خواهد شد. اگر در مورد انتخاب کلمات کلیدی مناسب‌ تردید دارید، می‌توانید صفحه لینکدین کسب‌وکار خود را به عنوان سایت ثانویه‌ای در نظر بگیرید که در کنار سایت اصلی، باید اصول سئو را در آن نیز پیاده کنید. لذا همان کلمات کلیدی وب‌سایتتان می‌تواند گزینه مناسبی برای گنجاندن در پروفایل لینکدین شما باشد.
 
- صدا و لحن برند را مشخص کنید
بازاریابی در لینکدین مستلزم داشتن یک صدا و لحن حرفه‌ای است که در اینجا باید آن را ایجاد کنید. اما منظور از صدا و لحن چیست؟
صدا (voice) همان شخصیت برند است که در قالب یک صفت توصیف می‌شود و لحن (tone) بسته به عوامل و موقعیت‌های مختلف، یک چاشنی خاص به صدای برند اضافه می‌کند.
ابتدا به مبحث صدای برند می‌پردازیم. برند شما چه شخصیتی دارد؟ آموزنده و دانش محور است، یا متفکر، سیاسی و یا قاطع؟ برای تعیین صدای برند در لینکدین، از کارکنان شرکت بخواهید که هر یک سه صفتی که بهتر برند شما را توصیف می‌کنند را بنویسند و سپس با همکاری و همفکری، از میان صفت‌هایی که نوشته شده، سه موردی که مظهر برند شما هستند را انتخاب کنید.
پس از انتخاب نهایی سه صفت اصلی، می‌توانید به سراغ ایجاد یک لحن مناسب برای لینکدین بروید. لحن برند شما اهمیت فراوانی دارد؛ چرا که سبک و سیاق صدای برندتان در لینکدین را مشخص می‌کند. دقت کنید که در هنگام انتخاب لحن برند باید مخاطبان خود را نیز در نظر بگیرید. برای نمونه، اگر قرار است که لحن کلی صدای برند شما متواضعانه باشد، از دید متخصصانی که به دنبال برقراری رابطه با آنها در لینکدین هستید چگونه به نظر خواهد رسید؟ آیا می‌خواهید تواضع شما حالت حرفه‌ای داشته باشد یا اینکه متواضع، اما هیجان زده به نظر برسید؟
در این قسمت به جای انتخاب سه صفت، لحن غالبی را انتخاب می‌کنید که اغلب پیام‌های شما در لینکدین با آن لحن ارائه خواهند شد. به خاطر داشته باشید که لحن شما هر از چندگاهی بسته به موقعیتی که در آن پست ارسال می‌کنید تغییر خواهد کرد.
 
- یک استراتژی هدفمند و هوشمندانه برای تولید محتوا تدوین کنید
بی‌برنامگی در تولید محتوا و انتشار پست‌های بی‌هدف، سود خاصی را برای بازاریابی در لینکدین به همراه نخواهد داشت. لذا محتوا و هر چیزی که می‌خواهید در لینکدین منتشر کنید باید بر مبنای اهداف شما تهیه و تولید شود.
علاوه بر کیفیت محتوا، نوع و قالب محتوایی که به اشتراک می‌گذارید نیز اهمیت دارد. به عنوان نمونه، می‌توانید مواردی مانند مطالعات موردی، مقالات تخصصی، پست‌های وبلاگی، مجموعه اسلاید، ویدئو، و اینفوگرافیک را منتشر کنید که همگی عملکرد خوبی در لینکدین دارند.
 
- جایگاه کسب‌وکار خود به عنوان یک برند تخصصی و حرفه‌ای را تثبیت کنید
اگر می‌خواهید به یک مرجع معتبر در حوزه فعالیتتان تبدیل شوید، لینکدین مکان بسیار خوبی برای شکل گرفتن این مرجعیت است. در عین حال، به خاطر داشته باشید که این خبرگی و توانایی یک شبه ایجاد نمی‌شود و پذیرش آن توسط دیگران نیز محتاج برنامه ریزی و دقت نظر است.
 
- به حل مشکلات مخاطبان خود کمک کنید
یکی از روش‌های مؤثر برای اثبات و تثبیت اعتبار کسب‌وکار این است که نشان بدهید چطور می‌توانید بهتر از رقبا مشکلات خاص مردم را حل کنید.
توجه کنید که همانطور که قبلاً نیز اشاره کردیم، تعاملات لینکدین اغلب B2B محور است؛ بنابراین مخاطبان هدف شما مانند مشتریان عادی نیستند که بسیاری از تصمیماتشان خلق الساعه باشد؛ در عین حال، نشان دادن و اثبات نقاط تمایزتان در جلب نظر آنها بسیار مؤثر خواهد بود.
اما چطور می‌توانید در چشم مخاطبان بالقوه خود متمایز به نظر برسید؟ به این منظور، باید به سؤالات زیر پاسخ بدهید:
• آیا در محتوا نشانی از درک مسئله موجود و احساس همدردی وجود دارد؟
• آیا محتوا با موقعیت مشتری بالقوه در فرآیند سفر مشتری یک پیوند عاطفی برقرار می‌کند؟
• آیا محتوا یک خط از نقطه «الف» به «ب» رسم می‌کند که مشکل مخاطب را به راهکار کسب‌وکار پیوند بدهد؟
اگر محتوای شما حداقل به یکی از پرسش‌های بالا پاسخ مثبت نمی‌دهد، احتمالاً باید دوباره از نو شروع کنید و ببینید که چگونه می‌توانید به مخاطب خود کمک کنید تا به این نتیجه برسد که باید شرکت شما را برای حل مشکل خود انتخاب نماید.
 
بازاریابی در لینکدین
 
- دانش خود را به رایگان به اشتراک بگذارید
به منظور افزایش اثربخشی بازاریابی در لینکدین و تثبیت جایگاه خود به عنوان یک برند معتبر باید برای به اشتراک گذاری رایگان و بی قید و شرط دانشی که در حوزه فعالیتتان دارید آماده باشید.
البته شاید چنین سیاستی منطقی به نظر نرسد و این سؤال را به ذهن متبادر کند که آیا نباید دانش تخصصی خود را برای خودمان نگه داریم؟ پاسخ اینکه می‌توانید این کار را انجام بدهید؛ اما این روش به تقویت اعتبار برند شما کمکی نخواهد کرد. البته نمی‌توان و نباید همه اطلاعات برند را فاش کرد. به طور کلی، هنگامی دانش خود را با دیگران به اشتراک بگذارید که:
• ابتدایی است؛ به این معنی که اطلاعاتی را به اشتراک بگذارید که شما و هم‌صنف‌هایتان از آن آگاهی دارند، اما چیزی نیست که مشتریان شما اطلاعی از آن داشته باشند؛
• مشتریان شما مرتباً مشکلی را تجربه می‌کنند که می‌توانید روش حل آن را به آنها نشان بدهید. اساساً چرا هنگامی که می‌توانید روش حل یک مشکل دو هزار تومانی را آموزش بدهید باید وقتتان را برای برطرف کردن آن تلف کنید؟ از این طریق می‌توانید باعث صرفه جویی در وقت مخاطبان خود نیز بشوید و روی حل مشکلات بزرگ‌تری تمرکز کنید.
اما هنگامی نباید دانش خود را به اشتراک بگذارید که:
• جزئی از اسرار شرکت است. اگر شرکت یا برند شما روش محرمانه‌ای برای انجام کاری دارد (مثلاً یک دستور پخت اختصاصی) نباید آن را برملا کنید؛
• مخاطبانتان را گیج می‌کند. اگر راهکار شما بی‌نهایت پیچیده است و اجرای آن بدون دانش و مهارت تخصصی دشوار خواهد بود، باید آن را برای خودتان نگه دارید و از مشتریان بخواهید تا برای کمک با شما تماس بگیرند.
 
- ارزشمندترین محتوای ممکن را به اشتراک بگذارید
برای موفقیت در بازاریابی در لینکدین باید بهترین، باکیفیت‌ترین و مفیدترین محتوای ممکن را در اختیار مخاطبان خود قرار بدهید. چنین محتوایی باید ویژگی‌های زیر را داشته باشد:
• بر پایه تحقیق و بررسی نوشته شده باشد. محتوای باکیفیت به تحقیقات و منابع معتبر و به‌روز تکیه می‌کند؛
• آموزنده باشد: محتوای شما در لینکدین باید منحصر به فرد و برای خوانندگانتان سودمند باشد. اگر محتوایی را تولید و عرضه می‌کنید که فقط تکرار مکررات است اطلاعات خاصی به مخاطب نمی‌دهید و لذا مطلب شما ارزشی نخواهد داشت؛
• معتبر باشد: شاید اعتبار مطلب با متکی بودن آن بر تحقیقات یکسان به نظر برسد، اما در واقع اینطور نیست. محتوای معتبر به اعتبار کلّیت پست‌های شما اشاره دارد و نه تنها یک پست خاص. به عبارت بهتر، هنگامی که مخاطبتان یکی از نوشته‌های تازه انتشار یافته شما را می‌بیند، تا چه اندازه به صحت و سقم آن اعتماد دارد؟ برای کسب این اعتبار لازم است که همیشه محتوای قابل اعتماد و متکی بر تحقیق و منابع معتبر منتشر کنید.
 
- موضوعات مورد علاقه مخاطبان هدف خود را منتشر کنید
اگر مخاطب شما به محتوایی که در لینکدین منتشر می‌کنید علاقه‌ای نداشته باشد، چرا باید برای خواندن آن وقت بگذارد؟ حال، سؤال این است که چگونه می‌توان موضوعاتی که برای مخاطب اهمیت دارد را پیدا کرد.
برای پیدا کردن موضوعات مناسب و مورد علاقه مخاطبانتان می‌توانید به صفحه ‌اینفلوئنسرهای حوزه فعالیت خود در شبکه‌های اجتماعی مراجعه کنید. علاوه بر این، می‌توانید به گروه‌های فعال لینکدین نیز سر بزنید و ببینید که چه موضوعاتی محبوب‌تر و تعامل برانگیزتر بوده است. اگر می‌خواهید از روش سرراست‌تری استفاده کنید می‌توانید در صفحه لینکدین خود از مخاطبانتان نظرسنجی کنید و از آنها بپرسید که به چه موضوعاتی علاقمند هستند. به این منظور می‌توانید از ابزارهای نظرسنجی مانند SurveyMonkey یا Google Forms کمک بگیرید. به عنوان نمونه، می‌توانید از سؤالاتی شبیه به موارد زیر استفاده کنید:
• از کدام موضوعاتی که تاکنون منتشر کرده‌ایم بیشتر لذت می‌برید؟
• دوست دارید که بیشتر کدام موضوعات را پوشش بدهیم؟
• به کسب چه اطلاعاتی در رابطه با محصولات، خدمات یا شرکت ما علاقمندید؟
 
- یک برنامه زمانی برای انتشار محتوا تدوین کنید
توصیه‌های متنوع و فراوانی در رابطه با زمان مناسب برای ارسال پست در شبکه‌های اجتماعی وجود دارد؛ اما در نهایت همه چیز به مخاطب شما بستگی خواهد داشت.
مخاطب شما با میزان تعامل خود با محتوا، میزان و زمان مناسب برای انتشار را برای شما مشخص می‌کند. به عنوان مثال، اگر پنج بار در روز پست بگذارید و سه واکنش دریافت کنید، اما با ارسال سه پست در روز شاهد ده واکنش باشید، عملاً مخاطبتان تعداد مناسب پست در روز را برای شما مشخص کرده است.
در عین حال، به طور کلی و بر مبنای 14 تحقیق و بررسی مختلف، بهترین زمان برای ارسال پست در لینکدین به این قرار است:
 
بازاریابی در لینکدین
 
توجه داشته باشید که ایام تعطیل برای مخاطبان این تحقیقات، شنبه و یکشنبه بوده که با توجه به تعطیلات ایران می‌توان سه روز وسط هفته را به عنوان روزهای مناسب‌تر به بوته آزمایش گذاشت.
 
- صفحه ویترین (Showcase Pages) بسازید
صفحات ویترین در لینکدین همانند زیرمجموعه‌های صفحه شرکتی شما هستند و امکان به نمایش گذاشتن زمینه‌ها یا بخش‌های خاصی از کسب‌وکار، مانند پروژه‌های جاری یا یک برند خاص وابسته را فراهم می‌کنند. اعضای لینکدین با توجه به علاقه خود به یک یا چند بُعد خاص از یک شرکت می‌توانند این برگه‌ها را دنبال کنند.
برای ایجاد یک صفحه ویترین، کافی است که از منوی Admin Tools، گزینه Create a Showcase Page را انتخاب کنید. به عنوان نمونه، به صفحات ویترین شرکت Adobe توجه کنید:
 
بازاریابی در لینکدین
 
- از سیستم تبلیغاتی لینکدین استفاده کنید
لینکدین یکی از معدود شبکه‌هایی است که کاربرانش اطلاعات واقعی خود را با تمام جزئیات در آن قرار داده و مرتباً به‌روز می‌کنند. در نتیجه، لینکدین با ساز و کار تبلیغاتی خود، عملکرد استثنایی و بسیار دقیقی در هدف قرار دادن کاربران مناسب دارد. بنابراین باید امکان استفاده از تبلیغات لینکدین را نیز در برنامه خود برای بازاریابی در لینکدین مد نظر قرار بدهید.
لینکدین چندین راهکار تبلیغاتی مختلف ارائه می‌کند که به طور خلاصه به آنها اشاره می‌کنیم:
• محتوای اسپانسر شده: با استفاده از این سرویس می‌توانید محتوای تولیدی خود را در معرض دید افراد بیشتری قرار بدهید؛
• تبلیغات متنی: تبلیغات کلیکی که در قسمت‌های مختلف محیط کاربری لینکدین ظاهر می‌شوند؛
• InMail اسپانسری: InMail سیستم پیام‌رسانی داخلی لینکدین است که امکان ارسال تبلیغات متناسب با هر کاربر را فراهم می‌کند. این پیام‌ها فقط زمانی ارسال می‌شوند که کاربر مورد نظر در لینکدین حضور دارد و لذا احتمال دیده شدنشان بسیار زیاد است.
با بهره برداری از این تبلیغات می‌توانید نتایج بسیار بهتری را از اقدامات خود در راستای بازاریابی در لینکدین کسب کنید.
 
- برای شناسایی نقاط قوت و ضعف، اطلاعات ابزارهای تحلیلی را بررسی کنید
به منظور تعیین نقاط قوت و ضعف و جرح و تعدیل اقدامات و سیاست‌هایی که برای بازاریابی در لینکدین پی گرفته‌اید باید پیوسته آمار تحلیلی و اطلاعات تعاملات انجام گرفته در این شبکه اجتماعی را زیر نظر داشته باشید. مهم‌ترین این آمار عبارتند از:
• تعامل یا مشارکت (Engagement): میزان و تعداد لایک‌ها، نظرات یا به اشتراک گذاری محتوا؛
• تبدیل (Conversion): میزان انجام عمل مورد نظر از سوی مخاطب؛ مثلاً خرید محصول یا ثبت نام برای دریافت خبرنامه‌ایمیلی؛
• ترافیک: تعداد ورودی به سایت یا صفحه مورد نظر از لینکدین.
اما این اطلاعات را می‌توان از کجا به دست آورد؟ برای دریافت اطلاعات تحلیلی لینکدین می‌توانید از دو منبع استفاده کنید.
منبع اول، ابزار آنالیتیکس لینکدین است که در قسمت مدیریت برگه لینکدین کسب‌وکار شما قرار دارد.
 
بازاریابی در لینکدین
 
هر کدام از سه گزینه منوی آنالیتیکس لینکدین، مجموعه متفاوتی از اطلاعات را در اختیار شما قرار می‌دهد:
• Visitors (بازدیدکنندگان): تعداد مشاهده صفحات و ویژگی‌های جمعیتی بازدیدکنندگان، مانند شغل و محل کار؛
• Updates: شاخص‌های مرتبط با تعامل برای پست‌ها؛
• Followers (دنبال کنندگان): میزان رشد تعداد دنبال‌کننده‌ها، ویژگی‌های جمعیتی آنها و شرکت‌هایی که رقیب شما محسوب می‌شوند.
روش دیگر برای نظارت بر آمار لینکدین، استفاده از گوگل آنالیتیکس است که به طور مبسوط در ابتدای این مطلب و در بخش اهداف به فرآیند آن اشاره کردیم.
 
سخن پایانی
لینکدین به عنوان یک شبکه اجتماعی تخصصی و حرفه‌ای یکی از بهترین مکان‌ها برای بازاریابی است؛ اما بسیاری از برندهای ایرانی از برنامه ریزی برای بازاریابی در لینکدین و تقویت و رشد برند خود با استفاده از قدرت این شبکه اجتماعی بی‌نظیر غفلت کرده‌اند. این در حالی است که لینکدین فرصت‌های درخشانی برای کسب و تثبیت اعتبار، ایجاد یک شبکه ارتباطی هدفمند و کارآمد و همچنین بهره برداری از تخصص و مهارت افراد توانمند فراهم آورده که در هیچ شبکه اجتماعی دیگری وجود ندارد؛ بنابراین اگر شما هم تاکنون برنامه‌ای برای استفاده از لینکدین در راستای پیشبرد اهداف کسب‌وکارتان نداشته‌اید با توجه به توضیحات و مواردی که در بالا برشمردیم دست‌به‌کار شوید و با گام‌های استوار در مسیر رشد و پیشرفت کسب‌وکار خود قدم بردارید.

کسب و کار اینترنتی...
ما را در سایت کسب و کار اینترنتی دنبال می کنید

برچسب : بازاریابی در لینکدین, نویسنده : bahar jazbmarketing بازدید : 228 تاريخ : دوشنبه 12 اسفند 1398 ساعت: 18:54

شاید هنگام جستجو در اینترنت متوجه شده باشید که یک سری از وبلاگ‌ها و سایت‌ها، بیشترِ مواقع جزو پنج نتیجه اول صفحات جستجو هستند. این سایت‌ها ترافیک طبیعی بسیار بالایی دارند و تعداد بازدیدکنندگان مطالب‌شان شاید هزار برابر بیشتر از مطالبی است که شما در وبلاگ یا سایت‌تان می‌نویسید. آیا می‌دانید راز موفقیت آنها در چیست؟
این سایت‌ها از «محتوای همیشه سبز» به‌عنوان بخشی از راهبرد بازاریابی محتوایشان استفاده می‌کنند. اگر اولین بار است این اصطلاح را می‌شنوید یا قبلا شنیده بودید و کنجکاوید درباره آن بیشتر بدانید، تا انتهای مطلب با ما همراه باشید.
این مطلب راهنمایی برای مبتدیان است و اصلا قصد نداریم در آن از کلمات تخصصی یا مبهم استفاده کنیم. بنابراین در هر سطحی که باشید احتمالا به‌طورکامل مفاهیم آن را درک خواهید کرد.

 
تعریف محتوای همیشه سبز به زبان کاملا ساده
محتوای همیشه سبز به مقاله‌ها و مطالبی گفته می‌شود که موضوع آنها همیشه کاربرد دارد، با گذشت زمان کهنه نمی‌شود و مدت‌ها پس از انتشار، همچنان ترافیک جستجو را به سوی وب‌سایت هدایت می‌کند. این نوع محتوا از نظر جستجو بهینه شده است و همیشه برای خوانندگان تازگی دارد.
در اینجا باید به تفاوت مهمی که بین محتوای همیشه سبز و محتواهای عادی وجود دارد اشاره کنیم. منظور از محتوای همیشه سبز محتوایی نیست که همیشه در اینترنت باقی می‌ماند، زیرا همه مطالب آنلاین همیشه در اینترنت می‌مانند و تا زمانی که منتشرکننده خودش مطلبش را پاک نکرده است، چیزی از وبلاگ یا سایتش حذف نمی‌شود. تفاوت آنها در این است که محتوای همیشه سبز تا مدت‌ها پس از انتشارش همچنان مخاطب دارد و به مرور زمان ترافیک جستجوی آن بیشتر می‌شود. اما محتوای عادی پس از مدتی دیگر خواننده نخواهد داشت و کسی از آن بازدید نمی‌کند.
 

چرا نام آن را محتوای همیشه سبز گذاشته‌اند؟
همان‌طور که از نام آن پیداست، محتوای همیشه سبز پایدار و ماندگار است و تاریخ انقضا ندارد. این اصطلاح از نام درختان کاج یا سرو گرفته شده است که سمبل جاودانگی هستند و در تمام فصول سال برگ‌های سبز دارند. حتی افرادی که با بازاریابی سروکار ندارند با شنیدن این نام به راحتی می‌توانند ویژگی‌های این محتوا را درک کنند.
 

محتوای همیشه سبز

 

چرا محتوای همیشه سبز مهم است؟
هدف همه صاحبان کسب‌وکار، بازاریابان و تولیدکنندگان این است که وبلاگ یا وب‌سایت‌شان بیشتر دیده شود، ترافیک بیشتری را جذب کند و به‌طورکلی پرمخاطب باشد. برای رسیدن به این مهم، استفاده از محتوایی ماندگار که با گذشت زمان رنگ کهنگی نگیرد ضروری است.
با محتوای همیشه سبز:
ترافیک جستجوی بیشتری به وب‌سایت‌تان هدایت می‌شود؛
ممکن است وبلاگ‌نویسان یا کسب‌وکارهای مرتبط به کسب‌وکارتان به مطلب‌تان لینک بدهند و به‌این‌ترتیب بازدید از صفحه‌تان بیشتر خواهد شد؛
با بهینه‌سازی محتوایتان برای موتورهای جستجو (سئو)، سایت‌تان جایگاه خوبی در صفحات جستجو خواهد داشت.
 

محتواهای همیشه سبز معمولا در چه قالب‌هایی نوشته می‌شوند؟
محتواهایی که به یکی از اشکال زیر نوشته می‌شوند می‌توانند همیشه سبز باشند:
محتواهایی که موضوعی را به‌شکل فهرست‌وار ارائه می‌کنند؛
محتواهایی که نکاتی را درباره موضوعی بیان می‌کنند؛
محتواهایی که عنوان آنها با کلمه «چطور» یا «چگونه» آغاز می‌شود؛
محتواهایی که محصولی را بررسی می‌کنند؛
محتواهایی که در قالب برخی از انواع ویدئوها یا اینفوگرافیک تهیه شده‌اند.
البته این بدان معنا نیست که اگر محتوا را در چنین قالب‌هایی بنویسید خودبه‌خود محتوای همیشه سبز خواهید داشت، بلکه بدان معناست که این قالب‌ها بیشتر از سایر مدل‌ها در تهیه محتواهای ماندگار به شما کمک می‌کنند. برای نمونه، ویدئویی با عنوان «چطور تایر اتومبیل‌مان را عوض کنیم؟» که حاوی اطلاعات مفید است، خیلی ماندگارتر از ویدئویی است که محتوای آن یک نمایش کوتاه طنز است.

 
چه موضوعاتی برای نوشتن این نوع محتوا مناسب‌اند؟
موضوعاتی که برای نوشتن محتوای همیشه سبز استفاده می‌شوند، موضوعاتی هستند که همیشه خواننده دارند و میزان جستجوی آنها در اینترنت بالاست. به مثال‌های زیر توجه کنید:
راهنمای جامع بازاریابی رسانه‌های اجتماعی: این محتوا برای افراد مبتدی که قصد راه‌اندازی کمپین‌هایی را در رسانه‌های اجتماعی دارند، بی‌نهایت ارزشمند است.
چطور از یک توله‌سگ جدید مراقبت کنیم: با اینکه در اینترنت به وفور می‌توان محتواهایی را درباره حیوانات پیدا کرد، اما چنین محتواهایی برای افرادی که تازه صاحب یک حیوان خانگی جدید شده‌اند همیشه کاربردی و جذاب است.
10 راه برای لذت‌بردن از شکلات داغ: وبلاگی با محتوای این‌چنینی مخصوصا در ماه‌های سرد، می‌تواند ترافیک کاربران اینترنت را به سمت خودش بکشاند.
چگونه می‌توانیم وزن کم کنیم: مهم نیست الان در چه دوره‌ای داریم زندگی می‌کنیم، امسال یا 100 سال بعد هم همیشه افرادی هستند که به‌دنبال مقاله‌هایی برای کاهش وزن هستند.
حالا شاید برخی از این موضوعات یا هیچ‌کدام‌شان اصلا به کسب‌وکار شما مرتبط نباشند. نگران نباشید، اینها فقط نمونه‌هایی از میلیون‌ها موضوع مختلف برای نوشتن محتوای همیشه سبز هستند. شما باید محتوایی را ایجاد کنید که برای مخاطبان خاص خودتان ارزش ایجاد کند. سخت‌ترین بخش نوشتن این نوع محتوا این است که معمولا درباره محبوب‌ترین موضوعات مربوط به هر کسب‌وکار، شاید بیش از صدها هزار بار مطلب نوشته شده است. بنابراین یا باید محتوایی منحصربه‌فرد را تولید کنید یا اینکه به‌دنبال کلمات کلیدی طولانی باشید که ترافیک قابل‌توجهی داشته باشند اما چندان رقابتی نباشند. باید کاری کنید محتوایتان ارزش بیشتری پیدا کند و در نتایج موتورهای جستجو بالاتر از بقیه قرار بگیرد.
نکته بسیار مهم: یادتان باشد برای تولید این محتوا باید وقت بیشتری را صرف کنید تا محتوایی باکیفیت و ارزشمند از نظر سئو داشته باشید. اگر می‌خواهید وب‌سایت‌تان در نتایج بالاتر موتور جستجو قرار بگیرد، باید تجربه کاربری مثبتی به مخاطب‌تان ارائه کنید. محتوا باید برای کاربران جذاب و ارزشمند باشد.
 

محتوای همیشه سبز

 

کدام محتوا را نمی‌توان همیشه سبز دانست؟
برای اینکه دقیق‌تر بدانیم محتوای همیشه سبز چیست، بیایید ببینیم به کدام محتوا سبز نمی‌گویند.
مقاله‌های خبری؛
آمار یا گزارش‌هایی که به سرعت تاریخ انقضا پیدا می‌کنند؛
مقاله‌هایی که بر اساس فرهنگ عامه یا درباره یک گرایش زودگذر نوشته می‌شوند؛
مقاله‌هایی که درباره مد روز نوشته می‌شوند؛
مطالبی درباره انتخابات ریاست جمهوری سال جاری و نظایر آنها.
این محتواها شاید در هنگام نوشتن طی دوره‌ای کوتاه‌مدت محبوب باشند، اما زودگذر هستند و پس از اینکه دوره آنها گذشت، دیگر کسی سراغ‌شان نمی‌رود. بنابراین این محتواها همیشه سبز محسوب نمی‌شوند.
حالا بیایید ببینیم چطور می‌توان یک محتوای همیشه سبز نوشت.
 

 
چطور یک مقاله یا پست وبلاگ همیشه سبز بنویسیم؟
برای نوشتن محتوای همیشه سبز مراحل و نکات زیر را دنبال کنید:
 

مرحله اول: پیدا کردن موضوعات مناسب
در دو بخش قبل درباره موضوعات مناسب و نامناسب برای محتوای همیشه سبز صحبت کردیم. ابتدا بررسی کنید موضوع انتخابی شما با معیارهای گفته‌شده مطابقت دارد یا نه. اگر پاسخ مثبت است، یک موضوع محبوب درباره کسب‌وکارتان یافته‌اید (هنوز درباره همیشه سبز بودن آن چیزی نمی‌دانیم). گام بعد تحقیق درباره کلمات کلیدی متناسب با موضوع است.
 

- کلمه‌های کلیدی با حجم جستجوی زیاد را انتخاب کنید
حتی اگر عالی‌ترین محتوای همیشه سبز را هم بنویسید، اگر مردم موضوع آن را در موتورهای جستجو تایپ نکنند هیچ ارزشی نخواهد داشت. بنابراین بسیار مهم است که کلمات کلیدی مناسبی را برای موضوعی که انتخاب می‌کنید پیدا کنید. برای این کار حتما روش‌های تحقیق کلمات کلیدی را خوب تمرین کنید. برخی ابزارهای رایگان وجود دارند که در این کار به شما کمک می‌کنند.
 

- موضوع انتخابی متناسب با کلمات کلیدی را بررسی کنید
حالا باید درباره همیشه سبز بودن موضوع تصمیم بگیرید. گاهی ممکن است حجم جستجوی کلمه کلیدی که پیدا کرده‌اید زیاد باشد، اما موضوعی که انتخاب کرده‌اید همیشه سبز نباشد. در چنین شرایطی احتمالا این موضوع با وجود محبوب‌بودن موقتی بوده است. به‌عنوان نمونه موضوعات فصلی از آن دسته موضوعاتی هستند که حجم جستجوی کلمات کلیدی‌شان بالاست، اما موضوع محتوا به‌شکل موقتی محبوب است.
برای تشخیص موقتی‌نبودن یک موضوع، می‌توانید از ابزار Google Trends استفاده کنید. این ابزار به شما کمک می‌کند تا بفهمید موضوعی که می‌خواهید درباره آن بنویسید، موضوعی موقتی است یا افراد همیشه درباره آن جستجو می‌کنند. به‌عنوان مثال، «هدیه ولنتاین» از جمله کلمات کلیدی بسیار پرطرفدار است و موضوع آن بسیار محبوب است، اما هر محتوایی که بر اساس آن نوشته می‌شود فقط مختص همان سال است. هر سال هدایای جدید با ویژگی‌های جدید مد می‌شوند، بنابراین مطلب شما سال‌های بعد دیگر بازدیدکننده‌ای نخواهد داشت.
 

- از کلمات کلیدی رقابتی استفاده نکنید
معمولا هر موضوعی کلمات کلیدی خاصی دارد که همه از آنها استفاده می‌کنند و همین سبب رقابتی‌بودن آنها می‌شود. برای نوشتن محتوای همیشه سبز از کلمات کلیدی طولانی یا پرسش‌هایی که کاربران درباره آن موضوع جستجو می‌کنند استفاده کنید. یکی از ابزارهای سودمند برای این کار Answer the Public است. موضوع را در این ابزار وارد کنید و ببینید افراد چه کلماتی را درباره آن جستجو می‌کنند. به‌عنوان مثال اصطلاح «شبکه‌های اجتماعی» را در نظر بگیرید. وقتی که روی دکمه «Get Question» کلیک می‌کنید، همه پرسش‌های کاربران درباره این موضوع ظاهر می‌شود.
ابزار مهم دیگر خود گوگل است. از پیشنهادهای گوگل استفاده کنید. کلمه کلیدی موضوعی را که مدّ نظرتان است در گوگل تایپ کنید و ببینید افراد چه سؤالاتی را درباره این مطلب جستجو کرده‌اند یا با چه عبارت‌هایی به‌دنبال این موضوع می‌گردند.
اگر کلمات کلیدی مناسبی پیدا کنید و مطلب‌تان را با استفاده از آنها بنویسید، موتورهای جستجو راحت‌تر می‌توانند بازدیدکنندگان را به صفحه شما هدایت کنند. به این ترتیب وب‌سایت‌تان بیشتر قابل‌مشاهده خواهد بود و موقعیت بهتری در گوگل یا سایر موتورهای جستجو خواهید یافت.
بیایید یک مثال را بررسی کنیم:
فرض کنیم وب‌سایت شما درباره رسانه‌های اجتماعی است. در این صورت نوشتن محتوا با عبارت کلیدی‌ای مانند «رسانه‌های اجتماعی» بسیار رقابتی خواهد بود. چرا از کلمات کلیدی طولانی زیر به‌جای آن استفاده نمی‌کنید؟
بهترین رسانه‌های اجتماعی؛
رسانه‌های اجتماعی ایرانی؛
رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی؛
رسانه‌های اجتماعی چه هستند؟
محتواهایی با این کلمات کلیدی می‌توانند هوشمندانه‌تر باشند، زیرا رقیبان کمتری خواهند داشت.
 

محتوای همیشه سبز

 

مرحله دوم: نوشتن محتوای همیشه سبز
نوشتن این نوع محتوا کار سختی نیست. کافی است مطلبی مفید تهیه کنید که با گذشت زمان همچنان ارزشش را حفظ کند و همیشه بازدیدکننده داشته باشد. سبز نگه داشتن محتوا از دیدِ موتورهای جستجو مانند گوگل، به معنای این است که محتوایتان امروز، فردا و حتی ماه‌ها بعد به‌عنوان بهترین نتیجه در صفحه جستجو نشان داده شود. برای نوشتن چنین محتوایی مراحل زیر را طی کنید:
 

- محتوای 10 برابری بنویسید
وظیفه گوگل این است که بهترین نتیجه را با توجه به چیزی که کاربر جستجو کرده است نشان دهد. برای اینکه بهترین نتیجه ممکن محتوای شما باشد، باید مطلبی باکیفیت ارائه دهید که از بین همه مطالبی که درباره آن موضوع نوشته شده است بهترین باشد. به این محتوا، محتوای 10 برابری می‌گوییم.
اگر محتوایتان مانند همه محتواهای دیگر باشد، رقبای زیادی خواهید داشت. اگر کمی بهتر از بقیه باشد، بسته به نوع کلمه کلیدی‌تان ممکن است از چند هفته تا چند ماه دوام بیاورد. اما اگر محتوای 10 برابری نوشته باشید، احتمال اینکه رتبه سایت‌تان تا مدت‌های بسیار طولانی حفظ شود زیاد است.
برای بررسی اینکه مطلبی که نوشته‌اید محتوای 10 برابری هست یا نه، به پرسش‌های زیر پاسخ دهید:
 

بررسی کیفیت:

آیا مخاطب می‌تواند به راحتی مطلب را بخواند و درک کند؟
به اندازه کافی جالب، سرگرم‌کننده یا مفید هست؟
واقعا مشکلی را حل می‌کند؟
آیا وب‌سایت‌تان خوب طراحی شده است؟
 

بررسی منحصربه‌فرد بودن:

آیا مطلبی که نوشته‌اید کامل و جامع هست؟
برایش به اندازه کافی وقت صرف کرده‌اید؟
آیا به همه سؤالات پاسخ داده‌اید؟ اطمینان دارید که مخاطبان شما برای اطلاعات بیشتر مجبور نخواهند بود به منابع دیگری مراجعه کنند؟
 

بررسی معتبر بودن:

آیا در این زمینه یا این بخش خاص از بازار (گوشه‌بازار) خبره هستید؟ آیا تخصصی در این موضوعات دارید؟
 
- از ربط‌دادن موضوعات زودگذر به محتوایتان خودداری کنید
بسیاری از بازاریابان دوست دارند در مطالب‌شان از فرهنگ عامه و چیزهایی که مدتی بین مردم محبوب است استفاده کنند. برای نمونه، مدت‌های طولانی مقاله‌هایی را می‌دیدیم که نویسندگان آنها در عنوان و تصاویر مطلب از ارجاع به سریال محبوب «بازی تاج و تخت» استفاده می‌کردند. به عنوان یک مقاله که قبلا در این باره نوشته شده است توجه کنید:
«درس‌هایی که جان اسنو درباره بازاریابی محتوا به ما می‌آموزد».
در اینجا موضوع محتوا همیشه سبز است، اما خود محتوا نه. دلیلش این است که مدتی بعد تب سریال «بازی تاج و تخت» از بین رفت و این محتوا هم به فراموشی سپرده شد.
 

 
- زبان محتوایتان را درست انتخاب کنید
زبان محتوای همیشه سبز بایدها و نبایدهایی دارد که باید آنها را رعایت کنید:
تا جایی که امکان دارد از کلمه‌ها و عبارت‌هایی مانند «اوایل سال جاری»، «ماه گذشته»، «دیروز» و «عدد سال مثلا 1398» استفاده نکنید.
لحن محتوا نباید بیش‌ازحد فنی و تخصصی باشد. یادتان باشد محتواهای همیشه سبز معمولا برای مبتدیان نوشته می‌شوند نه برای متخصصان و کارشناسان. این افراد معمولا به این شیوه اطلاعات موردنظرشان را جستجو نمی‌کنند و با منابع تخصصی سروکار دارند. اگر به‌دنبال ترافیک جستجو هستید، برای افراد مبتدی بنویسید و تا حد امکان لغات تخصصی به کار نبرید.
 

- گستره موضوع را محدود کنید
اگر درباره یک موضوع همه چیز را بنویسید، مقاله‌ای که نوشته‌اید بیش‌ازحد طولانی خواهد شد و ممکن است خواننده علاقه‌اش را از دست بدهد. موضوعات گسترده معمولا رقابتی‌تر هستند. مثلا یک مقاله با عنوان «همه چیز درباره دیابت» خیلی کمتر از مطلب «نشانه‌های اصلی ابتلا به دیابت» طرفدار خواهد داشت. بهتر است یک مقاله کوتاه‌تر درباره نشانه‌ها و مقاله دیگری درباره روش‌های درمان دیابت و چند مقاله دیگر بنویسید و آنها را به هم لینک بدهید.
 

- مقاله را از نظر سئو بهینه‌سازی کنید
پس از نوشتن مطلب، حالا باید از روش‌های سئو (بهینه‌سازی موتور جستجو) برای بهینه‌سازی مقاله‌تان استفاده کنید. حتما می‌دانید که بر اساس تحقیقات، تعداد بی‌شماری از کاربران هنگامی که چیزی را در اینترنت جستجو می‌کنند، فقط به نتایج یکی دو صفحه اول موتور جستجو بسنده می‌کنند و در واقع همان پنج نتیجه اول هستند که بیشترین کلیک را دریافت می‌کنند. بنابراین باید برای بهینه‌سازی محتوایتان روی سئو کار کنید. موارد زیر برای سئو بسیار مهم هستند:
متن Alt را به عکس‌های محتوا اضافه کنید (یعنی متن جایگزین تصویر شامل کلمه کلیدی را بنویسید)؛
کلمه کلیدی اصلی را در عنوان مقاله بگنجانید (ترجیحا در ابتدای عنوان باشد)؛
آدرس URL و بدنه متن باید شامل کلمه کلیدی باشند؛
کلمه کلیدی باید در پاراگراف اول (ترجیحا 100 کلمه اول مقاله) وجود داشته باشد؛
متن را از کلمه کلیدی اشباع نکنید. تعداد کلمات کلیدی در متن باید کاملا طبیعی باشد؛
هر چند درحال‌حاضر توضیحات متا دیگر در رتبه‌بندی تأثیر ندارند، اما باز هم بهتر است کلمه کلیدی در توضیحات متا آمده باشد؛
همه محتواهایی را که با یکدیگر ارتباط موضوعی دارند، به هم لینک بدهید.
 

 
فقط روی محتوای همیشه سبز تکیه نکنید
این خیلی خوب است که در وبلاگ یا سایت‌تان محتوای همیشه سبز داشته باشید، اما فکر نکنید همه محتواهایتان الزاما باید محتوای همیشه سبز باشند. مقاله‌های فوریتی که تاریخ مشخصی دارند و مطالب موضوعی هم به همان اندازه مهم هستند. این مطالب هنگامی‌که به جذب ترافیک زیاد و مخاطبان احتمالی (سرنخ یا لید) در دوره زمانی کوتاه نیاز دارید، ارزش زیادی پیدا می‌کنند. بهترین راهبرد بازاریابی محتوا این است که همزمان بر محتوای موضوعی و مطالب همیشه سبز تکیه کند.
به عنوان مثال، درست است که مطالب مربوط به انتخابات ریاست جمهوری محتوای همیشه سبز محسوب نمی‌شود، اما می‌تواند در کوتاه‌مدت و برای چند ماه آینده ترافیک زیادی را به سایت شما جذب کند. این محتواها همچنان ارزشمند و مهم هستند، هر چند بعد از مدتی دیگر مخاطب نداشته باشند.
 

محتوای همیشه سبز

 

کاری کنید محتوای همیشه سبزتان قابل‌مشاهده باشد
وقتی محتوای همیشه سبز تولید می‌کنید، اجازه ندهید به همین سادگی از نظرها پنهان بماند و مقاله‌های جدید آن را بپوشانند. اگر اجازه دهید این مطلب فراموش شود، هرگز نمی‌توانید به نتایجی که امیدوار بودید برسید. تلاش کنید محتوای ارزشمندی که تولید کرده‌اید به راحتی در برابر دیدگان بازدیدکنندگان سایت‌تان قرار بگیرد و دسترسی به آن برایشان آسان باشد. چند روش برای این کار وجود دارد:
یک صفحه راهنمای آموزشی در وبسایت‌تان ایجاد کنید که مبتدیان و تازه‌واردان به این صنعت را هدف قرار دهد و به مخاطبان‌تان کمک کند به سرعت و به آسانی محتوای همیشه سبزتان را ببیند.
مطالب همیشه سبزتان را در نوار کناری وبلاگ یا در یک بنر در صفحه اصلی سایت (خانه) قرار دهید.
 محتوای همیشه سبز را هر از گاهی دوباره در وبلاگ جلوی چشم مخاطب بیاورید تا از آن برای جذب مخاطبان بیشتر استفاده کنید (برای این کار می‌توانید به‌روزرسانی جزئی در آن انجام دهید، زیرا در اصل محتوای همیشه سبز نیازی به به‌روزرسانی ندارد).
یک صفحه «از اینجا شروع کنید» در سایت‌تان داشته باشید که به افراد کمک کند ابتدا با محتوای آموزشی و مبانی شروع کنند.
یک کمپین رسانه اجتماعی درباره محتوایتان ایجاد کنید که سراسر شبکه‌تان را پوشش دهد.
برای تبلیغ این محتوا باید آن را در رسانه‌های اجتماعی‌تان هم منتشر کنید و یا اینکه از ارسال خبرنامه استفاده کنید.
می‌توانید در شبکه‌های اجتماعی ماه‌ها پس از انتشار اولیه آن مجددا آن را منتشر کنید تا مخاطبان بیشتری پیدا کنید.
 

به‌شکل منظم محتوایتان را تازه نگه دارید
اطمینان حاصل کنید که محتوایتان همواره به‌روز است. محتوای همیشه سبز مانند مقالات دیگر نیاز چندانی به به‌روزرسانی‌های زیاد ندارد. اما به هر حال ممکن است یافته‌های جدید یا پیشرفت‌های جدیدی وجود داشته باشد، بنابراین می‌توانید آنها را به مقاله اضافه کنید. ممکن است محتواهای جدیدی مرتبط با آن نوشته شده باشند که می‌توانید آنها را به این مقاله لینک کنید. به علاوه، به‌روزرسانی محتوا و تاریخ انتشار آن می‌تواند به رتبه‌بندی سئو کمک کند. پس از اینکه محتوایتان را به‌روزرسانی کردید، آن را طوری تبلیغ کنید که انگار محتوایی جدید است.
به یاد داشته باشید محتواهای جدید به‌شکل مداوم تولید می‌شوند و برخی از آنها با کلمات کلیدی و موضوع انتخابی شما رقابت می‌کنند. بنابراین باید تمام وقت محتوایتان را تازه و جامع نگه دارید تا بالاتر از بقیه بمانید.
بیشتر بخوانید: چگونه وقتی چیزی برای نوشتن نداریم ایده‌های ناب پیدا کنیم؟

 
رتبه‌بندی محتوا را پیگیری کنید
برای مشاهده اینکه آیا محتوای شما با گذشت زمان رتبه جستجویش پایین آمده است یا نه، پیگیر رتبه آن باشید. بررسی کنید کدام یک از صفحات سایت‌تان نیاز به بهینه‌سازی دارد تا افراد راحت‌تر آن را در موتور جستجو پیدا کنند.
تبریک! حالا همه چیز را درباره محتوای همیشه سبز می‌دانید. آیا قصد دارید آن را به بازاریابی محتوایتان اضافه کنید؟ اگر کمک بیشتری نیاز دارید، دو بخش زیر را هم بخوانید.
 

ایده‌های بیشتر برای نوشتن محتوای همیشه سبز
«چطور» و «چگونه» برای مبتدیان؛
«چطور» و «چگونه» برای کاربران پیشرفته؛
چطور بهترین محصول را انتخاب کنیم؛
چطور کاری را در طول زمان انجام دهیم؛
فهرست منابع برای یک موضوع خاص (مثلا بهترین سایت‌های فیلم کدامند؟)
فهرست بهترین ابزار رایگان و پولی سئو؛
بهترین کتاب‌ها برای هدف خاص؛
اشتباهات رایج در یک صنعت خاص یا گوشه‌بازار خاص؛
تاریخچه یک موضوع یا محصول؛
«بزرگترین» یا «کوچکترین» از موضوع خاصی؛
«بهترین» یا «بدترین» برای رسیدن به هدفی خاص؛
واژه‌نامه جامع درباره یک موضوع یا گوشه‌بازار خاص؛
هر چیزی که باید درباره «...» بدانید؛
مطالب مشاوره‌ای یا آموزشی؛
مقالات تاریخی؛
پاسخ سؤالات متداول.
 

معرفی چند سایت همیشه سبز
این سایت‌ها بیشتر محتواهایشان همیشه سبز است:

about.com
ویکی پدیا
answers.com
wikihow
imdb.com
ehow.com
این سایت‌ها بیشترین تعداد مقاله‌های همیشه سبز را در طیف وسیعی از موضوعات روز دارند. برای نمونه، سایت ویکی پدیا برای بیشتر از نیمی از جستجوهای گوگل در اولین صفحه و جزو پنج نتیجه اول بالا می‌آید.

کسب و کار اینترنتی...
ما را در سایت کسب و کار اینترنتی دنبال می کنید

برچسب : رتبه گرفتن در گوگل , نویسنده : bahar jazbmarketing بازدید : 253 تاريخ : دوشنبه 12 اسفند 1398 ساعت: 18:52

حتی اگر صاحب شرکت و کسب و کار بزرگی نباشید، باز هم نیاز دارید تا با یک استراتژی خوب به کسب و کارتان رونق دهید. داشتن برنامه، هرچند کوچک بهتر از نداشتن آن است. همه ما افراد متعددی را می شناسیم، که از فرصت ها استفاده کرده اند و خود یا کسب و کارشان را به مراحل بالاتری رسانده اند. چرا شما یکی از این افراد نباشید؟

یکی از ابزارهایی که می تواند در این راه به شما کمک کند "تحلیل SWOT " است. در این مقاله با توضیح این تکنیک مدیریتی قصد داریم، راهکار غلبه بر ضعف ها و تبدیل فرصت ها به موفقیت ها را به روش سوات نشان دهیم.

 
تحلیل SWOT  چیست؟
تحلیل سوات «SWOT Analysis» یکی از استراتژی های بازاریابی و مدیریتی است، که به کسب و کارها کمک می کند، تا با شناخت نقاط ضعف و قوت خود، همچنین شناخت فرصت ها و تهدیدهای موجود، راهکارهای هوشمندانه ای برای رسیدن به موفقیت اتخاذ کنند.

سوات که به انگلیسی SWOT نوشته می شود، در واقع هر حرفش اختصار یافته یک کلمه است. حرف S به کلمه Strength اشاره دارد، که به معنای قوت است. W حرف اول کلمه Weakness به معنای ضعف است. حرف O از کلمه Opportunity گرفته شده که به معنای فرصت است و T اشاره به Threat دارد، که معنای تهدید را می دهد.

تکنیک تحلیل سوات که به آن ماتریس سوات هم گفته می شود، برای شناسایی نقاط ضعف و قوت همچنین فرصت و تهدیدها طراحی شده است. این روش بسیار کاربردی است و بازدهی خوبی دارد. بسیاری از شرکت های موفق این استراتژی را برای بهبود عملکردشان اتخاذ می کنند.

با استفاده از این ابزار، شناسایی شرایط محیطی و توانایی های درونی یک سازمان بسیار ساده می شود. یافتن راهکارهای مناسب برای بهره بردن از فرصت ها و همچنین مقابله با انواع تهدید های موجود، می تواند سازمان ها را از ورشکستگی به میدان رقابت بازگرداند.

 

مزایای استفاده از تحلیل SWOT 
تحلیل سوات با گردآوری اطلاعات بسیار دقیق از عوامل بیرونی و درونی یک سازمان، کمک می کند تا سازمان بتواند با هماهنگ سازی منابع و بهره گیری از تمام پتانسیل خود قابلیت های خود برای رقابت را افزایش دهد.
تحلیل SWOT  با جمع آوری اطلاعات می تواند، به صاحبان مشاغل کمک کند، تا با شناخت گذشته و حال، دید کلی نسبت به چشم انداز آینده داشته باشد.
هر سازمان اهدافی دارد، که تحلیل سوات می تواند به اتخاذ یک استراتژی خوب برای رسیدن به اهداف کمک کند.
شناسایی مهارت های اصلی شرکت، می تواند برتری ها نسبت به رقبا را مشخص کند. این ویژگی برای متمایز شدن از رقبا می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
شناسایی نقاط قوت سازمان گامی مهم برای مقابله با تهدید ها است. این موضوع می تواند بیشتر از هر چیز دیگر برای برون رفت از چالش ها کاربردی باشد.
با شناخت نقاط ضعف یک سازمان، می توان از هر فرصتی برای از بین بردن آنها استفاده کرد.
زمانی که فرصت های احتمالی مشخص شوند، سازمان برای استفاده از آن ها، از قبل تصمیماتی را اتخاذ می کند و از هر فرصتی برای موفقیت استفاده می کند.
شناسایی تهدید ها یکی از چهار عنصری است که تحلیل SWOT ، برای آن برنامه ای دارد. با شناسایی تهدید ها می توان عوامل به وجود آورنده تهدید، را از بین برد یا آنکه برای هر تهدید راهکاری اندیشید و به نفع خود از آن بهره برد.
 

تحلیل SWOT  چیست؟

 

کاستی های تحلیل SWOT 
واقع گرا که باشیم هیچ استراتژی در دنیا کامل نیست و تحلیل سوات مانند هر روش دیگری کاستی هایی دارد، که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم.

بیش از آنکه تحلیل SWOT  یک راهکار برای مبارزه با مشکلات باشد، یک روش برای بحث پیرامون فرصت ها و تهدید ها است.

از این رو امکان دارد که برخی مدیران را دچار خود بزرگ بینی شوند، یا اینکه به کلی اعتماد به نفس آنها را از بین ببرد. ممکن است، که یک مدیر بر روی داشته ها و نقاط قوت خود تمرکز داشته و دیگری فقط به ضعف هایش فکر کند. ضعف هایی که تا پیش از این برایش چندان مهم نبودند.

تصور کنید یک شرکت که توانمندی و نقاط قوت بالایی دارد و از تکنیک سوات استفاده کرده به هر رویدادی به چشم یک فرصت می نگرد و حتی سعی دارد از تهدید ها نیز فرصت خلق کند. اما شرکتی که نقاط ضعف فراوان دارد حتی فرصت ها را نیز به چشم تهدید می بیند. از این رو باید سعی شود که به تحلیل سوات به عنوان یک ایده نگاه کرد، نه نقشه راهنمای همه کاره!

بی شک در سودمندی تحلیل سوات جای بحث و گفتگو نیست، به شرط آنکه پس از به کار گیری این روش، بر یک عنصر از عناصر چهارگانه آن تمرکز ویژه نشود!

همواره برخی از موارد وجود دارند که نمی توان بر آنها کنترلی داشت از این رو باید با جریانات همسو شد و یک تصمیم درست برای مواجهه با آن اتخاذ کرد. مواردی مثل شرایط سیاسی، شرایط بازار و ...

 
تحلیل SWOT  برای چه کسب و کارهایی کاربرد دارد؟
هر فرد، کسب و کار، سازمان، شرکت و نظامی می تواند، از تحلیل SWOT  استفاده کند.

افراد با شناسایی نقاط ضعف خودشان و همچنین فرصت و تهدید هایی که برایشان پیش می آید می توانند، ارزیابی خوبی از خودشان داشته باشند. با آگاهی از اینکه چه ویژگی های منحصر به فردی دارند، یا در چه زمینه هایی ضعف دارند، می توانند در زمینه کاری خود موفق تر ظاهر شوند.

در مورد شرکت ها نیز باید گفت فرقی ندارد، که شرکت شما در چه زمینه ای فعالیت دارد. بی شک هر شرکت و مجموعه نقاط ضعف و قوت و همچنین تهدید و فرصت هایی دارد، که می تواند آنها را شناسایی کند. این ابزار تحلیل به کسب و کار ها کمک می کند، تا درک بهتری از جایگاه خود در بین رقبا داشته باشند.

حتی صنایع نظامی نیز می توانند، از این روش تحلیلی برای ارزیابی خود استفاده کنند. اینکه کدام تجهیزات نظامی آنها قوی است و کدام یک ضعیف هستند، یا اینکه چه چیزهایی برایش تهدید است و کدام موارد فرصت هستند. برای هر نیروی نظامی مهم است.

حالا که متوجه شدید استفاده از این تکنیک هیچ محدودیتی برای افراد و سازمان ها ندارد. احتمالا این سوال پیش می آید که چه زمانی باید آن را به کار گیریم؟

اینجا باید به مثل قدیمی که می گوید؛ ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است! رجوع کنیم. فرقی ندارد که چه زمانی شروع به استفاده از تحلیل SWOT  می کنید. اما بهتر است همان اوایل کار باشد، تا گام های اصولی تری بردارید. به طور کلی می توان گفت در این زمان ها می توانید، از این تکنیک استفاده کنید:

در ابتدای طراحی سیستم و راه اندازی تیم بازاریابی، استفاده از تحلیل SWOT  می تواند کارساز باشد. اگر در همان آغاز بازاریابی از ضعف و قوت شرکت با خبر باشید. بی شک می توانید استراتژی بهتری اتخاذ کنید.

مورد دیگری که تصور می شود، زمان مناسبی برای استفاده از تحلیل سوات است، زمان تغییر سیاست های کاری شرکت می باشد. امکان دارد بنا به هر دلیلی یک سازمان یا مجموعه، سیاست کاری اش را تغییر دهد. در چنین مواقعی بهتر است از تحلیل SWOT  استفاده شود.

اگر شرایطی به وجود آمد که موقعیت های مناسبی پیش آمدند تا تغییراتی مفید برای شرکت رقم بخورد، یکی از کارهایی که توصیه می شود انجام دهید، استفاده از تحلیل سوات است.

مواجهه با تهدید هایی که می تواند عرصه را بر شرکت تنگ کند، نیز شرایطی هستند که باید از تحلیل SWOT  بهره جست.

از آنجایی که همه چیز در حال تغییر است و متغیر های فراوانی در هر کسب و کار وجود دارند. باید هر 6 یا 12 ماه یک بار تحلیل سوات را از نو انجام داد. این موضوع می تواند به حرکت رو به جلوی شرکت ها کمک کند.

 

تحلیل SWOT  چیست؟

 

چطور از تحلیل SWOT  استفاده کنیم؟
حالا که با مزایا و معایب تحلیل SWOT  آشنا شدید نوبت به کارگیری این استراتژی می رسد. گام اولیه برای طراحی ماتریس سوات این است، که هر کدام از نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید را مشخص کنید.

پیش تر توضیح دادیم؛ سوات از چهار بخش تشکیل شده، که دو بخش مربوط به عناصر درونی و دو بخش دیگر مربوط به عوامل بیرونی هستند. اول به سراغ عوامل درونی شرکت می رویم. اگر از کلمه شرکت استفاده می کنیم، منظور همان فرد، مجموعه یا سازمان است. لزوما تنها به شرکت ها مربوط نمی شود و هر کسی می تواند از آن بهره گیرد.

همچنین برای اجرای تحلیل سوات نیاز است تا تمام افراد تاثیر گذار در شرکت حاضر باشند و این کار به کمک آنها انجام شود. اینکه یک متخصص بازاریابی استخدام کنید و همه کار را به او بسپارید، می تواند کمی دیرتر شما را به جواب برساند. هیچ کس به اندازه اعضای مدیریتی یک شرکت نمی توانند، نقاط ضعف و قوت را معرفی کنند. انتظار نداشته باشید، که فردی از بیرون بیاید و همه زیر و بم شرکت شما را بداند!

 

- نقاط قوت «Strength»
با کمک سایر همکاران نقاط قوت خود را مشخص کنید! آیا می دانید شرکت شما در چه زمینه ای قدرتمندتر از رقبا است؟ برای مشخص کردن این بخش از پازل، باید سوالات متعددی از خود بپرسید و پاسخ دهید.

چه مزیت هایی دارید که رقبای شما ندارند، در کدام زمینه ها برتری دارید؟
چه کاری را بهتر از بقیه انجام می دهید؟
آیا می دانید مشتری ها در مورد شما چه فکر می کنند؟ مهمترین ویژگی هایی مثبتی که مردم در مورد شما دارند را لیست کنید.
همه مواردی که باعث شده تا فروشتان بیشتر شود را ذکر کنید و هر کدام را با دلیل منطقی بنویسید.
توجه داشته باشید که هر موردی که به عنوان نقاط قوت خود ذکر می کنید، از روی احساس یا فقط دیدگاه شخصی خودتان نباشد. باید مقایسه ها نسبت به رقبای شما صورت گیرند، تا درست بودن آن مشخص شود. در ادامه مثال هایی را که می توانند نقاط قوت محسوب شوند را ذکر می کنیم.

بودجه و نقدینگی بالا می تواند یک نقطه قوت باشد. احتمال دارد که بسیاری از رقبای شما چنین نقدینگی نداشته باشند. این خود یک نقطه قوت است.

تخصص و دانش فنی موردی است، که می تواند برتری محسوب شود. بسیاری از رقبا وجود دارند، که دانش فنی شان پایین تر از مجموعه شماست.

دسترسی ساده تر به منابع انسانی و مواد اولیه دیگر نقطه قوتی است که می توان به آن اشاره کرد.

کیفیت بالای محصولات که عامل مهمی در جذب مشتری است و همچنین شبکه توزیع کم هزینه تر و وسیع تر می توانند از جمله مواردی باشند، که نقطه قوت محسوب شوند.

به طور کلی مواردی چون؛ مسائل مالی، ارتباطات بازاریابی، منابع فیزیکی، منابع انسانی، مسائل حقوقی و ... مواردی هستند که به عنوان نقاط قوت و ضعف یک شرکت شناخته می شوند.

 

تحلیل SWOT  چیست؟

 

- نقاط ضعف «Weakness»
با مشخص شدن نقاط قوت، یافتن نقاط ضعف کار چندان سختی نیست. البته توجه داشته باشید که هر کمبودی نشان از ضعف نیست. باید نقاط ضعف را نسبت به ارزش و جایگاه آنها مشخص کنید. امکان دارد مواردی که شما به عنوان ضعف تصور می کنید، در واقع رقبای شما نیز به همان اندازه ضعف داشته باشند. برای پی بردن به نقاط ضعف، می توانید چنین سوالاتی از خود بپرسید:

چه عواملی باعث عقب ماندن ما از رقبا شده اند؟
چه مواردی فروش ما را کاهش داده اند؟
چه چیزهایی باعث زیان مالی شرکت می شوند؟
مشتریان چه ضعف هایی در ما می بینند؟
کدام بخش ها از مجموعه درست عمل نمی کنند؟
زمانی که پاسخ ها مشخص شوند، می توانید آنها را به ترتیب اهمیت لیست بندی کنید. با مشخص شدن عوامل درونی باید به سراغ فرصت ها و تهدید ها که در دسته عوامل بیرونی هستند بروید و آنها را بررسی کنید.

 

- فرصت «Opportunity»
برای یافتن فرصت ها باید به دقت دو مرحله پیش را بررسی کنید و ببینید نقاط قوت شما چه فرصت هایی را برای شما فراهم می آورد. به دقت وقایع که در اطرافتان که در حال روی دادن هستند، را بررسی کنید و از آنها فرصت بیافرینید.

برای مثال گران شدن قیمت دلار نسبت به ریال، برای بسیاری از کسب و کارها فرصت بود و برای بسیاری تهدید. باید به درستی وقایع را رصد کنید تا از دل تهدید ها فرصت ها را بیرون بکشید.

فرض کنید شرکت شما در حیطه فناوری اطلاعات مشغول به کار است. رویداد (IT Weekend 6) که ششمین جشنواره فناوری اطلاعات کشور است، قرار است در روز 13 تیرماه سال جاری برگزار شود. شما می توانید از این فرصت استفاده کنید و با حضور در نمایشگاه، قابلیت های خود را به اجرا بگذارید و اعتبار برند خود را افزایش دهید. یا آنکه مثل یک روز عادی صبح را به شب برسانید و به سادگی فرصت پیش آمده را کنار بزنید.

همچنین دیگر مسائل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و … هر کدام می توانند، تبدیل به فرصت شوند.

 

- تهدید «Threat»
تمام عواملی که می توانند در موفقیت شما وقفه ایجاد کنند، در دسته تهدیدها قرار می گیرند. این سوال را از خود بپرسید که چه چیزهایی امکان دارد فروش ما را کم کند، تولیدات ما را کم کند، سود ما را کم کند، مشتری ما را کم کند و …

آیا این تهدید ها ناشی از نقاط ضعف ما هستند، یا علت دیگری دارند؟ تغییر سبک زندگی مردم خودش تهدیدی برای برخی کسب و کار هاست. موارد زیادی را می توان به عنوان تهدید برشمرد. هدف این است که با شناسایی تهدید ها دنبال راهکارهایی برای تبدیل به فرصت بگردید.

مواردی مثل وضعیت بازار، وضعیت اقتصادی، وضعیت سیاسی می توانند به نوعی تهدید تلقی شوند.

 

 
ماتریس سوات «SWOT matrix» چیست؟
تا اینجای کار فقط به شناسایی نقاط ضعف و قوت پرداختیم، این کار را هرکسی می تواند انجام دهد، اما ببینیم که سوات چه چیزی برای تبدیل فرصت ها به موفقیت و تکیه بر نقاط قوت برای پیشی گرفتن از رقبا پیشنهاد می دهد.

تحلیل سوات در واقع از جدولی شامل چهار خانه ساخته شده که در آن نقاط قوت در مقابل فرصت ها قرار می گیرد و نقاط ضعف در مقابل تهدید ها هستند. شما در هر خانه از این جدول لازم است، تا موارد مربوط به آن را قرار دهید. تا اینجای کار شما توانسته اید، گام اولیه را بردارید. اما در مرحله بعدی نیاز است تا جدول را کمی حرفه ای تر کنید و یک ماتریس به وجود آورید.

 

تحلیل SWOT  چیست؟

 

مطابق تصویر باید جدولی با 9 خانه طراحی کنید و در خانه های افقی، عوامل درونی را بنویسید و در خانه های عمودی عوامل بیرونی را ذکر کنید. حالا هر کدام از خانه های عمودی و افقی را که به هم متصل کنید، خواهید دید که هر بار دو عامل با هم مرتبط می شوند. و می توان به این ترتیب چهار استراتژی از دل این ماتریس بیرون آورد. ما نیز به اختصار حروف اول آنها را برای نامیدن این استراتژی ها به کار می بریم و به این چهار مورد میرسیم: استراتژی‌ SO، استراتژی‌ WO، استراتژی WT و استراتژی‌ ST.

در ادامه توضیح می دهیم که هر یک از این استراتژی ها چه کاربردی دارند.

 

- استراتژی‌ SO
این استراتژی از ارتباط بین نقاط و قوت و فرصت ها به وجود آمده و اینگونه بیان می کند، که از نقاط قوت خود استفاده کنید و از فرصت ها بهره ببرید.

شرکت هایی که نقاط قوتشان بسیار پررنگ تر از نقاط ضعف شان است، می توانند با این استراتژی هر فرصتی را به نفع خودشان استفاده کنند. معمولا قدرت، شهامت می آورد و همین موضوع باعث می شود، تا قویترها روز به روز جسور تر شوند.

برای نمونه می توان این مثال را آورد که یک شرکت وارد کننده قطعات رایانه اگر سرمایه بالایی داشت، می توانست قبل از گران شدن دلار مقدار زیادی از قطعات را وارد کند و از فرصتی که گرانی دلار به وجود آورد نهایت استفاده را ببرد.

 

- استراتژی‌ WO
این استراتژی به این اشاره دارد که همیشه نباید نقاط قوت داشت، تا از فرصت ها بهره برد. می توان از هر فرصتی برای از بین بردن نقاط ضعف نیز استفاده کرد.

این استراتژی با ارزیابی ضعف های شرکت سعی دارد، تا آنها را با کمک فرصت ها به حداقل برساند. بسیار پیش آمده که یک شرکت به خاطر ضعف هایش فرصت های خوب را از دست بدهد. مثلا همان شرکت وارد کننده قطعات کامپیوتر که در مثال قبلی به آن اشاره کردیم، اگر بودجه کافی برای خرید را نداشت آیا می توانست از این فرصت استفاده کند؟

بنابراین شرکت با شناسایی این ضعف می توانست، به طرق مختلف بودجه این کار را فراهم کند، یا حداقل همان اجناسی را که در انبار دارد، تا زمان ثبات قیمت ها به فروش نرساند.

 

 
- استراتژی WT
این استراتژی مربوط به زمانی است، که شرکت ضعف هایی دارد و از بیرون هم تهدید می شود. این استراتژی تقریبا حالت تدافعی در مقابل تهدید ها را دارد. بیشتر برای زمانی کاربرد دارد، که امکان ورشکستگی وجود دارد و تهدید ها و ضعف ها بیشتر از هر زمان دیگری قدرت یافته اند.

در چنین شرایطی می توان تصمیماتی راهبردی گرفت و از طرق مختلف به خنثی سازی تهدید ها پرداخت. مثلا با جذب نیروی کاری ماهر، شراکت مالی، جذب سرمایه گذار و هر مورد دیگری که کاربردی باشد، جلوی تهدید ها را گرفت.

 

- استراتژی‌ ST
تهدید ها همیشه وجود دارند، اما استراتژی‌ ST می گوید؛ که می توانید به کمک نقاط قوت خود، هر نوع تهدیدی را خنثی کنید. این سیستم مدیریتی می تواند در بسیاری از مواقع به کار آید.

قرار نیست اسلحه بردارید و به جنگ تهدید ها بروید، با روش هایی مثل آموزش، برند سازی و … می توانید روز به روز نقاط قوت خود را افزایش دهید. هر نقطه ضعفی که از بین می برید، خودش یک نقطه قوت است. به این ترتیب می توانید از انواع استراتژی های تحلیل سوات بهره ببرید و روز به روز قدرت خود، شرکت یا سازمان تان را افزایش دهید.

 

تحلیل SWOT  چیست؟

 

سخن پایانی

تحلیل SWOT  یکی از صدها روشی است، که در بازاریابی به کار گرفته می شود. این شیوه تحلیل و بررسی به کسب و کارها کمک می کند، تا با شناخت چهار عنصر: نقاط ضعف، قوت، فرصت و تهدید ها یک شناخت کلی نسبت به شرایط موجود، در درون و بیرون هر سازمان به دست آید. استراتژی های چهارگانه سوات می توانند، برای هر کسب و کاری مورد استفاده قرار گیرند. علم بازاریابی همواره در تلاش بوده تا بهترین مسیرها برای موفقیت ایجاد شود.

کسب و کار اینترنتی...
ما را در سایت کسب و کار اینترنتی دنبال می کنید

برچسب : آشنایی با تحلیل SWOT , نویسنده : bahar jazbmarketing بازدید : 258 تاريخ : دوشنبه 12 اسفند 1398 ساعت: 18:50

اینستاگرام به عنوان یک شبکه اجتماعی محبوب و پرمخاطب، با فراهم آوردن یک پلتفرم تصویر محور و پتانسیل جذب دنبال کنندگان مشتاق و تعامل فراوان، جایگاه و اهمیت ویژه‌ای برای کسب‌وکارهای مختلف پیدا کرده است. این شبکه اجتماعی در طول چند سال گذشته، رشد قابل توجهی را تجربه کرده و با افزودن ویژگی‌ها و امکانات جدید و جالب، برای کاربران عادی و به خصوص برای صاحبان کسب‌وکار ارزشمندتر و سودمندتر شده است. این ارزش و سودآوری با گذشت زمان برای کسب‌وکارهای مختلف اثبات شده و لذا بسیاری از کسب‌وکارهای جدید و باسابقه به بازاریابی از طریق اینستاگرام روی آورده‌اند.
ما در این مطلب به معرفی اصول بازاریابی در اینستاگرام می‌پردازیم و تمامی مؤلفه‌های لازم برای بازاریابی در این شبکه محبوب را شرح خواهیم داد؛ اما پیش از هر چیزی باید با دلیل و ضرورت استفاده از اینستاگرام برای بازاریابی بیشتر آشنا شویم.

 
ضرورت استفاده از اینستاگرام در بازاریابی
امروزه اینستاگرام به یکی از پلتفرم‌های اصلی مورد استفاده در کمپین‌های بازاریابی تبدیل شده است که البته بی دلیل نیست: این شبکه اجتماعی، طیف وسیعی از مخاطبان گوناگون دارد که از تعامل با برندهای مورد علاقه خود لذت می‌برند و این به نوبه خود باعث افزایش اثربخشی اقدامات بازاریابی می‌شود.
مزایای بازاریابی در اینستاگرام با استفاده از تحقیقات و مطالعات موردی فراوانی تأیید شده و تأثیر مستقیم آن بر جذب مشتریان راغب (lead) اثبات گردیده است. برای نمونه به آمار زیر توجه کنید:
• بیش از 25 میلیون کسب‌وکار مختلف در سراسر جهان از اینستاگرام استفاده می‌کنند و بیش از 200 میلیون کاربر اینستاگرام دست کم در هر روز از یک پروفایل تجاری (بیزینس پروفایل) بازدید می‌کنند؛
• 80 درصد کاربران اینستاگرام دست کم یک برند را در این شبکه اجتماعی دنبال می‌کنند و 60 درصد آن‌ها محصولات یا خدمات جدیدی را از این طریق پیدا و خریداری کرده‌اند؛
• دست کم 30 درصد کاربران اینستاگرام، یکی از محصولاتی که در این شبکه اجتماعی پیدا کرده‌اند را خریده‌اند؛
• 65 درصد از پرمخاطب‌ترین پست‌های اینستاگرام به وضوح حاوی تبلیغات محصولات مختلف هستند.
مردم به دنبال کردن برندهای مختلف علاقه دارند و فعالانه در پی کشف و خرید محصولات و خدمات جدید یا مورد نیازشان هستند. به علاوه، اینستاگرام نیز پیوسته در حال تلاش برای افزودن قابلیت‌های جذاب و کاربردی برای توسعه تجارت الکترونیکی در این شبکه اجتماعی پرطرفدار است.
پلتفرم تبلیغاتی اینستاگرام (Instagram ads) نتایج بسیار خوب و میزان تعامل قابل توجهی را عاید کسب‌وکار کرده و قابلیت خرید از طریق اینستاگرام نیز فرآیند فروش را با این شبکه اجتماعی تلفیق می‌نماید (در ادامه به شرح هر دو خواهیم پرداخت). مجموعه امکانات و قابلیت‌های مختلف و متنوع اینستاگرام برای فروش اینترنتی -به خصوص برای محصولاتی که جذابیت بصری دارند- ترکیب بی نظیری را فراهم می‌آورد که پتانسیل بالایی برای افزایش تعامل و فروش خواهد داشت.
با این مقدمه، به سراغ ذکر و شرح آنچه که برای استفاده از اینستاگرام در کسب‌وکار خود نیاز خواهید داشت می‌رویم.
 

 
مرحله نخست: یک حساب کاربری بیزینسی یا تجاری (Business Account) ایجاد کنید
اگر یک حساب کاربری معمولی یا شخصی دارید که دنبال کنندگان فعالی دارد و محتوای آن نیز برای امور تجاری مناسب است می‌توانید به آسانی آن را به یک حساب بیزینس یا تجاری تبدیل کنید. از این طریق، بدون اینکه مخاطبان فعلی خود را از دست بدهید به قابلیت‌های مخصوص حساب‌های تجاری دست پیدا می‌کنید.
اما چنانچه حساب کاربری شخصی در اینستاگرام ندارید یا اینکه حساب شخصی شما پتانسیل لازم به منظور استفاده در کسب‌وکار را ندارد لازم است که یک حساب کاربری تجاری جدید ایجاد کنید.
 
- روش ایجاد یک حساب کاربری تجاری جدید
1. برنامه (اپ) اینستاگرام برای iOS، اندروید یا ویندوز را دریافت و نصب کنید؛
2. برنامه را باز و روی Sign Up یا ثبت نام کلیک کنید؛
3. آدرس ایمیل خود را وارد نمایید و Next را بزنید. چنانچه تمایل دارید که حساب تجاری اینستاگرام خود را به صفحه فیس‌بوک مخصوص کسب‌وکارتان متصل نمایید حتماً از ایمیل مدیر صفحه مورد نظر استفاده کرده یا از گزینه Log in with Facebook یا ورود از طریق فیس‌بوک استفاده کنید؛
4. نام کاربری و رمز عبور مورد نظر خود را انتخاب کرده و اطلاعات پروفایل حساب کاربری را تکمیل کنید (در ادامه، روش بهینه سازی بخش اطلاعات پروفایل را شرح خواهیم داد.)
5. Done را لمس کنید؛
6. حالا یک حساب کاربری شخصی دارید که با دنبال کردن مراحل زیر می‌توانید آن را به یک حساب تجاری تبدیل کنید.
 
- روش تبدیل حساب شخصی اینستاگرام به حساب تجاری
1. از طریق برنامه اینستاگرام به حساب کاربری شخصی خود وارد شوید؛
2. علامتی که شبیه به سه خط روی هم است را لمس و سپس از پایین صفحه، Settings یا تنظیمات را انتخاب کنید؛
3. وارد قسمت Account شوید و در پایین صفحه، گزینه Switch to Professional Account را انتخاب نمایید؛
4. حالا دو گزینه Creator و Business در برابر شما ظاهر می‌شود که طبیعتاً باید دومی را انتخاب کرده و در پایین صفحه، دکمه Continue را لمس کنید؛
5. Category یا نوع کسب‌وکار خود را انتخاب کنید و Next را بزنید؛
6. اگر مایلید که حساب تجاری اینستاگرام خود را به صفحه تجاری فیس‌بوکتان متصل کنید، می‌توانید در اینجا یا بعداً از طریق منوی تنظیمات این کار را انجام بدهید؛
7. اطلاعات تماس خود را اضافه کنید: حساب تجاری اینستاگرام شما باید حاوی یک آدرس ایمیل، یک شماره تلفن یا آدرس محل فعالیت کسب‌وکار (یا همه این موارد) باشد؛
8. دکمه Done را لمس کنید.
 

 
مرحله دوم: یک استراتژی هدفمند و آینده‌دار برای بازاریابی در اینستاگرام تدوین کنید
تهیه و تنظیم یک استراتژی قوی و خوش آتیه برای بازاریابی در اینستاگرام مستلزم طی مراحل زیر خواهد بود:
 
- مخاطب هدف خود را تعیین و تبیین کنید
پیش از آنکه بتوانید درباره نوع محتوایی که باید در اینستاگرام پست کنید تصمیم بگیرید لازم است که نسبت به افرادی که آن را مشاهده می‌کنند شناخت پیدا کنید.
اکثریت کاربران اینستاگرام را کاربران زیر 35 سال تشکیل می‌دهند که در مجموع، اختلاف زیادی بین تعداد کاربران مذکر و مؤنث وجود ندارد. البته برای تعریف مخاطبان هدف منحصر به فرد برند خود باید از این آمار کلی فراتر بروید. به این منظور:
• خریداران کنونی را بشناسید؛
• ابزارهای تحلیلی سایر شبکه‌های اجتماعی که در آن‌ها فعالیت دارید را بررسی کنید تا با دنبال کنندگان خود بیشتر آشنا شوید؛
• درباره رقبا و مخاطبان آن‌ها تحقیق کنید؛
• مشخص کنید که به دنبال عرضه و ارائه چه محتوای ارزش آفرین و سودمندی به مخاطب هستید.
پس از درک مخاطب، به این فکر کنید که آن مخاطب به مشاهده چه محتوایی از جانب شما تمایل خواهد داشت؛ چه محتوایی در پروفایل کاربری خودش منتشر می‌کند و چه تعاملاتی با رقبا یا برندهای مشابه دارد؟
 
- اهداف خود از بازاریابی در اینستاگرام را دقیقاً مشخص کنید
تعیین و درک دقیق هدف نهایی استفاده از اینستاگرام در راستای اهداف تجاری، یکی از اولین گام‌ها برای تهیه یک استراتژی بازاریابی مؤثر در اینستاگرام محسوب می‌شود. درک اهداف، مانع رفتن به بیراهه می‌شود و امکان تمرکز همه اقدامات بر روی تحقق هدف‌های واقع گرایانه کسب‌وکار را فراهم می‌آورد.
اما هدف یا اهداف انتخابی باید چه ویژگی‌هایی داشته باشند؟ به طور کلی، اهداف مؤثر در چارچوبی موسوم به SMART قرار می‌گیرند:
• Specific: دقیق و مشخص؛
• Measurable: قابل سنجش و ملموس؛
• Attainable: واقع گرایانه و قابل تحقق؛
• Relevant: مرتبط و متناسب؛
• Timely: زمان بندی شده.
البته در حین اینکه به دنبال کسب جایگاهی در اینستاگرام هستید می‌توانید برخی اهداف خود را بر مبنای شاخص‌های کم‌ارزش‌تری مانندی تعداد لایک، فالو و نظرات نیز تعیین کنید؛ اما مراقب باشید که تعیین اهدافی که با هدف‌های واقعی کسب‌وکار پیوند دارند را از قلم نیندازید. از اینجا به نکته بعد می‌رسیم:
 
- بر روی شاخص‌های عملکردی مناسب تمرکز کنید
شاخص‌های مناسبی که باید زیر نظر گرفته و سنجیده شوند برای هر کسب‌وکار متفاوت خواهد بود، اما به طور کلی باید روی شاخص‌های مرتبط با فرآیند سفر مشتری تمرکز کنید؛ به عبارت دیگر، اهداف شما باید هم‌راستا با یکی از چهار مرحله سفر مشتری باشند:
• شاخص‌های آگاهی: دربردارنده شاخص‌هایی مانند آگاهی نسبت به برند، نرخ رشد تعداد دنبال کنندگان، و تعداد بازدید از پست‌ها.
• شاخص‌های تعامل: شامل شاخص‌هایی مانند میزان تعامل (با توجه به لایک‌ها) و نرخ تقویت یا amplification rate (بر اساس میزان به اشتراک گذاری).
• شاخص‌های تبدیل: شامل شاخص‌هایی مانند نرخ تبدیل، نرخ کلیک خوری و بانس رِیت (Bounce Rate) یا نرخ پرش. در صورت استفاده از تبلیغات پولی، شاخص‌هایی مانند هزینه در ازای کلیک یا نمایش را نیز در نظر می‌گیریم.
• شاخص‌های مشتری: شاخص‌های متکی بر اقدامات مشتری؛ مثلاً نوشتن نظرات مثبت.
 
- یک برنامه زمانی منظم برای ارسال پست در اینستاگرام تدوین کنید
پس از اینکه یک جامعه علاقمند در حول حساب اینستاگرامی شما شکل گرفت، آن افراد علاقمند از شما انتظار خواهند داشت که به طور مرتب پست ارسال کنید. دقت کنید که با وجود اینکه باید برند خود را مرتباً در معرض دید مخاطب قرار بدهید و وی را به تعامل ترغیب نمایید؛ اما نباید با افراط یا بی نظمی در ارسال پست انگیزه مخاطبان برای تعامل را از بین ببرید یا بدتر از آن، باعث شوید که شما را آنفالو کنند.
علاوه بر تعیین تعداد پست‌هایی که در هر هفته منتشر می‌کنید، لازم است که ساعت و روزهای مناسبی را نیز برای ارسال پست در نظر بگیرید؛ اما سؤال این است که چه زمانی برای ارسال پست مناسب‌تر است؟
هیچ ساعت و زمان مشخصی وجود ندارد که برای همه کسب‌وکارها مناسب باشد. این موضوع توسط یک تحقیق با آنالیز 200000 پست اینستاگرامی از 11 حوزه مختلف فعالیت بررسی و اثبات شد. به عنوان نمونه بر طبق نتایج این بررسی، بیشترین موفقیت برای صنایع خوراکی و نوشیدنی با ارسال پست در حوالی ساعت 12 ظهر حاصل می‌شود.
برای تعیین مناسب‌ترین زمان برای ارسال پست باید علاوه بر بررسی سایر برندهای برتر حوزه فعالیتتان، بازه‌های زمانی مختلف را امتحان کنید تا ببینید که کدام‌یک بیشترین میزان تعامل را عاید شما می‌کند.
نکته کلیدی در اینجا تعیین زمانی است که مخاطب هدف شما در اینترنت حضور دارد. بخش Insights اینستاگرام، زمان آنلاین بودن دنبال‌کننده‌ها را بر اساس روز و ساعت نشان می‌دهد.
 

 
برای دریافت این اطلاعات، روی آیکن سه خطی کلیک کنید و سپس گزینه Insights را انتخاب نمایید. پس از آن روی زبانه Audience کلیک کنید و به پایین صفحه بروید تا چیزی شبیه به تصویر بالا ظاهر شود. زمان‌هایی که نمودار ستونی آن‌ها بلندتر است برای ارسال پست مناسب‌تر خواهند بود.
پس از تعیین بهترین زمان برای ارسال پست، یک تقویم محتوایی دقیق درست کنید و با استفاده از آن، از قبل برای ارسال محتوا برنامه ریزی کنید.
 
مرحله سوم: بهینه سازی پروفایل را در اولویت قرار دهید
در هنگام فعال‌سازی حساب کاربری تجاری، برخی اطلاعات ابتدایی را وارد کردید؛ حالا وقت آن رسیده که برای کسب بهترین نتایج، پروفایل خود را تکمیل کنید. 
 
- بیوی پروفایل اینستاگرام خود را تکمیل و بهینه کنید
با اینکه قسمت بیو (بخش Bio در صفحه پروفایل که برای توضیح درباره کاربر یا کسب‌وکار در نظر گرفته شده است) اهمیت بسیار زیادی دارد، اما فقط می‌توانید 150 کاراکتر را در آن وارد کنید. این قسمت به بازدیدکنندگانی که برای اولین بار است که به برگه شما مراجعه می‌کنند نشان می‌دهد که چه کسی هستید، موضوع برندتان چیست، و کسب‌وکار شما چه سود و منفعتی می‌تواند برای آن‌ها داشته باشد.
اما چطور می‌توانید همه این اطلاعات را در چنین فضای محدودی بگنجانید و در عین حال، شخصیت برندتان را نیز نشان بدهید؟ به این منظور، علاوه بر استفاده از خلاقیت خودتان، نکات زیر را نیز مد نظر قرار بدهید:
• از سبک و سیاق برند (Brand Voice یا صدای برند) خودتان استفاده کنید: شخصیت برندتان را نشان بدهید و بسته به نوع کسب‌وکار و فضای حاکم بر آن، از لحن جدی و حرفه‌ای، غیر رسمی یا شوخ طبعی استفاده کنید.
• از هشتگ (#) استفاده کنید: هشتگ‌هایی که در بیو قرار می‌دهید قابل کلیک هستند و روش مناسبی برای ارجاع به محتوای تولید شده توسط کاربران محسوب می‌شوند.
• ایموجی‌های متناسب را امتحان کنید: این علامت‌های کوچک می‌توانند اطلاعات زیادی را در قالب یک کاراکتر در اختیار مخاطب قرار بدهند.
• به منظور بهبود خوانایی متن، از فاصله استفاده کنید و در صورت نیاز به خط بعد بروید.
 
- از یک تصویر پروفایل مناسب استفاده کنید
بهترین تصویر پروفایل برای اکثریت قریب به اتفاق کسب‌وکارها همان لوگو یا نماد کسب‌وکار است. ترجیحاً از همان تصویری استفاده کنید که در سایر حساب‌های کاربری خود در شبکه‌های اجتماعی دیگر به کار برده‌اید تا علاوه بر ایجاد هماهنگی و یکپارچگی، شناسایی برند شما برای مخاطب آسان‌تر شود.
توجه داشته باشید که تصویر پروفایل در اینستاگرام با اندازه 110 در 110 پیکسل به نمایش درمی‌آید، اما در ابعاد 320 در 320 پیکسل ذخیره می‌شود؛ بنابراین بهتر است که حداقل یک تصویر 320 پیکسلی را آپلود کنید تا برای تغییرات احتمالی که شاید اینستاگرام در نحوه نمایش تصاویر پروفایل ایجاد کند آمادگی داشته باشید.
به علاوه، توجه داشته باشید که تصویر پروفایل شما به صورت دایره وار نمایش داده خواهد شد؛ لذا از نمایش کامل تصویر مورد نظر در این قالب اطمینان پیدا کنید.
 
- اطلاعات پروفایل اینستاگرام‌تان را تکمیل کنید
برای موفقیت آمیز بودن بازاریابی در اینستاگرام لازم است که از همه امکاناتی که اینستاگرام در اختیارتان قرار می‌دهد استفاده کنید و لذا نباید هیچ بخشی از پروفایل خود را خالی بگذارید.
• نام و نام کاربری (Name و Useame): این دو مورد تنها بخش‌هایی هستند که به وسیله آن‌ها می‌توان حساب کاربری شما را به ‌وسیله جستجو در اینستاگرام پیدا کرد؛ بنابراین لازم است که در انتخاب آن‌ها دقت به خرج بدهید. ترجیحاً از نام واقعی برند به همراه شکل‌های متنوع آن (مثلاً شکل مخففی که عملاً به کار می‌رود) استفاده کنید. استفاده از یک نام کاربری یا هَندِل (Handle) یکسان در تمامی شبکه‌های اجتماعی، پیدا کردن شما را برای طرفدارانتان آسان‌تر می‌کند.
• وب‌سایت: این تنها قسمتی در اینستاگرام است که می‌توانید یک لینک قابل کلیک را در آن قرار بدهید؛ بنابراین حتماً از این فرصت استفاده کنید و به وب‌سایت کسب‌وکار، آخرین پست وبلاگ، آدرس یک کمپین بازاریابی فعال، یا یک صفحه فرود مخصوص اینستاگرام لینک بدهید.
 
- از قابلیت‌ها و امکانات مخصوص پروفایل‌های تجاری اینستاگرام بهره برداری کنید
هنگامی که از اینستاگرام برای کسب‌وکار خود استفاده می‌کنید، قابلیت‌هایی برای پروفایل شما فعال می‌شود که در حساب‌های شخصی وجود ندارد؛ بنابراین چه حساب شخصی خود را به حساب تجاری تبدیل کرده یا از صفر شروع کرده‌اید، حتماً باید از این گزینه‌های اختصاصی بهره برداری کنید:
• اطلاعات تماس (Contact Information): آدرس ایمیل، شماره تلفن و آدرس محل فعالیت کسب‌وکار خود را وارد کنید تا علاقمندان بتوانند مستقیماً و به راحتی با شما تماس بگیرند. با افزودن اطلاعات تماس، دکمه‌های متناسب با آن‌ها (Call، Email، یا Get Directions برای مسیریابی) در پروفایل شما ظاهر می‌شود.
• نوع یا دسته بندی کسب‌وکار (Category): دسته بندی کسب‌وکار که در فرآیند تبدیل حساب شخصی به تجاری نیز قابل انتخاب است در زیر نام کسب‌وکار شما در صفحه پروفایل ظاهر می‌شود و نوع فعالیتتان را برای مخاطب مشخص می‌کند.
• دکمه‌های فراخوان به عمل: این دکمه‌ها امکان وقت گرفتن یا رزرو، خرید بلیط و موارد مشابه از طریق پروفایل اینستاگرام را فراهم می‌کنند. برای فعال‌سازی یکی از این دکمه‌ها و نمایش آن در پروفایلتان مسیر Edit Profile > Contact Options > Add an action button را طی کنید و دکمه مورد نظر خود را انتخاب نمایید.
به عنوان نمونه، در برگه زیر از همه امکانات موجود برای پروفایل‌های تجاری اینستاگرام بهره برداری شده است: آدرس به شکل لینک با رنگ آبی نمایش داده شده؛ دسته بندی مشخص شده و از دکمه فراخوان به عمل Shop (خرید) استفاده گردیده است.
 

 
مرحله چهارم: شروع به اشتراک گذاری محتوا کنید
پس از فعال‌سازی حساب کاربری و تکمیل پروفایل، نوبت به ارسال محتوا می‌رسد؛ اما نکته قابل توجه برای بازاریابی در اینستاگرام این است که به اشتراک گذاری هر محتوایی با هر سبک و سیاقی در آن تأثیرگذار نخواهد بود و با توجه به ویژگی‌های خاصی که اینستاگرام دارد، باید برخی موارد خاص و منحصر به فرد را در هنگام تهیه محتوا مورد توجه قرار بدهید.
 
- یک درون‌مایه مناسب برای محتوا انتخاب کنید
اینستاگرام یک شبکه اجتماعی تصویر محور است؛ بنابراین برای حضور مقتدرانه در آن باید یک هویت بصری متمایز و قابل توجه داشته باشید.
به این منظور، ابتدا مشخص کنید که پست‌های شما عمدتاً ویترین نمایش چه چیزهایی خواهند بود. برای برخی از کسب‌وکارها محتوای پست‌ها کاملاً مشخص و واضح است: مثلاً یک فروشگاه اینترنتی لباس زنانه، لباس‌هایی که عرضه می‌کند را در معرض نمایش قرار می‌دهد. اما اگر خدمات ارائه می‌دهید باید از روش‌های دیگری استفاده کنید. به عنوان نمونه می‌توانید پست‌های مشتریان (که مثلاً با یک هشتگ خاص نشانه گذاری شده‌اند) یا نظرات آن‌ها درباره خدمات خود را به اشتراک بگذارید، یا اینکه به پشت صحنه کسب‌وکارتان بروید و مخاطبان خود را با محل کار یا افرادی که به آن‌ها خدمات می‌دهند آشنا کنید.
پس از انتخاب یک درون‌مایه مناسب، باید یک سبک و سیاق بصری منسجم و هماهنگ را بر همه پست‌ها حاکم کنید. در این راستا باید از رنگ‌ها، فیلترها و مؤلفه‌های مختلف به نحوی استفاده کنید که مخاطب در حین مرور فید اینستاگرام خود به راحتی متوجه شود که کدام پست‌ها به برند شما تعلق دارد.
 
 
- از انواع مختلف پست‌های جذاب و متناسب استفاده کنید
معمولاً کاربران اینستاگرام در مورد نوع پست زیاد سختگیر نیستند و از همه انواع پست‌های تبلیغاتی، انگیزشی، آموزشی و عکس محصولات و تصاویری که از طرف کاربران دیگر در پروفایل کسب‌وکار به اشتراک گذاشته شده استقبال می‌کنند. در عین حال، تنوع پست‌ها مهم است و معمولاً تکرار یک نوع خاص از محتوا در بلندمدت باعث خستگی و از بین رفتن انگیزه لازم برای تعامل می‌شود.
از آنجایی که از طریق ویدئو می‌توان اطلاعات بیشتری را به اشتراک گذاشت، ارزش این نوع از محتوا بیشتر است؛ اما در مجموع، عکس‌های با کیفیت به طور متوسط 36 درصد بیشتر تعامل دریافت می‌کنند. دقت کنید که چنانچه قصد استفاده از ویدئو را دارید، ویدئوی شما باید مختصر و مفید باشد؛ چرا که کاربران اینستاگرام عمدتاً کاربران موبایل هستند و بعید است که برای هر پست بیشتر از 10 تا 15 ثانیه وقت بگذارند.
بر طبق نتایج یک بررسی:
• تصاویر روشن عملکرد بهتری از تصاویر تیره دارند؛
• زمینه خالی یا فضای سفید بیشتر ارجحیت دارد؛
• تصاویری که رنگ غالب آن‌ها به آبی نزدیک‌تر است عملکرد بهتری از تصاویری که از رنگ غالب قرمز استفاده می‌کنند دارند، و عملکرد تصاویری که یک رنگ غالب دارند نیز از تصاویر رنگارنگ بهتر است؛
• تصاویری که در آن‌ها از بافت‌های متضاد استفاده شده، معمولاً لایک بیشتری دریافت می‌کنند.
 
- از عکس‌های باکیفیت و جذاب استفاده کنید
برای اینکه بازاریابی شما در اینستاگرام تأثیرگذار باشد، باید از تصاویر بسیار زیبا و فوق‌العاده‌ای در پست‌های خود استفاده کنید؛ در عین حال، لازم نیست که یک عکاس حرفه‌ای باشید و به تجهیزات زیادی نیز نیاز نخواهید داشت.
معمولاً گوشی موبایلتان بهترین دوست شما برای عکاسی اینستاگرام محسوب می‌شود؛ چرا که می‌توانید مستقیماً از طریق آن پست خود را منتشر کنید. به منظور کسب بهترین نتایج، در هنگام عکسبرداری به نکات زیر توجه کنید:
• از نور طبیعی استفاده کنید: هیچ‌کس با نور فلشی که قسمت‌های چرب‌تر صورت را درخشان‌تر نشان می‌دهد و باعث ایجاد سایه‌های نه چندان جذاب بر روی بینی و گونه‌ها می‌شود جذاب به نظر نخواهد رسید. همین در مورد عکاسی از محصولات نیز مصداق دارد. نور طبیعی، سایه‌ها را ملایم‌تر، رنگ‌ها را طبیعی‌تر و تصاویر را زیباتر می‌کند.
• در نور تند و زننده عکس نگیرید: اواخر بعدازظهر بهترین زمان برای عکاسی محسوب می‌شود. هوای ابری نیز بهتر از هوای صاف آفتابی برای عکاسی در وسط روز است.
• از قانون یک سوم استفاده کنید: با فعال کردن قابلیت Grid یا جدول در تنظیمات دوربین گوشی خود می‌توانید به راحتی از این قانون پیروی کنید. به این منظور فقط کافی است که سوژه مورد نظر را در یکی از نقاط تلاقی خطوط جدول قرار بدهید تا تصویری داشته باشید که علیرغم اینکه سوژه در مرکز آن قرار ندارد، اما متوازن به نظر می‌رسد.
• زوایای مختلف را امتحان کنید: از پایین یا بالا عکس بگیرید و زوایای مختلف را امتحان کنید تا بهترین و مطلوب‌ترین عکس ثبت شود.

 
- از ابزارهای حرفه‌ای ویرایش عکس کمک بگیرید
هر چقدر هم که عکسی که می‌گیرید زیبا و خوش آب و رنگ به نظر برسد، یک ویرایش مناسب و حرفه‌ای می‌تواند به جذابیت آن اضافه کند. به علاوه، ویرایش همسان تصاویر به نحوی که تا حدی هماهنگ به نظر برسند نام برند شما را در ذهن مخاطب با زیبایی و دقت نظر عجین خواهد کرد.
برنامه‌های موبایلی مخصوص ویرایش عکس، مانند VSCOcam یا Enhance امکانات و فیلترهای بیشتری را در مقایسه با اینستاگرام ارائه می‌کنند و لذا می‌توانید با استفاده از آن‌ها بیشتر متمایز به نظر برسید. پس از ویرایش تصویر مورد نظر می‌توانید آن را از طریق اپ اینستاگرام منتشر کنید.
 
- از قابلیت استوری در بازاریابی اینستاگرامی خود بهره برداری کنید
هر روز صدها میلیون نفر استوری‌های اینستاگرام را مشاهده می‌کنند و بر طبق یک نظرسنجی، 30 درصد مردم اذعان کردند که پس از مشاهده یک محصول یا برند در استوری، بیشتر به آن علاقمند شده‌اند. به علاوه، یک سوم استوری‌هایی که بیشترین بازدید را دریافت می‌کنند توسط کسب‌وکارها منتشر شده‌اند.
محتوایی که پس از 24 ساعت محو می‌شود و قابلیت پخش لایو یا زنده، استوری را به بهترین مکان برای ریسک‌های نوآورانه با استفاده از تصاویر و ویدئوهای جذاب تبدیل کرده است.
اما چطور می‌توانید بیشترین بهره برداری را از استوری‌های اینستاگرام داشته باشید؟ پاسخ این سؤال در نام این قابلیت نهفته است: «استوری» به معنی داستان. استوری مکان بسیار مناسبی برای روایت داستان است. در اینجا می‌توانید داستان‌های واقعی برند که ابتدا، میانه و انتها دارند را روایت کنید. در اسلایدهای استوری خلاقیت به خرج بدهید و آنقدر آن‌ها را جذاب و سودمند کنید که مخاطبانتان به تماشای مستمر استوری‌های شما عادت پیدا کنند. علاوه بر روایتگری در استوری، می‌توانید:
• از طریق استوری از مخاطبان درباره کالاها یا خدماتتان نظرسنجی کنید یا از آن‌ها بخواهید که محتوا تولید کنند (مثلاً تصاویر آخرین خرید خود را به اشتراک بگذارند)؛
• محتوای تولیدشده توسط مخاطبان را در استوری به اشتراک بگذارید؛
• لحظاتی از مراسم یا رویدادهایی که در آن‌ها شرکت کرده‌اید را به اشتراک بگذارید؛
• با توجه به اینکه فضای استوری معمولاً غیررسمی‌تر است، در این قسمت می‌توانید بیشتر خودتان باشید و خودمانی‌تر رفتار کنید؛
• از قابلیت لایو (Live) یا پخش زنده استفاده کنید و مستقیماً با مخاطبان خود تعامل داشته باشید. از این طریق می‌توانید جلسات پرسش و پاسخ برگزار کنید، درباره یک موضوع خاص صحبت کنید، یا با یک مهمان ویژه یا اینفلوئنسر مصاحبه نمایید. پس از اتمام پخش زنده می‌توانید آن را در استوری قرار بدهید تا کاربرانی که موفق به مشاهده‌اش نشده‌اند نیز بتوانند از آن استفاده کنند.
در نهایت، استوری‌های خود را با فراخوان به عمل‌های قوی و جالب توجه پایان بدهید تا به موفقیت‌های تجاری ملموس تبدیل شوند. توجه داشته باشید که امکان قرار دادن لینک خارجی در استوری پس از عبور تعداد دنبال کنندگان از 10 هزار نفر فعال می‌شود. با فعال شدن این قابلیت می‌توانید لینک مورد نظر را از طریق علامت زنجیره مانندی که در بالای صفحه ارسال استوری ظاهر می‌شود در استوری قرار بدهید تا با کشیدن صفحه به سمت بالا باز شود.
ضمناً می‌توانید با هایلایت (Highlight) کردن استوری از طریق علامت قلبی که در پایین صفحه ظاهر می‌شود برای همیشه آن را در پروفایل خود ذخیره کنید. همچنین، می‌توانید چندین هایلایت را در پروفایل قرار بدهید و استوری‌های متناسب با هر یک را به آن‌ها اضافه کنید؛ به عنوان مثال، هایلایت محتوای تولیدشده توسط مخاطبان ( مثلاً با عنوان «مطالب شما»)، هایلایت داستان‌های برند (درباره ما) و هایلایت رویدادها. از این طریق، پیدا کردن محتواهای جالب توجه برای کاربرانی که برای اولین بار به برگه شما مراجعه می‌کنند آسان‌تر می‌شود و در نتیجه، راحت‌تر و سریع‌تر می‌توانند نسبت به کسب‌وکارتان شناخت پیدا کرده و به شما اعتماد کنند. برای اضافه کردن هایلایت می‌توانید روی علامت + که دقیقاً در بالای گالری پست‌های شما در پروفایلتان قرار دارد کلیک کنید. سپس باید استوری‌هایی که می‌خواهید در آن هایلایت به نمایش در بیاید را اضافه نمایید و یک نام برای هایلایت جدید تعیین کنید. به علاوه، با استفاده از دکمه Edit Cover می‌توانید تصویر مورد نظر خود را به عنوان آیکن هایلایت قرار بدهید.
 
- از کَپشِن های جذاب برای پست‌ها استفاده کنید
همان‌طور که قبلاً ذکر شد، اینستاگرام یک شبکه اجتماعی تصویر محور است؛ اما این به معنی بی‌اهمیتی کَپشِن (Caption یا متن زیر پست) نیست. کپشن تصویر، امکان روایت داستانی را برای شما فراهم می‌کند که به واسطه آن می‌توانید تصویر مورد نظر را معنادارتر کنید. هر کپشن می‌تواند باعث شود که دنبال کنندگان شما فکر کنند، لبخند بزنند و احساسی را تجربه کنند که در نهایت باعث تقویت ارتباط آن‌ها با برند شما می‌شود.
برای نوشتن کپشن های جذاب، ابتدا باید لحن یا صدای برند خود را مشخص کنید. نکته مهم در اینجا هماهنگی و حفظ این لحن در تمامی نوشته‌هاست. به عنوان مثال، آیا می‌توانید از ایموجی استفاده کنید؟ آیا لحن و دستور زبان رسمی با برند شما تناسب بیشتری دارد؟ در اینجا بهتر است که وقت بگذارید و یک راهنمای سبک نوشتاری تدوین کنید تا هماهنگی نوشته‌ها و تناسب آن‌ها با برندتان همیشه و در همه پست‌ها حفظ شود.
 

 
مرحله پنجم: به فرآیند افزایش و فعال‌سازی مخاطبان ادامه دهید
در این مرحله با استفاده از راهکارهای زیر باید بکوشید تا تعداد کاربران بیشتری را به سمت خود جذب نمایید و آن‌ها را به فعالیت بیشتر ترغیب کنید.
 
- فعالان مرتبط با حوزه فعالیت خود را در اینستاگرام دنبال کنید و با آن‌ها تعامل داشته باشید
شبکه‌های اجتماعی دربردارنده جوامع مختلف با علایق و سلایق گوناگون هستند و بدون شک، یک جامعه مرتبط با برند شما نیز در اینستاگرام وجود دارد. کاری که شما باید انجام بدهید پیدا کردن این جامعه است و یکی از بهترین روش‌ها برای انجام این امر، تعامل با افراد و برندهایی است که توسط جامعه مزبور دنبال می‌شوند.
با زیر نظر گرفتن هشتگ‌های مرتبط با حوزه فعالیت خود و گذاشتن دیدگاه برای پست‌های اینستاگرامی مرتبط و متناسب شروع کرده و افرادی که در مباحث زیر این پست‌ها شرکت می‌کنند را دنبال کنید. این یک روش ساده به منظور ابراز وجود برای افرادی است که احتمالاً به محتوای تولیدی شما برای بازاریابی در اینستاگرام بی‌علاقه نیستند.
همین‌طور که به تدریج، بیشتر و بیشتر با جوامع اینستاگرامی تعامل می‌کنید، متوجه می‌شوید که چه افرادی در حوزه فعالیت شما حرفی برای گفتن دارند و می‌توانید برای تعامل و ارتباط نزدیک‌تر با آن‌ها تلاش کنید. 
 
- از هشتگ‌های مناسب استفاده کنید
استفاده از هشتگ باعث می‌شود که پست شما راحت‌تر پیدا و بیشتر دیده شود. توجه داشته باشید که کپشن پست‌های اینستاگرام در نتایج جستجو ظاهر نمی‌شود؛ اما هشتگ‌ها این محدودیت را ندارند. هنگامی که یک کاربر روی یک هشتگ کلیک می‌کند یا با استفاده از قسمت جستجوی اینستاگرام به دنبال آن می‌گردد، همه پست‌هایی که حاوی هشتگ مورد نظر هستند را مشاهده خواهد کرد. این روش بسیار خوبی برای نشان دادن محتوا به افرادی است که شما را دنبال نمی‌کنند.
علاوه بر استفاده از هشتگ‌های موجود، می‌توانید هشتگ یا هشتگ‌های مخصوص برند خود (Branded Hashtag) را نیز ایجاد کنید. چنین هشتگ‌هایی مظهر برند شما هستند و به دنبال‌کنندگانتان انگیزه می‌دهند تا تصاویری که متناسب با آن‌ها هستند را به اشتراک بگذارند. این روش بسیار خوبی برای تحریک کاربران به تولید محتوا و افزایش همکاری و تعامل محسوب می‌شود.
برای بهبود نتایج استفاده از هشتگ به موارد زیر توجه کنید:
• هشتگ‌های برند خود را در قسمت بیوُی پروفایلتان قرار بدهید؛
• هشتگ‌های جذاب‌تر را در ابتدای فهرست هشتگ‌های پست قرار بدهید تا احتمال دیده شدنشان بیشتر شود؛
• در استفاده از هشتگ خساست به خرج ندهید. محدودیت تعداد هشتگ برای هر پست 30 عدد است؛ اما بررسی‌ها نشان می‌دهد که بهترین تعداد هشتگ برای هر پست چیزی بین 8 تا 11 مورد است؛
• از هشتگ‌های متنوع استفاده کنید و هشتگ‌های یکسانی را برای همه پست‌ها به کار نبرید. در این راستا می‌توانید چند گروه هشتگ تهیه کنید و برای هر پست از یک گروه متفاوت استفاده نمایید. از این طریق نه تنها احتمال دیده شدن پست‌های شما افزایش پیدا می‌کند؛ بلکه از خوردن مُهر اسپم بر پیشانی حساب تجاری‌تان نیز جلوگیری خواهد شد.
• وقت بگذارید و مروری بر مطالبی داشته باشید که حاوی هشتگ مورد نظرتان هستند. به این وسیله، علاوه بر اینکه می‌توانید هشتگ‌های جدیدی را پیدا کنید، مطمئن می‌شوید که از هشتگ‌های مسدودشده استفاده نکرده‌اید یا وارد موضوعات نامتناسب با فضای کسب‌وکار و مسائلی که بازاریابی در اینستاگرام را مختل می‌کند نشده‌اید.
 
- به نظرات و مِنشِن‌ها پاسخ بدهید
به خاطر داشته باشید که بازاریابی در اینستاگرام، بازاریابی شبکه‌های اجتماعی است و لذا نمی‌توانید نسبت به ابعاد اجتماعی آن بی‌تفاوت باشید. بنابراین لازم است که به نظرات زیر پست‌ها و منشن‌ها (هنگامی که شناسه اینستاگرام شما در زیر پست‌ها یا استوری‌ها ذکر می‌شود) پاسخ بدهید تا انگیزه لازم برای ادامه تعامل با برند شما در کاربران اینستاگرام حفظ و تقویت شود. البته برخی از ربات‌ها این کار را به طور خودکار برای شما انجام می‌دهند؛ اما عملکرد آن‌ها مطلوب نیست. به جای این کار، هنگامی که کسی برایتان نظر می‌گذارد یا برند شما را منشن می‌کند برای پاسخ دادن به وی وقت بگذارید و مطمئن باشید که پاداش این تعامل را دریافت خواهید کرد.
 
- با اینفلوئنسرهای اینستاگرام همکاری کنید
اینفلوئنسر مارکتینگ (Influencer Marketing) یا بازاریابی به کمک افراد تأثیرگذار یکی از مؤثرترین روش‌ها برای دستیابی به کاربران وفادار و فعال اینستاگرام است که از طریق همکاری با اینفلوئنسری که دنبال کنندگان وی با زمینه فعالیت برند شما تناسب دارند انجام می‌شود.
حتی برندهای کوچکی که بودجه زیادی ندارند نیز می‌توانند از طریق همکاری با میکرو اینفلوئنسرها (افرادی که دنبال کنندگان کمتری دارند) از اینفلوئنسر مارکتینگ بهره برداری کنند.
 
- برای تقویت بازاریابی اینستاگرامی خود از کانال‌های دیگر کمک بگیرید
اگر دنبال کننده‌های فعالی در شبکه‌های اجتماعی دیگر دارید، می‌توانید حساب تجاری اینستاگرام خود را به آن‌ها معرفی کنید. نکته مهم و قابل توجه این است که باید نوع محتوایی که در اینستاگرام قرار می‌دهید را برای آن‌ها مشخص کنید تا یک توجیه منطقی برای دنبال کردن شما در چند شبکه اجتماعی وجود داشته باشد.
علاوه بر این، می‌توانید بهترین پست‌های اینستاگرامی خود را در وبلاگتان ضمیمه یا Embed کنید تا خوانندگان وبلاگ شما بتوانند به راحتی صفحه شما را دنبال کنند. برای Embed کردن کافی است که پست مورد نظر را در رایانه باز کنید و از منوی سه نقطه بالای آن، گزینه Embed را انتخاب نمایید تا یک کد برای شما تولید شود. سپس می‌توانید کد مورد نظر را در وبلاگ خود قرار بدهید. به عنوان مثال، ما با استفاده از همین روش یکی از پست‌های اینستاگرامی مدیر وب را در اینجا قرار داده‌ایم:
(محل درج کد)
به علاوه، می‌توانید شناسه اینستاگرام خود را در انتهای ایمیل‌ها و همچنین تبلیغات اینترنتی و چاپی خود قرار بدهید.

 
- از سیستم تبلیغاتی اینستاگرام (Instagram ads) استفاده کنید
اینستاگرام این پتانسیل را دارد که به صورت طبیعی نتایج قابل توجهی را عاید کسب‌وکار شما کند، اما با صرف هزینه در سیستم تبلیغاتی اینستاگرام می‌توانید محتوای خود را در دسترس طیف وسیع‌تر و در عین حال، هدفمند و متناسبی از مخاطبان قرار بدهید.
تبلیغات اینستاگرام علاوه بر گسترش دامنه دسترسی به محتوا، حاوی دکمه‌های فراخوان به عمل نیز هستند که امکان انجام عمل مورد نظر در اینستاگرام را فراهم کرده و تعداد مراحلی که مخاطب باید برای رسیدن به وب‌سایت یا محل خرید طی کند را کاهش می‌دهد.
 
- از سیستم فروش اینستاگرام (Shopping on Instagram) بهره برداری کنید
اینستاگرام در قالب سیستم فروش خود، قابلیت‌های ویژه‌ای را برای افزایش و تسهیل فروش حساب‌های تجاری تأیید شده فراهم می‌کند. فروشنده با استفاده از این قابلیت می‌تواند تگ محصول را در پست و استیکر آن را در استوری قرار بدهد. سپس، کاربر با لمس محصول در پست یا استوری می‌تواند اطلاعات بیشتری را دریافت کرده و برای خرید آن به سایت مراجعه کند.
پلتفرم‌های فروش برجسته، مانند شاپیفای امکان تگ کردن محصولات در پست و استوری را برای برند فراهم کرده‌اند و لذا کاربر بدون نیاز به مراجعه به لینک پروفایل برند می‌تواند خرید خود را انجام بدهد و یک فرآیند خرید سریع‌تر و یکپارچه‌تر را تجربه کند.
این قابلیت نه تنها خرید را برای کاربر آسان می‌کند، بلکه بزرگ‌ترین چالش بازاریابی در اینستاگرام که عدم امکان قرار دادن لینک در پست‌هاست را حل کرده است.
 
- یک کمپین منحصراً اینستاگرامی به راه بیندازید
یک کمپین منحصراً اینستاگرامی با تمرکز بر استراتژی کلی بازاریابی اینستاگرامی‌تان می‌تواند اهداف خاص شما را سریع‌تر محقق کند.
در این کمپین‌ها می‌توان از تبلیغات استفاده کرد، اما تمرکز ما صرفاً بر هزینه کردن نیست. در کمپین‌های منحصراً اینستاگرامی برای یک مدت زمان مشخص در پست‌های طبیعی و پولی خود بر روی یک هدف خاص تمرکز می‌کنیم. به عنوان نمونه، می‌توانید اهدافی شبیه به موارد زیر را در نظر بگیرید:
• دیده شدن بیشتر و کسب جایگاه در اینستاگرام؛
• تبلیغ فروش یک محصول به وسیله قابلیت فروش مستقیم از طریق اینستاگرام؛
• افزایش تعامل با یک مسابقه اینستاگرامی: به عنوان نمونه، می‌توانید برای کاربری که بیشترین تعداد دوستان خود را در زیر یک پست تگ کند یا زیباترین داستان یا تصویر را از تجربه خود در استفاده از محصولات یا خدمات شما ارسال نماید جایزه تعیین کنید؛
• جمع آوری محتوای تولید شده توسط کاربران با یکی از هشتگ‌های برند.
 

 
مرحله ششم: نتایج را سنجش و ارزیابی کرده و تغییرات لازم را اعمال کنید
در این مرحله، نتایج حاصل شده از بازاریابی در اینستاگرام را به زیر ذره بین می‌برید و تغییرات مورد نیاز را در اقدامات و برنامه‌های خود پیاده می‌کنید.
 
- با استفاده از ابزارهای تحلیلی (آنالیتیکس) بر نتایج بازاریابی در اینستاگرام نظارت داشته باشید
به محض اینکه استفاده از اینستاگرام برای پیشبرد اهداف کسب‌وکارتان را آغاز کردید باید پیوسته روند پیشرفت کار برای تحقق آن اهداف را زیر نظر داشته باشید. 
در این راستا لازم است که وضعیت تک تک پست‌ها، تبلیغات، استوری‌ها و همچنین وضعیت کلی حساب کاربری تجاری اینستاگرام خود را همواره پیگیری کنید. در نتیجه، اعداد و ارقام فراوانی را باید تحت نظر بگیرید، اما خوشبختانه ابزارهای تحلیلی متعددی وجود دارند که می‌توانند در این زمینه به شما کمک کنند. یکی از کاربردی‌ترین این ابزارها، ابزار اینستاگرام آنالیتیکس (Instagram Analytics) است که می‌تواند اطلاعات جامعی را درباره عملکرد برگه شما در اختیارتان قرار بدهد. برای استفاده از این ابزار، پس از فشردن آیکن سه خطی بالای برنامه اینستاگرام در صفحه پروفایل، گزینه Insights را انتخاب نمایید.
از اینجا می‌توانید به اطلاعاتی مانند موارد زیر دست پیدا کنید:
• مجموع تعداد بازدید از پروفایل (profile visits)؛
• مجموع تعداد کلیک بر روی لینک وب‌سایت (website clicks)؛
• مجموع تعداد Reach یا دسترسی (تعداد حساب‌های کاربری منحصر به فردی که پست‌های شما را مشاهده کرده‌اند)؛
• مجموع Impression: (تعداد دفعاتی که پست‌های شما دیده شده است)؛
• عملکرد تک تک پست‌ها، شامل میزان تعامل یا engagement و impression؛
• مجموع تعداد بازدید برای استوری‌ها.
علاوه بر این، اطلاعات کلیدی و مهمی درباره مخاطبانتان نیز در این بخش در دسترس است:
• تعداد دنبال کنندگان و روند رشد اخیر؛
• آمار جنسیت (Gender) و محدوده سنی (Age Range) مخاطبان و محل زندگی آن‌ها؛
• فعالیت دنبال کنندگان بر اساس روز و ساعت که همان‌طور که پیش‌تر ذکر شد، می‌تواند در انتخاب بهترین زمان برای ارسال پست به شما کمک کند.
البته ابزارهای سودمند دیگری مانند Iconosquare، Union Metrics و HypeAuditor نیز وجود دارند که می‌توانید از اطلاعات آن‌ها نیز برای ارزیابی وضعیت بازاریابی اینستاگرامی خود کمک بگیرید.
 
- برای شناسایی موارد مؤثر (و بی‌تأثیر) از تست‌های دوبخشی (A/B) استفاده کنید
یکی از بهترین روش‌ها برای بهبود مستمر نتایج، آزمودن استراتژی‌های جدید به منظور شناسایی نحوه عملکرد آن‌هاست. پس از درک و شناسایی اقدامات و سیاست‌های تأثیرگذار و بی‌تأثیر می‌توانید استراتژی‌های خود را اصلاح کنید.
برای انجام یک تست دوبخشی (A/B)، مراحل زیر را دنبال کنید:
1. یک مؤلفه را برای آزمودن انتخاب کنید (تصویر، کپشن، هشتگ و موارد مشابه)؛
2. با توجه به تحقیقات و اطلاعاتی که در اختیار دارید، دو نسخه از آن تهیه کنید. این دو نسخه فقط باید در یک مؤلفه که می‌خواهید آن را مورد آزمایش قرار بدهید تفاوت داشته باشند؛
3. نتایج هر پست را پیگیری و تحلیل کنید؛
4. نسخه برنده را انتخاب کنید؛
5. یک تغییر کوچک دیگر را آزمایش کنید تا ببینید که آیا امکان بهبود بیشتر نتایج وجود دارد؛
6. اطلاعاتی که به دست آورده‌اید را با سایر اعضای شرکت در میان بگذارید تا مرجعی از روش‌های مؤثری که امتحان خود را پس داده‌اند برای برندتان ایجاد شود؛
7. این فرآیند را برای یک مؤلفه دیگر دوباره آغاز کنید.

 
سخن پایانی
اینستاگرام یکی از پلتفرم‌های بسیار مؤثری است که همه کسب‌وکارهای اینترنتی باید در بازاریابی و فروش خود از آن استفاده کنند. بی‌تردید، با تدوین یک برنامه جامع و مانع برای بازاریابی در اینستاگرام و طی کردن مراحلی که در این مطلب به آن‌ها اشاره کردیم نتایج قابل توجهی را شاهد خواهید بود که آینده روشنی را برای کسب‌وکار شما رقم خواهد زد.

کسب و کار اینترنتی...
ما را در سایت کسب و کار اینترنتی دنبال می کنید

برچسب : بازاریابی در اینستاگرام؛ , نویسنده : bahar jazbmarketing بازدید : 493 تاريخ : دوشنبه 12 اسفند 1398 ساعت: 18:49

وجود رقابت در هر حوزه‌ای باعث افزایش هرچه بیشتر رشد، پیشرفت و ترقی آن می‌شود. رقابت در دنیای کسب‌وکار نیز بسیار سودمند است و از رکود ناشی از گرایش به رضایت آنی و قناعت به وضعیت موجود جلوگیری می‌کند؛ نوآوری و ابتکار به وجود می‌آورد و شما را مجبور می‌کند تا در تک تک ابعاد کسب‌وکار خود، از توسعه محصولات گرفته تا ارائه خدمات به مشتریان، عملکرد بهتری داشته باشید. یکی از مهم‌ترین عرصه‌های رقابت در دنیای تجارت الکترونیکی، بهینه سازی برای موتورهای جستجو یا سئو است که مزایای عمده‌ای را برای کسب‌وکار شما به ارمغان می‌آورد؛ به این صورت که با بررسی سئوی رقبا، تحلیل اطلاعات گردآوری شده و انجام اقدامات مقتضی می‌توانید رتبه‌های بهتری را در نتایج جستجو کسب نموده و به رشد و پیشرفت کسب‌وکار خود کمک کنید.
در این مطلب، هشت نکته و مرحله مهم را ذکر خواهیم کرد که با بهره برداری از آن‌ها می‌توانید رقبای اصلی خود را شناسایی نمایید؛ دلیل اینکه رتبه بهتری را در نتایج جستجو کسب کرده‌اند مشخص کنید و در نهایت، به سراغ انتخاب بهترین گزینه‌ها برای سبقت گرفتن از آن‌ها بروید؛ اما پیش از پرداختن به این موارد لازم است که با بهترین ابزارهای بررسی سئوی رقبا آشنا شویم.

 
بهترین ابزارهای بررسی سئوی رقبا
با وجود اینکه می‌توان برخی از بررسی‌های سئوی رقبا را به صورت دستی انجام داد؛ اما استفاده از ابزارهای مخصوص این کار می‌تواند به افزایش کارآمدی، جامعیت و تأثیرگذاری اقدامات شما کمک کند. خوشبختانه امروزه ابزارهای متنوعی در دسترس هستند. در واقع، بسیاری از ابزارهایی که پیش از این در موضوعات مرتبط با سئو معرفی کرده‌ایم می‌توانند گوشه‌ای از اطلاعات لازم برای بررسی و تحلیل سئوی رقبا را در اختیار شما قرار بدهند. در عین حال بر طبق نظر صاحب‌نظران، دو سایت SEMrush و Ahrefs اطلاعات جامع‌تری را برای تحلیل‌های رقابتی فراهم می‌کنند. از بین این دو گزینه، SEMrush علاوه بر اینکه برترین ابزار تحلیل رقابتی محسوب می‌شود، امکان استفاده رایگان از بسیاری از امکانات خود را نیز فراهم کرده است.
 
5 مورد از قابلیت‌های SEMrush برای غلبه بر رقبا عبارتند از:
• نظارت بر تغییرات رتبه کلمات کلیدی برای دامنه‌های مختلف؛
• شناسایی برگه‌هایی که بیشترین ترافیک را به وبسایتهای رقیب جذب می‌کنند؛
• آنالیز شاخص‌های مختلف کلمه کلیدی و تخمین حجم جستجو در بیش از 115 کشور؛
• قابلیت استفاده از ابزار Keyword Gap برای شناسایی کلیدواژه‌هایی که رقبا برای آن‌ها رتبه کسب کرده‌اند، اما شما خیر؛
• آنالیز عملکرد رقبا در موتورهای جستجوی گوگل و بینگ.
پس از آشنایی نسبی با ابزارهای بررسی و تحلیل سئوی رقبا، به مراحل و نکاتی که در ادامه می‌آید توجه کنید. 
 
بررسی سئوی رقبا
 
مهم‌ترین مراحل و نکات برای بررسی سئوی رقبا
 
1- رقبای سئوی خود را شناسایی کنید
اولین گام در بررسی سئوی رقبا این است که بفهمید اصلاً چه رقبایی دارید. البته حتماً با بزرگ‌ترین نقش آفرینان حوزه فعالیت خود آشنایی دارید؛ اما سؤال این است که آیا می‌توانید رقبای اصلی «سئو»ی کسب‌وکارتان را نیز نام ببرید؟
به خاطر داشته باشید که این دو لزوماً یکی نیستند. در واقع، حتی ممکن است چندین رقیب سئو داشته باشید که اصلاً در زمینه خاص فعالیت شما کار نمی‌کنند؛ اما رتبه‌های بهتری در صفحه نتایج جستجو کسب کرده‌اند.
به عنوان مثال، به عنوان یک فروشگاه اینترنتی پوشاک در شهر شیراز باید بر سر کلیدواژه‌هایی مانند «بهترین پوشاک شیراز» با رقبای خود رقابت داشته باشید. در عین حال، اگر بخواهید برای مطالب وبلاگ آموزشی خود نیز رتبه‌ای به دست بیاورید باید با وبسایتهایی که به صورت تخصصی روی مباحث دوخت و دوز و مد و فشن کار می‌کنند به رقابت بپردازید. واضح است که در این حالت کار آسانی را برای کسب رتبه‌های نخست صفحه نتایج جستجو در پیش نخواهید داشت.
 
اما چطور می‌توانید رقبای اصلی خود را شناسایی کنید؟ به طور کلی، اصلی‌ترین رقبای سئوی شما همان‌هایی هستند که در صفحه اول نتایج جستجوی کلمات کلیدی هدفتان ظاهر می‌شوند. دقت کنید همان‌طور که پیش از این نیز اشاره کردیم، اینکه رقیب مورد نظر در دنیای کسب‌وکار نیز رقیب شما است یا اصلاً ارتباط مستقیمی با زمینه خاص فعالیتتان ندارد در اینجا مد نظر ما نیست.
اگر در چندین زمینه خاص فعالیت دارید برای هر یک از خدماتی که ارائه می‌دهید فهرست‌های متفاوتی از رقبا خواهید داشت که شاید هیچ هم‌پوشانی و نقطه اشتراک خاصی با هم نداشته باشند.
برای شناسایی رقبا کافی است که کلمه‌های کلیدی اصلی خود را در گوگل جستجو کنید تا فهرستی از سایت‌های رقیب در برابر شما ظاهر شود. به علاوه، می‌توانید از ابزارهای آنالیز و تحلیل رقبا نیز استفاده کنید تا کارتان ساده‌تر شود. البته حتی اگر از ابزارهای خاصی نیز استفاده می‌کنید باز هم باید وضعیت نتایج جستجوی حوزه‌ای که به دنبال ورود به آن هستید را زیر نظر داشته باشید. به عنوان مثال، اگر اکثر نتایج جستجوی کلمه کلیدی مورد نظر شما از نوع محتوای ویدئویی باشد، احتمالاً لازم است که شما هم برای تولید ویدئو برنامه ریزی کنید.
به رقبایی که در قسمت لوکال پک (Local Pack: بخشی از نتایج جستجو که نقشه محل فعالیت کسب‌وکار نیز در آن ظاهر می‌شود) و در فیچر اسنیپت‌ها قرار دارند توجه ویژه‌ای داشته باشید؛ چرا که یکی از اهداف شما از بررسی سئوی رقبا همین است که بتوانید چنین جایگاه‌هایی را تصاحب کنید.
 
بررسی سئوی رقبا
 
2- میزان سختی کلمه‌های کلیدی را ارزیابی کنید
پیش از برنامه ریزی برای انجام اقدامات مرتبط با سئو، بهتر است که ارزیابی مناسبی از قدرت سئوی رقبای خود داشته باشید.
با وجود اینکه پیروزی بر هر رقیبی در هر زمینه فعالیت و برای هر کلمه کلیدی که قابل تصور باشد غیرممکن نیست، اما مقدار منابع و سرمایه‌ای که به منظور کسب رتبه برای برخی از کلمات کلیدی لازم دارید، در امکان و توجیه پذیر بودن تلاش در این راستا نقش تعیین‌کننده‌ای خواهد داشت.
با استفاده از یکی از ابزارهای آنالیز سئو، قدرت دامنه (domain strength) رقبای خود را بررسی کرده و سپس شاخص‌های خاصی مانند موارد زیر را به زیر ذره بین ببرید:
• اعتبار دامنه (Domain authority)؛
• عمر دامنه؛
• وضعیت ایندکس شدن آن در موتورهای جستجو؛
• وضعیت دامنه در دایرکتوری‌های مختلف؛
• وضعیت بک لینک؛
• رتبه الکسا؛
• میزان و حجم ترافیک؛
• تعاملات مرتبط در شبکه‌های اجتماعی (Social Signals).
این اطلاعات را بنویسید و به دنبال نقاط ضعفی باشید که می‌توانید از آن‌ها به نفع خودتان بهره برداری کنید. به خاطر داشته باشید که هر چه رقیب هدف شما امتیاز بالاتری داشته باشد، سئوی بهتری دارد و به دست آوردن رتبه‌های بهتر از وی دشوارتر خواهد بود.
برای کسب نتایج بهتر، بر روی رقبایی تمرکز کنید که امتیاز کمتری دارند، اما برای کلمات خاص‌تری رتبه‌های بهتری کسب کرده‌اند.
 
3- از تحلیل TF-IDF استفاده کنید
استفاده از تحلیل TF-IDF (Term frequency-inverse document frequency به معنی فراوانی عبارت-معکوسِ فراوانی متن) می‌تواند روش خوبی برای غنی کردن محتوا با کلمات کلیدی مناسبی باشد که رقبای شما از آن‌ها استفاده می‌کنند و در نتیجه، باعث بهینه سازی صفحات سایت شما برای موتورهای جستجو خواهد شد. به علاوه، با استفاده از این روش می‌توانید کلمه‌های کلیدی کم رقابت‌تری که احتمالاً از قلم انداخته‌اید را پیدا کنید.
به زبان ساده، TF-IDF شاخصی است که از حاصلضرب فراوانی کلمه کلیدی در یک صفحه (TF) در فراوانی مورد انتظار کلمه کلیدی در صفحه (IDF) به دست می‌آید.
   
چه بسا با تحلیل TF-IDF متوجه شوید که بسیاری از عبارت‌ها و کلمات صفحاتی که بهترین رتبه‌ها را برای کلمه کلیدی هدف شما کسب کرده‌اند با هم مشابه است. اگر این‌گونه کلمات و عبارات که با موضوع حوزه فعالیت شما درآمیخته‌اند را در سئوی خود هدف قرار نداده‌اید باید آن‌ها را به صفحات و مطالب مناسب سایت خود اضافه کنید یا محتوای تازه‌ای برای آن‌ها تولید نمایید تا میزان ارتباط یا relevance شما در جستجوی معنایی (Semantic Search) افزایش پیدا کند.
البته این روش از سایر روش‌هایی که برای بررسی سئوی رقبا و پیشی گرفتن از آن‌ها ذکر می‌کنیم پیچیده‌تر است؛ اما لازم است که به بخشی از استراتژی بازاریابی محتوایی شما تبدیل شود.
 
بررسی سئوی رقبا
 
بررسی سئوی رقبا
 
4- بهینه سازی های داخلی سئوی سایت رقبا را بررسی کنید
با تحلیل سئوی داخلی یا درون سایتی (on-site SEO) رقبا به اطلاعات ارزشمندی دست پیدا خواهید کرد که می‌تواند به مبنای مناسبی برای سایر اقدامات شما تبدیل شود. از این طریق متوجه می‌شوید که رقیب شما هر چند وقت یک‌بار و چه نوعی از محتوا را منتشر می‌کند و کدام کلمات کلیدی را هدف قرار داده است. در این راستا باید به موارد زیر توجه ویژه‌ای داشته باشید:
• متادیتا (Metadata)؛
• استراتژی‌های مربوط به عناوین (طول عناوین، وضعیت استفاده از کلمات کلیدی در عنوان، وضعیت تگ‌های عنوان و موارد مشابه).
علاوه بر این، باید تلاش کنید تا از استراتژی‌های رقبا در رابطه با لینک داخلی نیز پرده بردارید. در واقع، حتی می‌توانید این اطلاعات را به عنوان معیاری برای اقدامات و برنامه‌های سئوی درون سایتی خودتان در نظر بگیرید.
در مجموع کاری که باید انجام بدهید این است که نقاط قوت رقبا را پیدا کنید تا بتوانید از آن‌ها یاد بگیرید و نقاط ضعف یا خلأهای موجود را به فرصت تبدیل کنید.
در هنگام تحلیل محتوا باید این موارد را بررسی و ارزیابی نمایید:
• میزان اعتبار محتوا؛
• نوع محتوا و آیتم‌های دیداری و شنیداری مورد استفاده؛
• طول ویدئو یا تعداد کلمات؛
• عمق مطلب و میزان پرداختن به جزئیات.
همه موارد بالا برای ربات‌های گوگل اهمیت به سزایی دارند و لذا در تعیین رتبه شما و رقبا تعیین کننده خواهند بود.
 
5- استراتژی‌های بک لینک رقبا را بررسی کنید
یکی از مهم‌ترین قسمت‌های تحلیل رقابتی و بررسی سئوی رقبا، شناسایی منبع بک‌لینک‌های رقیب و استفاده از این اطلاعات در جهت جذب لینک‌های باکیفیت برای سایت خودتان است.
به این منظور لازم است که از ابزارهای تحلیل سئویی استفاده کنید که لینک‌های داده شده به سایت را نیز نشان می‌دهند. سپس باید تلاش کنید تا از آن منابع و سایر منابع متناسب و معتبر بک لینک بگیرید.

 
6- ساختار سایت رقبا و کیفیت تجربه کاربری آن را بررسی کنید
اگر نمی‌دانستید که گوگل چقدر برای کیفیت تجربه کاربری اهمیت قائل است باید دانسته‌های خود را به‌روز کنید.
تقریباً همه تغییرات عمده الگوریتمی گوگل در طول چند سال اخیر بر روی تجربه کاربری متمرکز بوده است: از تلاش در جهت خلق تجربه‌های موبایلی بهتر گرفته تا افزایش سرعت صفحات و بهبود نحوه نمایش نتایج جستجو.
 
اگر وب‌سایت شما نسبت به رقبا کندتر است؛ ریسپانسیو یا واکنشگرا نیست؛ یا اینکه کاربر را گیج می‌کند، باید دست به کار شوید و به دنبال بهبود تجربه کاربران در هنگام استفاده از سایت خود باشید. پیشنهاد می‌کنیم:
• سایت‌مپ سایت خود را بهینه سازی کنید تا عملکرد و سرعت ربات گوگل بهبود پیدا کند تا بتواند نتایج بهتر و مناسب‌تری را در اختیار مخاطبان شما قرار بدهد؛
• برای بهبود سرعت سایت خود، به خصوص صفحات فرود مهم و ارزشمند آن اولویت خاصی قائل شوید؛
• اطمینان پیدا کنید که در هنگام تهیه و تنظیم تک تک مؤلفه‌های سایتتان، مخاطب هدف را در نظر داشته‌اید.
برای ارزیابی عملکرد رقبا، بهتر است که نگاهی به صفحات فرود سایت آن‌ها بیندازید. علاوه بر این:
• عمق کلیک (Click Depth به معنای تعداد کلیک‌های لازم برای رسیدن به یک صفحه خاص) را بررسی کنید؛
• ببینید که آیا در سایتشان Orphan Page یا صفحه یتیم (به معنی برگه‌هایی که از هیچ برگه دیگری به آن‌ها لینک داده نشده است) دارند یا خیر؛
• وضعیت توزیع PageRank در سایت را بررسی کنید.
اگر پس از آنالیز سایت رقیب به این نتیجه رسیدید که با وجود قدیمی بودن ظاهر سایت یا عدم بهینه سازی برای موبایل، همچنان رتبه خوبی دارد، فرصت درخشانی برای کسب رتبه‌های بهتر در صفحات نتایج جستجو پیدا کرده‌اید.
 
بررسی سئوی رقبا
 
7- بررسی کنید که رقبای شما چگونه از شبکه‌های اجتماعی بهره برداری می‌کنند
اگرچه نحوه تأثیر شبکه‌های اجتماعی بر سئو مورد مناقشه است، اما به ندرت می‌توانید سئوکار کارکشته‌ای را پیدا کنید که بر اهمیت توجه به شبکه‌های اجتماعی در استراتژی‌های سئو صحه نگذارد؛ بنابراین لازم است که در هنگام بررسی سئوی رقبا، فعالیت آن‌ها در شبکه‌های اجتماعی را نیز زیر نظر بگیرید.
به این منظور می‌توانید از ابزارهای مخصوص نظارت بر شبکه‌های اجتماعی، موسوم به Social Listening Tools یا ابزارهای شنیداری یا گوش‌دهی اجتماعی استفاده کنید.
ابزارهای شنیداری قوی با شناسایی و اعلام مِنشِن یا ذکر نام برند در شبکه‌های اجتماعی (Mention)، فرصت بیشتری را برای تعامل با مخاطب فراهم می‌کنند.
 
برای ارزیابی عملکرد رقبا در شبکه‌های اجتماعی، باید به سؤالاتی از این دست پاسخ بدهید:
• از کدام شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند (و از کدامها استفاده نمی‌کنند)؟
• چقدر محتوا تولید می‌کنند؟
• نحوه تعامل آن‌ها با دنبال‌کنندگانشان چگونه است؟
• مقدار تعامل با کدام نوع یا انواع محتوا بیشتر است؟
به علاوه، می‌توانید منشن نام رقبا، نقد و نظرات مردم درباره آن‌ها و وضعیت روابط عمومی‌شان در شبکه‌های اجتماعی را زیر نظر بگیرید تا با مخاطبان آن‌ها بیشتر آشنا شوید و به دنبال برنامه‌هایی برای بهبود و تقویت تعامل با این مشتریان بالقوه باشید.
 
8- هزینه‌های تبلیغات رقبا را بررسی کنید
اگر در بررسی سئوی رقبا کم نگذاشته‌اید و از هیچ تلاشی برای بهینه سازی وب‌سایت خود دریغ نکرده‌اید، اما باز هم همیشه یک قدم از آن‌ها عقب هستید، این امکان وجود دارد که رقبای شما پول بیشتری را هزینه کرده و برای افزایش نرخ تبدیل و فروش از تبلیغات پولی گوگل استفاده کرده باشند.
چنانچه امکانات و بودجه لازم برای رقابت پایاپای در تبلیغات پولی را در اختیار ندارید، دست کم با نظارت و بررسی کمپین‌های تبلیغاتی گوگل، محتوای پروموت شده، تبلیغات بنری، پست‌های پولی و موارد مشابه می‌توانید نوع تبلیغات، محل تبلیغ، هزینه‌ها و سبک و سیاق آگهی‌های رقبای خود را بررسی و ارزیابی کرده و گزینه‌های بهتر و پربازده‌تری را برای صرف هزینه انتخاب کنید.

 
سخن پایانی
حال که با بررسی سئوی رقبا و تحلیل رقابتی آشنا شدید، لازم است که روند رو به جلوی حرکت خود را ادامه بدهید و هیچ‌گاه از تلاش برای کسب اطلاعات بیشتر، تجزیه و تحلیل اطلاعات دریافتی و بهره برداری هرچه بیشتر از آن اطلاعات دست برندارید.
همواره به دنبال بهبود فرآیندهای تحلیلی و نظارت دقیق‌تر بر سئوی رقبا باشید و در عین حال، وضعیت سئو و رتبه خود را نیز زیر نظر داشته باشید.
در نهایت، سخت‌کوشی شما به بار خواهد نشست و جایگاه شایسته خود در نتایج جستجو را به دست می‌آورید.

کسب و کار اینترنتی...
ما را در سایت کسب و کار اینترنتی دنبال می کنید

برچسب : بررسی سئوی رقبا, نویسنده : bahar jazbmarketing بازدید : 250 تاريخ : دوشنبه 12 اسفند 1398 ساعت: 18:47

مارس امسال (2019)، ماه بسیار پرمشغله‌ای برای دنیای سئو بود. چرا که بسیاری از صاحبان وب، از یک ماه قبل شاهد تغییرات و نوسانات چشمگیری در رتبه‌بندی سایت‌های خود شده بودند. مسئولان گوگل در مارس گفتند که آنها به‌تازگی آپدیت گسترده الگوریتم هسته‌ای انجام داده‌اند. آپدیت این الگوریتم به دلیل اینکه با کنفرانس شرکت Pubcon در مورد سئو در فلوریدا همزمان شد، با نام فلوریدا 2 معروف شد و اگرچه هیچ ربطی به اولین آپدیت فلوریدا که سال 2003 انجام شد ندارد، اما تاثیری شبیه آن داشت.

شرکت گوگل همزمان با این به‌روزرسانی مهم اعلام کرد که دیگر از کد rel=prev/next برای نمایه‌سازی استفاده نمی‌کند. این خبر همه را شگفت‌زده کرد. زیرا موتورهای جستجو پیش از این توصیه کرده‌ بودند با استفاده از این کد می‌توانند از صفحه‌بندی سایت‌ها و نمایه‌سازی‌های مناسب مطمئن شوند. شرکت گوگل گفت، این موتور جستجو در حال حاضر آنقدر هوشمند شده که دیگر نیازی به ابزار نمایه‌سازی ندارد اما با اینحال توصیه می‌کند سئوکارها هنوز این کد را در سایت خود برای اهداف دیگر داشته باشند. 
از طرفی در همین دوران، شرکت نرم‌افزاری مز (Moz)، فعال در حوزه بازاریابی دیجیتال (مارکتینگ)، پس از سال‌ها فعالیت، اولین به‌روزرسانی الگوریتم خود Domain Authority (ارزش دامنه) را انجام داد. این به‌روزرسانی در توئیتر خیلی سروصدا راه انداخت و سئوکارها را حسابی گیج کرده بود، چرا که شاهد سقوط وسیعی در امتیاز‌های ارزش دامنه وب‌سایت‌هایشان شدند. 
با وجود اینکه به‌روزرسانی الگوریتم شرکت مز، کاملا از الگوریتم فلوریدا 2 گوگل متفاوت است، صاحبان وب‌سایت‌ها نگران بودند که احتمال دارد رتبه وب‌سایت‌شان، مانند اثر آپدیت فلوریدا 2، دچار کاهش شود.

 


آپدیت الگوریتم گوگل مارس 2019 (فلوریدا 2)
از چند ماه قبل از مارس 2019، زمزمه‌هایی میان جامعه سئوکارها در خصوص مکان کلیدواژه و نوسانات ترافیکی در صفحات نتایج موتور جستجو (SERPs) به وجود آمده بود. بسیاری از انجمن‌های صنعت آنلاین از مشاهدات اولیه‌شان از تغییرات و کاهش چنین به‌روزرسانی‌هایی سخن می‌گفتند و پیش‌بینی می‌کردند که آپدیت الگوریتم هسته‌ای برای تنظیمات مربوط به صفحات نتایج موتور جستجو هم به زودی در راه باشد. 
البته جای هیچ تردیدی نیست که گوگل معمولا هر روز الگوریتم‌های خود را به‌روزرسانی می‌کند و حتی گاهی‌اوقات این کار را چند بار در روز انجام می‌دهد. اما معمولا این به‌روزرسانی‌ها بدون شناسایی انجام می‌شوند. اما آپدیت فلوریدا 2 را نمی‌توان با این آپدیت‌های روزانه مقایسه کرد، تا آنجا که گوگل به طور رسمی اعلام کرد این آپدیت الگوریتم هسته‌ای وسیع را برای بهبود الگوریتم خود انجام داده است. 

 


آپدیت الگوریتم فلوریدای گوگل چیست؟ 
 برای درک اینکه این به‌روزرسانی چرا به فلوریدا 2 معروف شد، باید نگاهی به تاریخچه آپدیت فلوریدا –معروف به فلوریدا1- بیندازید. 
اولین آپدیت الگوریتم فلوریدای گوگل، 16 نوامبر 2003 انجام شد. هدف از این آپدیت زودهنگام، مقابله با فعالیت اسپم‌هایی بود که در آن زمان روی صفحات نتایج موتور جستجو انجام می‌شد. 
گوگل متوجه شده بود که سئوکارها با استفاده از کلیدواژه‌ها، به صورت لینک‌های خارجی، در انکر تکست (Anchor Text) سایت‌ها، الگوریتم آنها را دستکاری کرده و در نتیجه می‌توانند جایگاه اول را در موتور جستجو به‌دست آورند. (کلمات و کاراکترهای موجود در یک متن که به سایت یا متنی دیگر لینک می شوند را انکر تکست می‌گویند.)
در این دوره، بیشتر وب‌سایت‌ها مربوط به سایت‌های تجارت الکترونیکی و لینک‌های همکار آنها بود. بنابراین آپدیت الگوریتم فلوریدا، فقط افرادی را که دست به این کارهای منفی می‌زدند، جریمه می‌کرد. 
در واقع این به‌روزرسانی توانست وضعیت کار سئو را برای همیشه تغییر دهد. این به‌روزرسانی همچون توفانی دنیای سئو را زیر و رو کرد و درست وسط فصل خرید تعطیلات رخ داد و انتقام سختی از سئوکارهای متقلب گرفت. 
از آنجایی‌که ایالت فلوریدا به داشتن توفان‌های شدید معروف است، این به‌روزرسانی هم نام فلوریدا را به خود گرفت. این اولین به‌روزرسانی اصلی گوگل بود که خود آن بیش از یک دهه خود پر از به‌روزرسانی‌های بزرگ دیگری بود. 


آپدیت الگوریتم فلوریدا 2 چیست؟
آپدیت الگوریتم هسته‌ای مارس یا فلوریدا 2، یکی از بزرگترین به‌روزرسانی‌های این چند ساله الگوریتم‌های گوگل است. این آپدیت 12 مارس 2019 انجام شد و صاحبان وب‌سایت‌ها شاهد نوسان‌هایی در ترافیک آن زمان، به‌ویژه روزهای 13 و 14 مارس بودند.
آپدیت فلوریدا 2، برخلاف آخرین آپدیت الگوریتم مدیک (Medic) ماه اوت گذشته، که بیشتر روی وب‌سایت‌‌های سلامت، پزشکی و YMYL (پول شما یا زندگی شما) که به حال خوب و رفاه فعلی و آینده افراد توجه دارند متمرکز بود، حوزه خاصی از فعالیت‌های وب‌سایت‌ها را هدف قرار نمی‌دهد. بنابراین سئوکارها باید بررسی کنند که فلوریدا 2 چگونه روی الگوریتم گوگل اثر می‌گذارد.
به‌روزرسانی‌های شبیه فلوریدا 2 به جای تمرکز روی وب‌سایت‌های جریمه‌شده، وب‌سایت‌هایی را در نظر می‌گیرند که محتوای باکیفیت‌تری دارند و به نیاز کاربر توجه نشان می‌دهند و مشمول جایزه هستند.

 

 
آپدیت الگوریتم فلوریدا 2 چه اثری روی وب‌سایت‌ها می‌گذارد؟
اگر صاحب وب‌سایت هستید، ممکن است با خود فکر کنید که این به‌روزرسانی چه اثری روی مشتری‌هایتان یا خود سایت‌تان خواهد داشت؟ البته از این به‌روزرسانی چند ماه گذشته است و تغییرات بسیاری در وب‌سایت‌ها رخ داده است که از برخی از آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
* افزایش ترافیک و سرعت جابه‌جایی در صفحات وب‌سایت‌هایی که دارای محتوای با کیفیت (E-A-T) هستند 
* تغییر در رتبه‌بندی‌های کلیدواژه‌های کوتاه
* تغییرات نامنظم در رتبه‌بندی صفحه و ترافیک
* صفحات نتایج موتور جستجو (SERPs) در گوشی‌های همراه در مقایسه با دسکتاپ دچار بی‌ثباتی بیشتری شدند
* بهبود در برخی از روش‌های جستجو در گوگل
* این تاثیر جهانی بوده و صنعت یا منطقه جغرافیایی خاصی را در نظر نگرفته است


همچنین در نظر داشته باشید که هنگام به‌روزرسانی الگوریتم فلوریدا2، مسئولان شرکت گوگل در صفحه رسمی توئیتر گوگل گفتند که پس از این به‌روزرسانی، صاحبان وب‌سایت‌ها باید منتظر چه چیزی باشند: 
« با انجام هر نوع به‌روزرسانی الگوریتم‌های گوگل، معمولا برخی از سایت‌ها بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرند یا از تعداد بازدیدکنندگان‌شان کم می‌شود. اگر صفحه‌ای در وب‌سایت به خوبی عمل نمی‌کند، مشکلی برای آن صفحه پیش نیامده است. بلکه این تغییر ناشی از عملکرد سیستم‌های ما بوده و اکنون از صفحاتی بهره می‌گیرد که در گذشته کمتر مورد توجه بودند.......»


این توضیح نشان می‌دهد که برای وب‌سایت‌هایی که با تغییراتی منفی در عملکرد ارگانیک (ترافیک ارگانیک) خود مواجه شده‌اند، هیچ راه حل نهایی وجود ندارد مگر اینکه روی تولید محتوای عالی، آموزنده و با کیفیت که کاربر محور است، متمرکز شوند. 
ترافیک ارگانیک در واقع به این معنی است که با جستجو کردن عبارتی در موتورهای جستجو مانند گوگل، بینگ یا یاهو، وارد سایتی شویم که در نتایج جستجو نمایش داده شده است. مثلا ممکن است عبارت «آپدیت فلوریدا 2» را در موتورهای جستجو وارد کنیم. سایت‌هایی که این موتورها نشان می‌دهند، ترافیک ارگانیک سایتی محسوب می‌شوند که در مورد آپدیت فلوریدا 2، توضیحاتی ارائه داده است. با استفاده از کلمات کلیدی مناسب و مرتبط و نوشتن محتوای باکیفیت می‌توان این نوع ترافیک را افزایش داد.

 


بی‌ثباتی صفحات نتایج موتور جستجو (SERPs)
پس از انجام آپدیت فلوریدا 2، بیش از 30 روز در یکسری از سایت‌ها، بی‌ثباتی در صفحات نتایج موتور جستجو یا به اختصار SERPs، مشاهده شد. این صفحات، صفحات وبی هستند که به وسیله موتورهای جستجو در پاسخ به یک جستجو نمایش داده می‌شوند. این وضعیت نشان داد که در نتیجه این به‌روزرسانی مکان بسیاری از صفحات دچار نوسان شده است. این بی‌ثباتی‌ها در تمام موضوعات طبقه‌بندی شده وب‌سایت‌ها مشاهده شد و تنها روی یک صنعت خاص متمرکز نبود. 
همچنین باید به این موضوع توجه داشت که در حال حاضر موتورهای جستجوهای تلفن‌های همراه به طور چشمگیری در حال رشد هستند و این بی‌ثباتی صفحات نتایج موتور جستجو در مقایسه با کامپیوترهای رومیزی، روی آنها اثر بیشتری گذاشته است. 
البته با توجه به تحلیل‌های انجام شده، برخی از طبقه‌های موضوعی خاص بیش از موضوعات دیگر بی‌ثبات‌ شدند. این موضوعات عبارت‌اند از هنر و سرگرمی، اخبار و سایت‌های ورزشی که نشان می‌دهد محتوای این سایت‌ها ممکن است برای کاربر ارزشمند نبوده و باعث شده پس از به‌روزرسانی فلوریدا 2، دچار نوسانات بیشتری در SERPهای خود شوند. 
با اینحال داده‌های ثانویه ارائه‌شده به وسیله نرم‌افزار SEMRush، تحلیل فوق را تایید نکرد. اما صاحبان این وب‌سایت‌ها این اثر به‌روزرسانی را قبول داشتند. 


برطرف کردن مشکلات ناشی از آپدیت فلوریدا 2
اگر به‌روزرسانی الگوریتم هسته‌ای گوگل، سایت شما را دستخوش تغییر کرده و به دنبال روش‌هایی برای بهبود آن هستید، با روش‌هایی که به برخی از آنها در اینجا اشاره شده، می‌توانید این مشکل را حل کنید.


1. روی کیفیت E-A-T متمرکز شوید
در هر استراتژی سئو برای بهبود رتبه سایت، دستورالعمل‌های E-A-T را با دقت به‌کار برید. E-A-T،‌ مخفف واژگان لاتین تخصص، اعتبار و اعتماد‌پذیری است. با استفاده از این دستورالعمل و تولید محتوای آموزنده و مفید می‌توانید رتبه وب‌سایت خود را در موتورهای جستجو افزایش دهید. 
وقتی محتوای سایت‌تان از کیفیت بالا و بسیار خوبی بهره‌مند باشد، می‌تواند در صفحات نتایج موتور جستجو با سایت‌های دیگر رقابت کند و در رتبه بالاتری قرار گیرد. این روش نه‌تنها مشکلات ناشی از به‌روزرسانی‌های الگوریتم‌های مدیک و فلوریدا 2 را برطرف می‌کند، بلکه از آن در برابر اثرات به‌روزرسانی‌های هسته‌ای و هدفمند آینده هم مراقبت می‌کند.


2. نویسنده و برند خود را معرفی کنید
با خواندن دستورالعمل‌های راهنمای ارزیابی ارزش صفحات از دید گوگل، متوجه می‌شوید که اطلاعاتی که در وب‌سایت خود قرار می‌دهید باید نویسنده مشخصی داشته باشند یا صفحه تماس با ما داشته باشید تا در صورت لزوم کاربر بتواند با شما ارتباط برقرار کند. اگر محصول یا خدمتی ارائه می‌دهید باید در صفحه‌ای از وب‌سایت‌تان جزئیات مربوط به راهنمایی مشتری‌ها و پشتیبانی آنها را ارائه دهید. 
بدین ترتیب گوگل می‌تواند به راحتی به تخصص نویسنده مطالب وب‌سایت دسترسی پیدا کند و همچنین دریابد که منبع اطلاعاتی آنها قابل اعتماد است و می‌توان این اطلاعات را هم به کاربر وب‌سایت منتقل کرد. 
دستورالعمل راهنمای ارزیابی ارزش صفحات از دید گوگل قابل تغییر نیست و در به‌روزرسانی‌های گذشته الگوریتم‌های گوگل، از صاحبان وب‌سایت‌ها خواسته شده بود که باید نسبت به منابعی که اطلاعات را از آنها استخراج می‌کنند هم هوشیارانه رفتار کنند. به طور مثال هنگام به‌روزرسانی الگوریتم فلوریدا 1 در سال 2003، بیشتر وب‌سایت‌هایی که در موضوعات YMYL (پول شما یا زندگی شما) فعال بودند، به دلیل اینکه حاوی اطلاعات بسیار حساسی بودند و در این زمینه قابل اعتماد نبودند، جریمه شدند. گوگل از آنها انتظار داشت که از منابع معتبر آموزنده استفاده کنند تا بتوانند محتوا و اطلاعات قابل اعتماد در اختیار کاربران خود قرار دهند. 

 


3. محتوای بی‌کیفیت را از وب‌سایت‌تان حذف کنید
همانطور که در دستورالعمل E-A-T مشاهده کردید، توصیه می‌شود هر نوع محتوای بی‌کیفیت موجود در سایت‌تان را بردارید یا آنها را بهبود بخشید. 
محتواهای بی‌کیفیت معمولا ویژگی‌های زیر را دارند:
* محتوای مورد نظر از لحاظ تعداد کلمات بسیار کوتاه است که آن از نظر گوگل «ضعیف» در نظر گرفته می‌شود و برای وب‌سایت ارزش کمی دارد یا حتی هیچ ارزشی ندارد. 
*‌ محتوای سایت هیچ لینکی که به صفحات درون سایت اشاره کند ندارد یا لینک‌های آماده‌شده بسیار بی‌کیفیت هستند و صفحات مورد نظر به راحتی در دسترس قرار نمی‌گیرند. 
* محتوای وب‌سایت حاوی چندین لینک داخلی یا کلیدواژه‌هایی است که به کرات استفاده شده و هیچ کیفیت بیشتری به محتوای مورد نیاز کاربر اضافه نمی‌کند. 
* برخی از محتواهای یک وب‌سایت در صفحات دیگر سایت هم تکرار شده است یا همان محتوا در یک یا بیش از چند وب‌سایت دیده می‌شود. 


4. اعتمادپذیری سایت را افزایش دهید
برای اینکه بتوانید امتیاز مربوط به کیفیت E-A-T سایت‌تان را افزایش دهید، توصیه می‌شود که صفحه «درباره ما» در وب‌سایت خود ایجاد کنید یا اگر چنین صفحه‌ای دارید، آن را از نظر ارائه اطلاعاتی در مورد خود و وب‌سایت‌تان قوی کنید. این صفحه معمولا اعتماد مخاطبان مورد نظرتان را بالا می‌برد. در این صفحه فرصتی عالی در اختیار دارید که اعتبارنامه‌های خود و همچنین ویژگی مشتریان خود و نظرات آنها را به نمایش بگذارید. 
این صفحه، نه تنها از دستورالعمل‌های راهنمای ارزیابی ارزش صفحات از دید گوگل به طور مستقیم پیروی می‌کند، بلکه می‌تواند وجهه کسب‌وکارتان و تخصص ‌وب‌سایت‌تان را بالا برده و به آن اعتبار ببخشد. در حقیقت مقدار محبوبیت سایت، تعامل با کاربر و نظرات کاربر به عنوان مدارک شهرت و اعتبار سایت‌تان در نظر گرفته می‌شود. 
برای ارتقا‌ء این علایم نشاندهنده قابل اعتماد بودن، بهتر است به کد HTML، داده‌های ساختاری مربوط به وب‌سایت‌تان اضافه کنید تا گوگل و کاربران‌تان بتوانند در مورد شما به اطلاعات تکمیلی بیشتری دسترسی داشته باشند.
همچنین این روش می‌تواند به بهبود صفحات نتایج موتور جستجو وب‌سایت‌تان، بدون اینکه حتما در صفحه اول قرار بگیرد، کمک کند. 


5. وب‌سایت‌تان را ایمن کنید
یکی از عوامل جدایی‌ناپذیر دستورالعمل‌های E-A-T، امنیت کاربران هنگام استفاده از موتور جستجوست. بنابراین اگر تحت تاثیر اثر منفی به‌روزرسانی الگوریتم فلوریدا 2 قرار گرفته‌اید یا حتی هنوز چنین تجربه‌ای نداشته‌اید، وب‌سایت خود و کاربران‌تان را با دریافت گواهینامه SSL ایمن کنید. 
پروتکل SSL (لایه سوکت‌های امن، Secure Sockets Layer)، یکی از پروتکل‌های رمزنگاری است و برای تامین امنیت ارتباطات از طریق اینترنت ایجاد شده است. این استاندارد وب، اطلاعات بین کاربر و وب‌سایت را کدگذاری می‌کند. 
برای وب‌سایت خود گواهینامه SSL بخرید تا امنیت وب‌سایت و کاربران‌تان بالا رود. این گواهینامه زمانی اهمیت بسیاری پیدا می‌کند که از کاربران سایت‌تان، اطلاعات حساسی را درخواست و جمع‌آوری می‌کنید. 
با این کار نه تنها امنیت خودتان را بالا می‌برید، بلکه می‌توانید اعتماد کاربران‌تان را هم به خود جلب کرده و آنها با مشاهده این گواهینامه، با خیال راحت با وب‌سایت‌تان ارتباط برقرار کرده و در تعامل باشند.  

 


6. سرعت صفحات وب‌سایت‌تان را افزایش دهید
همانطور که پیش از این شرح داده شد، افزایش سرعت جابه‌جایی صفحات در یک وب‌سایت می‌تواند ترافیک آن را بالا ببرد. همانطور که شرکت گوگل می‌گوید، سایت و سرعت صفحه، یکی از علایم نهایی رتبه‌بندی استفاده‌شده به وسیله الگوریتم آنهاست و روی تلاش‌ شما مبنی بر کاهش زمان بارگذاری یک صفحه متمرکز است. 
در واقع هرچه سرعت جابه‌جایی در صفحات وب‌سایت‌تان بیشتر باشد، کیفیت سایت‌تان افزایش می‌یابد. 


برای بالا بردن سرعت صفحات وب‌سایت‌ روش‌های مختلفی وجود دارد که از آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: 


* فشرده‌سازی فایل‌ها
با استفاده از نرم‌افزارهای فشرده‌سازی فایل، می‌توانید اندازه فایل‌های مورد استفاده در وب‌سایت‌تان را به‌گونه‌ای کاهش دهید که به طور مثال، حجم آنها بیش از 150 بایت نشود. 


* بهینه‌سازی کدهای مورد استفاده
با بهینه‌سازی کدهای مورد استفاده (مانند کدهای CSS، JavaScript و HTML) می‌توانید سرعت صفحات وب‌سایت‌تان را بسیار افزایش دهید. در این حالت باید فواصل، کاما و دیگر کارکترهای غیرضروری را حذف کنید. همچنین فرمت و تفسیر کدها  و کدهای بدون مصرف را از سایت بردارید. 


* کاهش تغییر مسیر 
هر بار که صفحه‌ای از وب‌سایت، کاربر را به صفحه دیگر هدایت می‌کند، کاربر برای ورود به آن صفحه منتظر می‌ماند. این تغییر مسیر دادن‌ها از سرعت جابه‌جایی در صفحات می‌کاهد. 


* رفع خطای  render-blocking جاوااسکریپت
مرورگرها برای باز کردن یک صفحه از وب‌سایت، باید به وسیله تجزیه کد HTML،  نوعی ساختار درختی DOM، ایجاد کنند.  زمانی که یک صفحه ی وب بارگذاری می شود، مرورگر از آن صفحه، یک مدل شیء‌گرا (Document Object Model‌) ایجاد می کند که این مدل، نوعی ساختار درختی از اشیاء موجود در صفحه HTML است. وقتی مرورگرتان طی این فرآیند به سندی برخورد می‌کند، متوقف شده، سپس آن را اجرا کرده و به کار خود ادامه می‌دهد. برطرف کردن این خطا می‌تواند سرعت صفحات وب‌تان را افزایش دهد. 


* برطرف کردن مشکل حافظه پنهان مرورگر
حافظه‌ پنهان مرورگر، پس از مدتی پر از اطلاعات ( از برگه‌های مختلف گرفته تا تصاویر، فایل‌های جاوااسکریپت و غیره) می‌شود. وقتی کاربر دوباره وارد سایت‌تان می‌شود،‌ مرورگر مجبور به بارگذاری مجدد کل صفحات نمی‌شود. می‌توانید برای حافظه پنهان، تاریخ انقضاء استفاده تعیین کنید تا بدین ترتیب سرعت صفحات وب‌سایت‌تان بالا رود.  


* زمان پاسخگویی سرور را بهبود بخشید
زمان پاسخگویی سرور، تحت تاثیر مقدار ترافیکی که دریافت می‌کنید، منابعی که هر صفحه از آنها استفاده می‌کند و نرم‌افزاری که سرور شما با آن سر و کار دارد، است. برای  بهبود زمان پاسخگویی سرور، جستجو یا مسیریابی کند داده‌ها را بهینه کنید یا مشکل نبود حافظه کافی را برطرف نمایید. زمان پاسخگویی سرور زیر 200 میلی‌ثانیه عالی است. 


* تصاویر سایت را بهینه‌سازی کنید
مراقب باشید تصاویرتان بزرگتر از آنچه که نیاز است، نباشند. همچنین از فرمت مناسب استفاده کنید. فرمت فایل‌های گرافیکی کمتر از 16 رنگ، بهتر از PNG باشد اما فرمت عکس‌ها به طور کلی JPEG باشد بهتر است و البته پیش از استفاده در وب‌سایت باید فشرده شوند. 
با انجام دادن کارهای فوق می‌توانید سرعت جابه‌جایی در صفحات وب‌سایت‌تان را بالا برده و در نهایت از اثرات منفی آپدیت الگوریتم فلوریدا 2 بکاهید. 

 

کلام آخر
برای اینکه ترافیک و رتبه‌بندی وب‌سایت‌تان در بهترین شرایط باشد، همیشه باید مراقب به‌روزرسانی‌های مهم الگوریتم‌های گوگل، مانند فلوریدا2 باشید و پس از 10 تا 15روز از گذشت هر ‌به‌روزرسانی که موجب نوسان در رتبه‌بندی سایت‌تان شده است، تغییرات لازم را انجام دهید تا وب‌سایت‌تان دچار مشکل نشود. 

کسب و کار اینترنتی...
ما را در سایت کسب و کار اینترنتی دنبال می کنید

برچسب : آپدیت الگوریتم فلوریدا 2 گوگل , نویسنده : bahar jazbmarketing بازدید : 238 تاريخ : دوشنبه 12 اسفند 1398 ساعت: 18:46

موفقیت در کسب‌وکار، مستلزم داشتن متر و معیارهای مشخص برای سنجش میزان تحقق اهداف و انجام اقدامات مقتضی با توجه به شاخص‌های خاصی است که زیر نظر گرفته می‌شوند. در واقع، بدون توجه به شاخص‌های کلیدی و مهمی که نشان دهنده میزان تحقق اهداف کسب‌وکار هستند، تحقق آن اهداف و رشد و پیشرفت کسب‌وکار دور از انتظار به نظر می‌رسد. در این مطلب به سراغ این شاخص‌های حیاتی که با عنوان «شاخص‌های کلیدی عملکرد» شناخته می‌شوند می‌رویم و شما را با زیر و بم این مبحث مهم آشنا خواهیم کرد.
اما پیش از هر چیزی لازم است که با تعریف دقیق‌تری از شاخص‌های کلیدی عملکرد آشنا شویم.
 
شاخص کلیدی عملکرد چیست؟
شاخص کلیدی عملکرد یا KPI (Key Performance Indicator) کمیت قابل سنجشی است که کارآمدی شرکت در رسیدن به اهداف کلیدی کسب‌وکارش را نشان می‌دهد. برای درک بهتر شاخص کلیدی عملکرد بهتر است که به تعاریف مشابه دیگری که از سوی منابع مختلف ارائه شده نیز نگاهی داشته باشیم:
• تعریف واژه نامه آکسفورد از شاخص کلیدی عملکرد: یک مقیاس قابل سنجش که برای ارزیابی موفقیت یک سازمان، کارکنان و غیره در تحقق اهداف تعیین شده برای عملکرد به کار می‌رود؛
• تعریف اینوِستوپدیا: مجموعه‌ای از معیارهای قابل سنجشی که یک شرکت برای سنجش عملکرد خود در طول زمان به کار می‌برد؛
• تعریف واژه نامه مَک‌میلان: روشی برای سنجش کارآمدی یک سازمان و پیشرفت آن در راستای تحقق اهدافی که دارد.
سازمان‌های مختلف در سطوح مختلفی از شاخص‌های کلیدی عملکرد برای ارزیابی موفقیتشان در رسیدن به اهداف مورد نظر استفاده می‌کنند. به عنوان نمونه، این شاخص‌ها در سطوح بالا می‌توانند بر عملکرد کلی کسب‌وکار تمرکز داشته باشند؛ اما تمرکز شاخص‌های کلیدی عملکرد در سطوح پایین‌تر بر فرآیندهای بخش‌های مختلف، مانند فروش، بازاریابی، منابع انسانی و پشتیبانی خواهد بود.
 
شاخص کلیدی عملکرد چیست؟

 

شاخص‌های کلیدی عملکرد چه انواعی دارند؟
شاخص‌های کلیدی عملکرد از دیدگاه آکادمیک به انواع مختلفی تقسیم می‌شوند. البته از آنجایی که این تقسیم‌بندی‌ها کمک خاصی به مهم‌ترین نیاز ما که تعیین شاخص‌های کلیدی بهتر است نمی‌کنند شاید زیاد سودمند به نظر نرسند؛ اما بهتر است که با نام و کاربرد آنها آشنا باشید:
• شاخص‌های کلیدی عملکرد تأخیری (Lagging KPI): این شاخص‌ها عملکرد شما در طول زمان را نشان می‌دهند. شاخص‌های تأخیری برای نمایش میزان پیشرفت و حفظ تمرکز کارکنان بسیار سودمند هستند، اما تأثیر اقدامات شما بر آنها فوراً مشخص نمی‌شود؛ بنابراین برای تصمیم‌گیری‌های روزانه ایده آل نیستند.
• شاخص‌های کلیدی عملکرد مقدم (Leading KPI): این شاخص‌ها آنچه که در لحظه در جریان است را نشان می‌دهند و می‌توانند در پیش بینی نتایج آینده به شما کمک کنند. ثبت نام مشتریان می‌تواند یک نمونه خوب از این شاخص‌ها باشد؛ چرا که می‌توانید تغییر تعداد ثبت‌نام‌ها را به صورت لحظه‌ای مشاهده کنید.
• شاخص‌های کلیدی عملکرد استراتژیک: این شاخص‌ها میزان پیشرفت شما به سوی اهداف اصلی و اساسی‌تری، مانند تعداد ماهانه کاربران فعال (MAU) را می‌سنجند. شاخص‌های استراتژیک معمولاً دستخوش تغییرات زیاد یا ناگهانی نخواهند شد و لذا عمدتاً به صورت روزانه زیر نظر گرفته نمی‌شوند.
• شاخص‌های کلیدی عملکرد عملیاتی (Operational KPI): این شاخص‌ها موارد روزمره‌تری که به رسیدگی فوری نیاز دارند را می‌سنجند. شاخص‌های عملیاتی، پیشرفت شما در لحظه را نشان می‌دهند و بسته به اولویت‌های فعلی، نسبتاً تغییرات زیادی دارند.
• شاخص‌های کلیدی عملکرد ملموس: این شاخص‌ها موارد عینی و ملموسی هستند که مشاهده و سنجش آنها به آسانی امکانپذیر است. به عنوان نمونه می‌توان به تعداد مشتریان یا حجم فروش اشاره کرد.
• شاخص‌های کلیدی عملکرد غیرملموس: این شاخص‌ها اندکی انتزاعی‌تر هستند و مشاهده و سنجش آنها نیز دشوارتر است؛ مثلاً شاخص خالص ترویج کنندگان (NPS) یا میزان رضایت مشتریان (CSAT) از جمله این شاخص‌ها محسوب می‌شوند.

 
داشبورد KPI چیست؟
شاخص‌های کلیدی عملکرد به عنوان اصلی‌ترین روش برای تعیین دستاوردها و سنجش امکان و میزان تحقق اهداف، برای هر کسب‌وکاری مهم‌ترین متر و معیار به شمار می‌آیند. طبیعتاً این شاخص‌ها به صورت کاملاً مجزا کار نمی‌کنند؛ بلکه هم‌پوشانی دارند و بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند. داشبورد KPI فضایی است که در آن می‌توانید شاخص‌های کلیدی عملکرد مختلف را در کنار هم قرار بدهید و تأثیر و تأثّر آنها بر یکدیگر را مشاهده کنید. به عبارت دیگر، داشبورد KPI یک منبع اطلاعاتی تمرکزیافته است که همه مواردی که برای پیگیری پیشرفت شاخص‌های کلیدی عملکرد، اهداف تیمی و اهداف شرکت خود مورد سنجش قرار می‌دهید را نمایش می‌دهد.
 
به عنوان مثال، اگر رهبران دپارتمان‌های مختلف برای کارکنان خود شاخص‌های مختلفی را تعریف کرده باشند، داشبورد KPI تک تک مواردی که برای همه شاخص‌های تعریف و تخصیص داده شده زیر نظر گرفته شده را نمایش خواهد داد. به همین ترتیب، مدیران شرکت نیز می‌توانند با استفاده از داشبورد KPI پیشرفت و میزان کارآمدی هر دپارتمان در تحقق اهداف شرکت را مشاهده کنند. برای کار با این سیستم‌ها باید با عبارات و اصطلاحاتی آشنایی داشته باشید که از جمله مهم‌ترین آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
 
• شاخص کلیدی ریسک یا KRI (Key risk indicator): شاخصی که در مدیریت برای تعیین میزان ریسک هر اقدام به کار می‌رود. شاخص‌های کلیدی ریسک، مقادیری هستند که به منظور آگاهی سریع‌تر از مخاطرات رو به رشد در حوزه‌های مختلف کسب‌وکار توسط سازمان‌ها زیر نظر گرفته می‌شوند.
• عامل بحرانی موفقیت یا CSF (Critical success factor): عامل بحرانی موفقیت یک عبارت مدیریتی است که برای اشاره به مؤلفه‌ای به کار می‌رود که برای تحقق هدف سازمان ضروری است. 
• معیارهای عملکرد: با استفاده از این معیارها رفتار، اقدامات و عملکرد سازمان را در سطوح فردی و نه سازمانی مورد سنجش قرار می‌دهیم. به عنوان نمونه برای شخصی که در مرکز تلفن کار می‌کند می‌توان چنین معیارهای عملکردی را در نظر گرفت: تعداد تماس‌های پاسخ داده شده، میانگین زمان انتظار، تعداد تماس‌های موفق، میانگین زمان هر تماس.
 
شاخص کلیدی عملکرد چیست؟
 
چگونه می‌توان تأثیرگذاری و کارآمدی شاخص کلیدی عملکرد را افزایش داد؟
عامل تأثیرگذاری و کارآمدی شاخص کلیدی عملکرد در واژه «کلید» این عبارت نهفته است. در بسیاری از موارد شاهد آن هستیم که سازمان‌های مختلف با تقلید کورکورانه، شاخص‌های کلیدی رایج در حوزه فعالیتشان را به عنوان معیار عملکرد خود انتخاب می‌کنند و پس از مدتی انگشت حیرت به دهان می‌گیرند که چرا شاخص کلیدی عملکرد مورد نظر با کسب‌وکار آنها سنخیتی ندارد و تأثیر مثبتی را ایجاد نمی‌کند. در واقع، در هنگام تدوین شاخص کلیدی عملکرد باید به این نکته دقت داشت که همان‌طور که هر کلیدی برای در خاصی ساخته شده، هر شاخص کلیدی عملکردی نیز با توجه به ویژگی‌ها و شرایط خاص هر شرکت و سازمان تعیین می‌شود.
یکی از مهم‌ترین ابعاد شاخص کلیدی عملکرد و در عین حال، یکی از مغفول‌مانده‌ترین ابعاد آن، جنبه تعاملی این شاخص‌هاست. به بیان دیگر، شاخص‌های کلیدی عملکرد از همان قوانین و روش‌های مؤثر حاکم بر هر نوع دیگری از تعامل و ارتباط پیروی می‌کنند و درست مانند تعاملات انسانی، احتمال درک و انجام عمل بر مبنای اطلاعات موجز، واضح و مرتبط به مراتب بیشتر خواهد بود.
به منظور تهیه یک استراتژی برای تدوین شاخص‌های کلیدی عملکرد باید با مبانی اصلی شروع کنید و اهداف سازمانی و نحوه تحقق آنها را تعیین کرده و آنهایی که این اطلاعات را به کار خواهند بست مشخص کنید. این فرآیند انتهایی ندارد و باید با دریافت بازخورد از تحلیلگران، مدیران بخش و مدیران عالی رتبه سازمان، مرتباً جرح و تعدیل شود. با پیشرفت این فرآیند تحقیق، بررسی، کسب اطلاعات و اِعمال تغییرات لازم، به تدریج از فرآیندهایی که باید تحت شاخص‌های کلیدی ارزیابی شوند و افرادی که اطلاعات کسب شده را باید با آنها به اشتراک بگذارید درک و شناخت بهتری به دست می‌آورید.
 
چگونه یک شاخص کلیدی عملکرد تعریف کنیم؟
تعریف شاخص‌های کلیدی عملکرد عاری از پیچیدگی نیست. به این منظور، هر شاخص کلیدی باید از طریق یک ابزار سنجش عملکرد با یک برونداد خاص که از کسب‌وکار انتظار داریم در ارتباط باشد. در بسیاری از موارد، شاخص‌های کلیدی عملکرد با شاخص‌ها و معیارهای معمولی کسب‌وکار اشتباه گرفته می‌شوند. البته اگرچه این دو از لحاظ مفهومی زیاد از هم دور نیستند، اما شاخص‌های کلیدی عملکرد با توجه به اهداف اصلی یا حیاتی‌تر کسب‌وکار تعیین می‌شوند.
 
برای تعریف یک شاخص کلیدی عملکرد، پرسش‌های زیر را به صورت مرحله به مرحله پاسخ بدهید:
• نتیجه مطلوب از نظر شما چیست؟
• چرا چنین بروندادی برای شما اهمیت دارد؟
• چگونه پیشرفتتان را خواهید سنجید؟
• چگونه می‌توانید نتیجه مورد نظر را تحت تأثیر قرار بدهید و بهبود ببخشید؟
• چه کسی مسئول کسب این نتیجه برای کسب‌وکار است؟
• چطور متوجه می‌شوید که به نتیجه رسیده‌اید؟
• روند پیشرفت به سوی تحقق نتیجه را در چه بازه‌های زمانی مورد ارزیابی قرار می‌دهید؟
به عنوان نمونه، فرض کنیم که هدف شما افزایش درآمد ناشی از فروش برای سال جاری است. این را به عنوان «شاخص کلیدی عملکرد رشد فروش» نامگذاری کرده و اینطور تعریف می‌کنیم:
• افزایش درآمد ناشی از فروش امسال تا 20 درصد
• تحقق این هدف، کسب‌وکار را به سودآوری می‌رساند
• پیشرفت بر اساس افزایش درآمد با توجه به مبلغ هزینه شده سنجیده خواهد شد
• از طریق استخدام کارکنان بیشتر و تبلیغ برای مشتریان کنونی با هدف افزایش فروش محصولات
• مدیر فروش، مسئول تحقق این شاخص خواهد بود
• با افزایش 20 درصدی درآمد امسال
• هر ماه بررسی خواهد شد
 
شاخص کلیدی عملکرد SMART
یکی از روش‌های ارزیابی کیفیت و تناسب KPI برای پیشبرد اهداف کسب‌وکار، استفاده از معیار SMART است. این کلمه به معنی هوشمندانه است؛ اما در واقع یک سرواژه ساخته شده از اولین حروف واژه‌های Specific (مشخص و دقیق)، Measurable (قابل سنجش)، Attainable (قابل تحقق)، Relevant (مرتبط و متناسب) و Time-bound (زمان بندی شده و دارای محدودیت زمانی مشخص) است. به عبارت دیگر به منظور ارزیابی شاخص کلیدی عملکرد خود باید به این سؤالات پاسخ بدهید:
• آیا هدف شما خاص و مشخص است؟
• آیا می‌توانید میزان پیشرفت خود به سمت تحقق هدف را اندازه گیری کنید؟
• آیا هدف مورد نظر از یک دیدگاه واقع بینانه قابل تحقق است؟
• این هدف چقدر با سازمان شما تناسب دارد؟
• چه بازه زمانی برای تحقق این هدف مشخص شده است؟
با افزودن دو مورد دیگر به این معیار می‌توان شاخص‌های هوشمندانه‌تری (SMARTER به معنی هوشمندانه‌تر) را انتخاب کرد: Evaluate (ارزیابی) و Reevaluate (ارزیابی مجدد). این دو مرحله نیز اهمیت بسیار زیادی دارند؛ چرا که با توجه به آنها ارزیابی مستمر شاخص‌های کلیدی و میزان تناسب آنها با کسب‌وکارتان تضمین می‌شود. به عنوان مثال، اگر از میزان هدف تعیین شده برای کسب درآمد در سال جاری فراتر رفته‌اید، باید مشخص کنید که آیا دلیل این اتفاق، انتخاب یک هدف بسیار کوچک بوده یا اینکه عامل دیگری در این میان دخالت داشته است.
 
شاخص کلیدی عملکرد چیست؟
 
روش تدوین و توسعه شاخص‌های کلیدی عملکرد
در هنگام نوشتن یا توسعه یک شاخص کلیدی عملکرد باید به این موضوع دقت داشته باشید که آن KPI چه پیوندی با یک نتیجه یا هدف خاص دارد. توجه کنید که این شاخص‌ها باید متناسب با وضعیت کسب‌وکار شما تعیین شوند و لازم است که به شما در جهت تحقق اهدافتان کمک کنند. برای تعیین KPI به مراحل و نکات زیر توجه کنید:
 
1. یک هدف واضح برای شاخص کلیدی عملکرد خودتان بنویسید
نوشتن یک هدف واضح یکی از مهم‌ترین -و حتی شاید مهم‌ترین- بخش‌های تدوین KPI است. هر شاخص کلیدی باید کاملاً با یکی از اهداف کلیدی کسب‌وکار در ارتباط باشد؛ نه یک هدف پیش پا افتاده یا چیزی که یکی از کارکنان شرکت تصور می‌کند اهمیت دارد؛ هدف مورد نظر باید لازمه موفقیت سازمان باشد. در غیر اینصورت، هدفی را نشانه گرفته‌اید که نمی‌تواند نتیجه خاصی را برای کسب‌وکار شما به ارمغان بیاورد و لذا در بهترین حالت، برای تحقق هدفی تلاش می‌کنید که هیچ اثری بر روی وضعیت سازمان ندارد و در بدترین حالت، وقت، پول و سایر منابع شرکت که می‌توانست برای اهداف و اقدامات بهتری صرف شود را به هدر داده‌اید.
مَخلص کلام اینکه، KPI شما باید چیزی فراتر از اعداد و ارقام بی هدف باشد. در عوض، لازم است که نمایانگر یک مسئله استراتژیک در ارتباط با آنچه که سازمان شما برای انجام آن تلاش می‌کند باشد. در نتیجه، تنها با نگاه کردن به شاخص‌های کلیدی عملکرد یک سازمان باید بتوانید اطلاعات زیادی از مدل کسب‌وکار آن به دست بیاورید.
بدون نوشتن یک هدف واضح، هیچ کدام از این موارد محقق نخواهد شد.
 
2. شاخص‌های کلیدی عملکرد خود را با افرادی که نقشی در تحقق آنها دارند در میان بگذارید
اگر شاخص‌های کلیدی عملکرد شما به درستی به اطلاع افراد دخیل در تحقق آنها نرسد، فایده‌ای نخواهند داشت. اگر کارکنان شما –همان افرادی که وظیفه تحقق آمال و آرمان‌های شما برای سازمان را بر عهده دارند- خبری از اهدافتان نداشته باشند چطور می‌توانند به تحقق آنها کمک کنند؟ بدتر از این، در میان نگذاشتن KPI با کارکنان و دیگر افراد مرتبط باعث می‌شود که آنها در مسیر کار خود چشم بسته حرکت کنند و با ایجاد سرخوردگی و احساس بیگانگی با اهداف شما، راندمان کاری سازمان را کاهش خواهد داد.
در عین حال، با وجود اینکه در میان گذاشتن شاخص‌های کلیدی عملکرد با افراد ذینفع اهمیت دارد، اما روش این انتقال مهم‌تر است.
برای اینکه KPI کارآمد باشد، باید در یک بافت قرار بگیرد و این تنها در صورتی امکانپذیر است که نه فقط چیزی که می‌سنجید، بلکه دلیل سنجش آن را نیز مشخص کنید. در غیر اینصورت، این شاخص‌ها فقط اعداد و ارقامی خواهند بود که معنای خاصی برای کارکنانتان نخواهند داشت.
بنابراین لازم است که دلیل سنجش آنچه که می‌سنجید را برای کارکنان خود توضیح بدهید. به سؤالاتی که درباره چرایی یک KPI به جای دیگری مطرح می‌شود پاسخ دهید و مهم‌تر از همه، گوش شنوایی داشته باشید. توجه کنید که نه شما و نه شاخص‌هایتان مصون از خطا نیستید. به علاوه، شاید KPI شما برای همه افراد دخیل واضح نباشد. گوش کردن به گفته‌های کارکنان به شما کمک خواهد کرد تا بخش‌های مبهم و گنگ موضوع را شناسایی کنید.
برای نمونه، شاید سؤالات زیادی درباره اینکه چرا سود را به عنوان شاخص کلیدی عملکرد شرکتتان انتخاب نکرده‌اید دریافت کنید. داشتن چنین سؤالی کاملاً منطقی است؛ به هر حال، کسب درآمد یکی از مؤلفه‌های اساسی هر کسب‌وکاری است. اما شاید در یک مقطع خاص، کسب درآمد برای سازمان شما همه چیز نباشد. مثلاً شاید به دنبال سرمایه گذاری عمده در تحقیق و توسعه یا الحاق یک کسب‌وکار دیگر به سازمان خود هستید. طرح چنین سؤالاتی به این معنی است که باید بیشتر در جهت انتقال بهتر مبنای شاخص‌های کلیدی عملکرد و اهداف استراتژیک پشتوانه آنها به همکاران خود تلاش کنید.
به علاوه، کسی چه می‌داند؛ شاید کارکنان شرکت ایده‌هایی داشته باشند که به بهبود KPI شما کمک کند.
 
3. شاخص‌های کلیدی عملکرد خود را به صورت هفتگی یا ماهانه مورد بازبینی قرار دهید
نظارت مستمر و بررسی دوره‌ای KPI برای حفظ و تقویت عملکرد آن ضروری است. طبیعتاً نظارت بر پیشرفت با توجه به شاخص کلیدی اهمیت دارد؛ اما نظارت بر پیشرفت کلی نیز به همان اندازه مهم است؛ زیرا از این طریق می‌توانید میزان توانمندی و موفقیت خود در تنظیم KPI را بسنجید.
به خاطر داشته باشید که همه شاخص‌های کلیدی عملکرد موفقیت آمیز نیستند. برخی از آنها اهدافی دارند که قابل تحقق نیست. برخی بر هدفی که باید محقق می‌کردند متمرکز نیستند. تنها با بررسی منظم و مستمر است که می‌توانید ایرادات موجود را شناسایی و در مورد نیاز به تغییر KPI تصمیم‌گیری کنید.
 
شاخص کلیدی عملکرد چیست؟
 
4. اطمینان پیدا کنید که شاخص کلیدی عملکرد شما اقدام پذیر است
اطمینان از اینکه بر مبنای KPI می‌توانید دست به اقدام بزنید یک فرآیند پنج مرحله‌ای است. به این منظور:
اهداف کسب‌وکار را بررسی کنید؛
عملکرد فعلی خود را تحلیل نمایید؛
اهداف KPI کوتاه‌مدت و بلندمدت تعیین کنید؛
اهداف تعیین شده را با اعضای تیمتان بررسی کنید؛
پیشرفت کار را بررسی کرده و KPI خود را جرح و تعدیل کنید.
تا اینجا در مورد بیشتر مراحل بالا توضیح داده‌ایم، اما لازم است که در مورد نیاز به تعیین اهداف کوتاه مدت و بلندمدت بیشتر توضیح بدهیم. پس از تعیین یک هدف برای آینده (مثلاً برای چند فصل آینده یا سال مالی) می‌توانید به عقب برگردید و نقاط عطفی که باید برای تحقق آن در این مسیر پشت سر بگذارید را مشخص کنید.
برای نمونه، فرض کنیم که می‌خواهید در سه ماهه اول سال، 1500 مشترک خبرنامه ایمیلی داشته باشید. در اینجا بهتر است که برای هر دو هفته، ماه یا حتی هر هفته یک هدف تعیین کنید. از این طریق می‌توانید اثربخشی اقدامات خود را به طور مستمر زیر نظر داشته باشید و در صورت لزوم برای تحقق هدف بلندمدت خود تغییراتی را اعمال کنید.
 
5. امکان تحقق KPI را بررسی کنید
انتخاب اهداف تحقق پذیر برای شرکت بسیار مهم و حیاتی است. انتخاب هدفی که بیش از حد بزرگ است می‌تواند باعث شود که کارکنان شما حتی پیش از شروع، ناامید شده و دست از تلاش بردارند. با انتخاب اهداف بیش از حد کوچک در عرض دو ماه به هدف سالانه خود می‌رسید و درمی‌مانید که با این همه زمان موجود چه باید کرد.
برای تعیین اهداف مناسب لازم است که ابتدا عملکرد کنونی خود را تحلیل کنید؛ در غیر اینصورت فقط کورکورانه باید به دنبال اعداد و ارقامی بگردید که هیچ ریشه‌ای در واقعیت ندارند. به علاوه، عملکرد فعلی شما نقطه مناسبی برای تصمیم‌گیری درباره انتخاب بخش‌هایی که نیاز به بهبود دارند نیز محسوب می‌شود.
به منظور تعیین معیاری برای دستاوردهای گذشته خود، اطلاعاتی که در اختیار دارید را ریشه یابی و تحلیل کنید. به این منظور می‌توانید از ابزارهایی مانند گوگل آنالیتیکس و همچنین ابزارهای سنتی‌تر حسابداری که درآمد و حاشیه سود ناخالص را می‌سنجند استفاده نمایید.
 
6. شاخص‌های کلیدی عملکرد خود را برای تناسب با نیازهای متغیر کسب‌وکار به‌روز کنید
شاخص‌های کلیدی عملکردی که هیچ‌گاه به‌روز نمی‌شوند خیلی زود کاربرد خود را از دست خواهند داد.
به عنوان مثال، فرض کنیم که شرکت شما اخیراً محصول جدیدی را تولید کرده یا فعالیت خود در کشورهای خارجی را شروع کرده‌اید. اگر KPI تان را به‌روز نکنید، کارکنان شما همچنان اهدافی را دنبال می‌کنند که لزوماً هم راستا با اهداف استراتژیک یا تاکتیکی شما نخواهد بود.
مرور ماهانه (یا حتی در حالت ایده آل به صورت هفتگی) شاخص‌های کلیدی عملکرد، فرصت جرح و تعدیل یا تغییر به موقع مسیری که در آن گام برمی‌دارید را امکانپذیر خواهد کرد. از این طریق، حتی چه بسا مسیرهای جدید و بهتری را برای رسیدن به مقصد مورد نظر پیدا کنید.
به خاطر داشته باشید که با وجود اینکه شاخص‌های کلیدی عملکرد نقش مهمی در سنجش موفقیت کسب‌وکار و ایجاد تغییرات لازم برای رشد و بهبود آن دارند، اما سودمندی هر یک از آنها محدود است. در واقع، مهم‌ترین جنبه هر KPI، کارآیی آن است و لذا به محض اینکه یک شاخص کارآیی خود را از دست داد نباید در کنار گذاشتن آن و تنظیم شاخص‌های جدیدی که تناسب بهتری با اهداف زیربنایی کسب‌وکارتان دارند تردید کنید.
 
شاخص کلیدی عملکرد چیست؟
 
استفاده از KPI چه مزایایی را دربردارد؟
اکنون که با شاخص کلیدی عملکرد و نحوه تدوین آن آشنا شدید، برای ایجاد انگیزه بیشتر در شما به منظور دقت نظر در استفاده از این شاخص‌ها به چند مورد از مهم‌ترین مزایای آنها اشاره می‌کنیم:
 
- شفاف سازی معیار موفقیت
هدف‌ها می‌توانند کلی و تفسیرپذیر باشند. برای نمونه، «ایجاد یک تیم کاری بی نظیر» یک مثال ساده از اینگونه هدف‌ها محسوب می‌شود. در چنین شرایطی اگر یک تعریف واضح از موفقیت وجود نداشته باشد، علاوه بر اینکه هیچ هماهنگی و نظم خاصی برای رسیدن به آن به وجود نمی‌آید، هیچگاه مشخص نخواهد بود که آیا هدف مورد نظر محقق شده است یا خیر.
با استفاده از شاخص‌های کلیدی عملکرد، از همان ابتدا موفقیت را تعریف کرده و نحوه سنجش و ارزیابی آن را مشخص می‌کنید. این روش کار بسیار دقیق‌تر و جدی‌تر است و فرهنگ عملکرد مستند را در شرکت نهادینه می‌کند.
 
- ایجاد، حفظ و تقویت تمرکز
در میان گذاشتن شاخص‌های کلیدی عملکرد با سایر دپارتمان‌ها و کارکنان شرکت، آنچه که درصدد دستیابی به آن هستید را به وضوح برای همه مشخص می‌کند. از این طریق، توجه همه بر روی مواردی متمرکز خواهد شد که واقعاً برای شما اهمیت دارند. به علاوه، در صورتی که استراتژی شما تغییر کند، KPI به راحتی می‌تواند همه کارکنان را به سمت و سوی درستی هدایت نماید.
 
- نظارت مؤثر بر پیشرفت
با تعیین شاخص‌های کلیدی عملکرد می‌توانید میزان پیشرفت در طول پروژه را زیر نظر بگیرید. از این طریق همواره در جریان روند پیشرفت و مواردی که تأثیرگذار یا بی‌تأثیر و حتی مُخل پیشرفت کار هستند قرار خواهید داشت و می‌توانید تغییرات لازم را در زمان مقتضی اعمال کنید. به عنوان مثال، اگر یک کمپین بازاریابی به راه انداخته باشید و متوجه شوید که نرخ تبدیل شما دچار افت شده و اشکال از تجربه کاربری است، از آنجایی که خیلی زود از وجود مشکل اطلاع پیدا کرده‌اید می‌توانید آن را سریع‌تر و با تحمل ضرر کمتری رفع و رجوع کنید.
 
- ایجاد انگیزه در کارکنان شرکت
شاخص کلیدی عملکرد با مشخص کردن یک هدف قابل سنجش، ملموس و معنادار، علاوه بر ترسیم خط مشی و آینده‌ای روشن برای کسب‌وکار، در کارکنان شرکت انگیزه ایجاد می‌کند تا نیاز درونی خود به حرکت رو به جلو و پیشرفت را ارضا نمایند.

 
سخن پایانی
شاخص‌های کلیدی عملکرد، مهم‌ترین شاخص‌هایی هستند که کسب‌وکار باید برای سنجش عملکرد خود مشخص کرده و زیر نظر بگیرد. تعیین و تدوین شاخص‌های کلیدی عملکرد مناسب و کارآمد نیازمند دقت نظر و توجه به موارد و نکاتی است که در این مطلب به آنها اشاره کردیم. با کسب دانش و تجربه بیشتر در به کار بستن موارد بالا می‌توانید شاخص‌های بهتر و کارآمدتری را انتخاب کرده و زیر نظر بگیرید و عملکرد موفقیت آمیزتری را برای سازمان متبوع و کسب‌وکار خود شاهد باشید.
 

کسب و کار اینترنتی...
ما را در سایت کسب و کار اینترنتی دنبال می کنید

برچسب : شاخص کلیدی عملکرد یا KPI چیست , نویسنده : bahar jazbmarketing بازدید : 249 تاريخ : چهارشنبه 7 اسفند 1398 ساعت: 14:55

بازاریابی لحظه چیست؟
اساس Micro-moment Marketing یا بازاریابی لحظه، حول محور لحظه‌هایی شکل می‌گیرد که یک احساس نیاز در انسان پدید می‌آید. در این لحظه‌هاست که مردم به سراغ دستگاه‌هایی مانند گوشی هوشمند یا تبلت خود می‌روند تا برای رفع نیاز خود اقدام کنند. این نیاز می‌تواند رفتن به جایی باشد؛ یا دانستن چیزی؛ و یا انجام دادن کار یا خرید کالا یا خدمات. به طور کلی می‌توان این نیازهای لحظه‌ای را به چهار دسته تقسیم بندی کرد:
• نیاز به دانستن؛
• نیاز به انجام دادن؛
• نیاز به رفتن به جایی؛
• نیاز به خرید.
با توجه به توانمندی رو به رشد موتورهای جستجو در ارائه هزاران نتیجه برای هر جستجو، انتظار کاربران از کیفیت نتایجی که برای جستجوی خود مشاهده می‌کنند به شدت افزایش پیدا کرده است. امروزه مردم انتظار دارند که در کمترین زمان ممکن پاسخی را دریافت کنند که با لحظه‌ای که در آن قرار گرفته‌اند به بهترین شکل ممکن هماهنگی داشته باشد.
به عنوان مثال، اگر فردی برای پیدا کردن یک رستوران فرانسوی در گوگل جستجو کند، انتظار دارد که فهرستی از نزدیک‌ترین رستوران‌های فرانسوی در برابرش ظاهر شود. این لحظه‌ای است که «نیاز به رفتن به جایی» در آن وجود دارد و لذا فرد به دنبال رستوران‌های نزدیک است و نه بهترین رستوران‌های ایران.
 
بازاریابی لحظه چیست؟
 
بازاریابی لحظه چه مزایا و اهمیتی دارد؟
از دیدگاه بازاریابی، لحظه‌ها تعیین کننده هستند. در واقع، در این لحظه‌های نیاز، مردم به دنبال یک برند نیستند؛ بلکه کسب‌وکار، محصول یا سرویسی را می‌خواهند که نیاز مورد نظر را برآورده می‌سازد. همین تفاوت خواسته مشتری باعث می‌شود که دقت نظر در بازاریابی لحظه اهمیت بیشتری پیدا کند.
از جمله مزایا و منافع بازاریابی لحظه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
 
1- بازاریابی لحظه، توجه مشتری را در لحظه مناسب جلب می‌کند
دامنه توجه انسان محدود است و همین می‌تواند باعث دشوارتر شدن دسترسی به مخاطب هدف شما شود؛ زیرا نه تنها باید در زمان مناسبی با بازار هدفتان ارتباط برقرار کنید؛ بلکه باید پیامی را نیز به کار ببرید که دقیق بوده و درک آن برای مخاطب آسان است.
اما با استفاده از بازاریابی لحظه می‌توانید مشتریان بالقوه را دقیقاً در هنگامی هدف قرار بدهید که به دنبال آنچه که عرضه می‌کنید هستند.
به منظور بهره برداری از بازاریابی لحظه با این هدف، باید محتوایی تولید کنید که لحظه‌هایی که سرشار از احساس نیاز هستند را هدف قرار می‌دهد. این محتوا باید برای مخاطب ارزش آفرین باشد؛ به این معنی که باید اطلاعاتی را در اختیارش قرار بدهد که به منظور به مرحله عمل درآوردن تمایل خود برای خرید، آموختن، انجام دادن کاری یا رفتن به جایی به آن نیاز دارد.
 
2- فارغ از کوچکی یا بزرگی کسب‌وکار، باعث افزایش آگاهی نسبت به برند می‌شود
چه از دیدگاه مصرف کننده به وضعیت بازار نگاه کنیم یا از زاویه دید برند، در هر صورت نمی‌توانیم وجود انبوهی از گزینه‌های متنوعی که در دسترس مشتریان قرار دارد را انکار کنیم. در چنین شرایطی، چه یک کسب‌وکار کوچک یا متوسط داشته باشید یا یک سازمان جا افتاده و معروف، در هر صورت باید برای گرفتن سهم بازار با بقیه رقابت کنید.
با استفاده از بازاریابی لحظه می‌توانید آگاهی نسبت به برند را در میان مخاطبان هدف خود تقویت کنید. افزایش آگاهی و توجه به برند می‌تواند به مخاطبان شما کمک کند تا در «لحظه‌های نیاز به دانستن» خود شرکت شما را در یاد داشته باشند. این به نوبه خود می‌تواند باعث ورود آنها به «لحظه نیاز به خرید» شود.
در اینجا هم برای افزایش آگاهی به برند می‌توانید از محتوا کمک بگیرید. برای نمونه می‌توانید پست‌های وبلاگی و محتواهایی را تولید و منتشر نمایید که به سؤالات رایج کاربرانی که درباره محصولات، خدمات یا حوزه فعالیت شما تحقیق می‌کنند پاسخ می‌دهند. به علاوه، با ارسال پست در شبکه‌های اجتماعی یا از طریق تبلیغات نیز می‌توانید به تقویت آگاهی از برند خود کمک کنید.
 
3- برای آن‌هایی که زودتر برای استفاده از بازاریابی لحظه اقدام می‌کنند مزایای رقابتی در پی دارد
اگر بر روی بازاریابی لحظه سرمایه گذاری جدی داشته باشید، موفقیت روز افزون شما دور از انتظار نخواهد بود.
با استفاده از بازاریابی لحظه، انتظارات مخاطبان هدف خود را برآورده می‌کنید و منابع و اطلاعاتی را در اختیار آنها قرار می‌دهید تا به واسطه آن بتوانند خواسته خود را محقق کنند. این به نوبه خود می‌تواند به خرید اینترنتی، خرید حضوری یا تماس با کسب‌وکار شما منتهی شود.
این لحظه‌های نیاز نه تنها تمام شدنی نیست؛ بلکه با رشد روزافزون فناوری‌های نوین و نفوذ آنها در زندگی روزمره مصرف کنندگان، رفته رفته بیشتر هم می‌شوند. در چنین شرایطی برای اینکه از قافله رقابت عقب نمانید باید در خدمت مخاطبان خود و لحظه‌های آنها باشید.
 
بازاریابی لحظه چیست؟
 
استفاده از بازاریابی لحظه: چگونه پاسخگوی لحظه‌های مشتری باشیم؟
با توجه به مزایایی که برشمردیم، اکنون باید به این پرسش مهم پاسخ بدهیم که «چگونه باید از بازاریابی لحظه استفاده کنیم؟» برای بهره برداری از بازاریابی لحظه باید بر روی پاسخ به چهار پرسش زیر تمرکز کنید:
 
1- چه کسی؟
اگر می‌خواهید نظر مخاطبان هدفتان را به خود جلب کنید، ابتدا باید آنها را بشناسید. برای شناخت مخاطب هدف باید ویژگی‌های عمومی و جمعیتی (مانند سن یا موقعیت جغرافیایی) و همچنین نقاط درد و نیازهایشان را شناسایی کنید. به منظور ایجاد یک کمپین بازاریابی لحظه رقابتی، ابتدا ویژگی‌های مشترک مخاطبان هدفتان را مشخص کنید و سپس بازار هدف خود را بخش بندی (Segmentation) نمایید.
 
2- چه چیزی؟
بسیاری از مردم با اینکه به دنبال چیزهای مشابهی هستند، اما خواسته‌های خود را در قالب کلمات و عبارات متفاوتی بیان می‌کنند.
به منظور تدوین یک استراتژی هوشمندانه، درباره آنچه که مخاطب هدف شما در هر لحظه نیاز خود جستجو می‌کند تحقیق کنید. غالباً مشتریان در «لحظه‌های نیاز به دانستن» از کلیدواژه‌های بسیار متنوعی استفاده می‌کنند؛ اما کلمات کلیدی مورد استفاده در «لحظه‌های نیاز به خرید» محدودتر و بیشتر قابل پیش بینی است.
الگوهای جستجوی بازار هدف خود را پیدا کنید تا بتوانید آن کلمات یا عبارات را در استراتژی بازاریابی دیجیتالتان بگنجانید. این اطلاعات می‌تواند باعث شود که در لحظه مناسب در برابر مشتریان و جلوتر از رقبا قرار بگیرید.

 
3- کجا؟
تحقیق در همان مکان‌هایی که مردم بیشتر حضور دارند و جستجو می‌کنند و همچنین تحلیل قسمت‌هایی از سایت که بیشتر به آنجا مراجعه می‌کنند یکی از تکنیک‌های کارآمد بازاریابی محسوب می‌شود. به عنوان مثال، اگر یک رستوران در مرکز شهر داشته باشید ممکن است متوجه شوید که بیشتر مشتریانتان هنگامی که در مرکز شهر حضور دارند کسب‌وکار شما را پیدا می‌کنند.
این روند جستجوی مشتریان می‌تواند یک «لحظه نیاز به رفتن» را برای شما آشکار کند: هنگامی که مردم در مرکز شهر حضور دارند (چه برای کار یا تفریح)، پس از اتمام کارشان تمایل دارند که به جایی بروند. این اطلاعات می‌تواند به شما کمک کند تا روی اقدامات و برنامه‌های خاصی مانند بهینه سازی گوگل مای بیزینس تمرکز کنید.
نظارت بر میزان مراجعه کاربران به قسمت‌های مختلف وبسایت (مثلاً از طریق گوگل آنالیتیکس) نیز می‌تواند خواسته و نیاز مخاطبانتان را برای شما مشخص کند. برای نمونه، اگر بازدیدکنندگان سایت شما بیشتر به برگه‌های خرید محصولات مراجعه می‌کنند احتمالاً در «لحظه نیاز به خرید» به سر می‌برند و لذا باید شرایط لازم برای تکمیل فرآیند خرید را مهیا کنید.
 
4- چه وقت؟
توجه به زمانِ هر لحظه نیز می‌تواند به تدوین هر چه بهتر یک کمپین هوشمندانه و عملکرد-محور بازاریابی لحظه کمک کند. این زمان می‌تواند ساعت روز، روز هفته، قسمتی از سال و مواردی از این قبیل باشد.
به عنوان مثال، فروشگاه آنلاینی که فروشش به مناسبت‌های فصلی وابسته است باید زمان‌هایی که میزان جستجو برای خدمات و محصولاتی که عرضه می‌کند بیشتر می‌شود را زیر نظر داشته باشد تا با شروع این رشد، اقدامات متناسب دیجیتال مارکتینگ، مانند کمپین‌های تبلیغات کلیکی را به مرحله اجرا دربیاورد.
از طرف دیگر، یک سایت سفارش غذای اینترنتی می‌تواند در تمام طول سال از تبلیغات کلیکی استفاده کند، اما کمپین خود را به نحوی تدوین نماید که فقط در ساعات و روزهای خاصی از هفته فعال باشد. با استفاده از این استراتژی می‌توان کمپین بازاریابی را برای زمان نیاز مخاطبان به کسب‌وکار بهینه سازی کرد.
 
5- چرا؟
شناسایی «چرا»ی کاربر برای شکل گرفتن هر لحظه و دلیل اقدام در راستای برآوردن خواسته یا نیازش یکی از ضرورت‌هایی است که هر کسب‌وکاری باید به طور خاص بر روی آن تمرکز داشته باشد. 
برای پاسخ به چرا باید به فاکتورهایی که در پاسخ به سؤالات قبلی مد نظر قرار دادید توجه کنید. پس از درک دلیل یا محرکی که مشتری را به تحرک وادار می‌کند می‌توانید کمپین‌های بازاریابی لحظه نتیجه بخشی را تدوین کنید. به علاوه، می‌توانید محتوای خود را به نحوی تنظیم کنید که پاسخگوی دغدغه یا سؤال‌های خاص مشتری باشد و در نهایت بتواند او را به انتخاب کسب‌وکار شما ترغیب نماید. در واقع، در نهایت لازم است که برای مشتری مشخص باشد که چرا به جای یک فروشگاه اینترنتی دیگر باید از فروشگاه اینترنتی شما خرید کند.
 
بازاریابی لحظه چیست؟
 
نمونه‌های موفق بازاریابی لحظه
شرکت‌های فعال در حوزه‌های مختلف به این نتیجه رسیده‌اند که بازاریابی لحظه یکی از بهترین روشهای ایجاد و تقویت رابطه با مشتریان کنونی و جدید است که می‌تواند باعث رشد قابل ملاحظه کسب‌وکار شود. در اینجا به دو نمونه از شرکت‌های فوق العاده معروفی که از این نوع از بازاریابی استفاده کرده‌اند اشاره می‌کنیم.
 
- نِستله واتِرز (Nestlé Waters)
کمپانی نستله واترز به عنوان یک شرکت بسیار بزرگ و باسابقه، متوجه تغییراتی در نحوه و روند جستجوهای اینترنتی شد. نستله دریافت که موبایل و تبلت و در مجموع، فناوری تا جایی در زندگی مردم جا باز کرده که حتی برای انتخاب آبی که می‌نوشند نیز تحقیق و جستجو می‌کنند. نستله احساس کرد که باید به مخاطبان خود و میکرومومنت‌های آنها نزدیک‌تر شود؛ اما این برای شرکتی که عمده تعاملات خود را به طور مستقیم و از طریق خرده فروشان خود در سراسر جهان انجام می‌داد دشوار بود. در نهایت، این کمپانی با تغییر سیاست‌های خود، ارتباط و تعامل با مشتریان اینترنتی را به روشی شبیه به مشتریان حضوری آغاز کرد. در نتیجه، تغییرات قابل ملاحظه‌ای در تجربه و برونداد بازاریابی به وجود آمد؛ تا جایی که هزینه جذب مشتری تا بیش از 30 درصد کاهش یافت.
 
- هیوندای
صنعت خودرو در سال‌های اخیر شاهد تغییرات چشمگیری در نحوه انتخاب و خرید مردم بوده است. امروزه مردم بیشتر به تحقیقات خودشان تکیه می‌کنند و مانند گذشته به پیشنهادهای نمایشگاه داران اهمیت نمی‌دهند. به همین دلیل، باید در همان مراحل اولیه شکل گیری «نیاز به خرید» در جلوی دید مشتری قرار گرفت. در واقع، اگرچه بیشتر حجم فروش خودرو از طریق نمایشگاه دارها انجام می‌شود، اما سفر خرید از اینترنت آغاز می‌گردد.
هیوندای به محض مشاهده این تغییر، روش ارتباط خود با مشتریان را تغییر داد. حالا هیوندای علاوه بر نمایشگاه‌ها، امکان تست عملی خودرو در محل خانه، اداره یا هر جایی که بخواهید را فراهم می‌کند. به علاوه، این کمپانی به منظور تسهیل امکان مشاهده قیمت تمام شده هر خودرو و تصمیم گیری در لحظه، فروشندگان خود را ملزم کرد تا قیمت‌ها را بدون تخفیف نمایشگاه یا امتیازها و مشوق‌های دوره‌ای درج کنند. این تغییر در تجربه خرید برای هیوندای به یک موفقیت تمام عیار تبدیل شد.
 
بازاریابی لحظه چیست؟
 
سخن پایانی
درک خواسته و نیازهای مصرف کنندگان، نخستین و مؤثرترین راه برای موفقیت کسب‌وکار به شمار می‌رود. در این میان، بازاریابی لحظه یک روش مطمئن برای بهبود تجربه سفر مشتری و تقویت آگاهی از برند و همچنین افزایش درآمد و رشد هرچه بیشتر کسب‌وکار محسوب می‌شود. به همین دلیل، بهره برداری از این نوع از بازاریابی و توجه به لحظه‌های نیاز مشتری برای هر کسب‌وکاری یک ضرورت است که بی توجهی به آن می‌تواند مانع شکوفایی پتانسیل‌های رشد و پیشرفت شود. بنابراین با توجه به موارد و نکاتی که در این مطلب برشمردیم، دست به کار شوید و نور بازاریابی لحظه را بر استراتژی‌های بازاریابی خود بتابانید.

کسب و کار اینترنتی...
ما را در سایت کسب و کار اینترنتی دنبال می کنید

برچسب : بازاریابی لحظه, نویسنده : bahar jazbmarketing بازدید : 230 تاريخ : چهارشنبه 7 اسفند 1398 ساعت: 14:54

هوش تجاری چیست؟
هوش تجاری «Business Intelligence» به دانشی گفته می شود، که حاصل تجزیه و تحلیل اطلاعات یک شرکت یا سازمان است. هوش تجاری یا هوش کسب و کار که به اختصار BI خوانده می شود، با کمک داده های موجود درباره عملکرد بخش های مختلف یک شرکت، خرید و فروش ها و همچنین کاربران یا  مشتری ها و دیگر عوامل تاثیر گذار بر روند کار شرکت، اطلاعات ارزشمند و قابل فهمی ارائه می دهد، که بخش مدیریت را در تصمیم گیری های بزرگ و استراتژیک یاری می کند. همچنین برای بهتر شدن شرایط موجود و بازگشت سریعتر سرمایه، راهکارهایی را پیشنهاد می دهد و نقص های احتمالی را نیز مشخص می کند.

در تعریف ساده تر باید در مورد هوش تجاری گفت: که یک مشاور به تمام معنا برای کسب و کارها است، که با کمک ارقام واقعی، میزان سود در گذشته، حال و آینده را مشخص می کند و راهکارهای ارزشمندی پیشنهاد می دهد، تا سود مجموعه به بیشترین نرخ بازدهی برسد.

هوش تجاری از فناوری، نرم افزارها و الگوریتم های بسیار پیشرفته، برای تجزیه و تحلیل داده ها و در نهایت تبدیل این اطلاعات به گزارش های قابل فهم و مقایسه برای انسان استفاده می کند. این فرایند شامل دانشی فراگیر از تمام عواملی می شود که بر یک سازمان تاثیر دارد، عواملی مثل: رفتار و میزان مشتری ها، رقبا، عملیات داخل سازمان، محیط و شرایط اقتصادی و مواردی از این دست.

هوش تجاری چند مرحله را شامل می شود که طی آنها اطلاعات اولیه شرکت دسته بندی و جمع آوری می شوند. پس از تجزیه و تحلیل شدن اطلاعات و بررسی های لازم به صورت داده های خلاصه شده و مفید، در قالب متن و عدد، نمودار، جدول و یا اشکال دیگر گزارش داده می شود. در این فرایند، تمام داده های شرکت در بازه های زمانی مختلف گردآوری و با هم مقایسه می شود. در نهایت پیش بینی هایی برای بهبود بازدهی شرکت در آینده صورت می گیرد.

مدیران با کمک چنین داده هایی می توانند، استراتژی آینده خود را مشخص کنند، شرکا و مشتریان را برای ادامه همکاری توجیه و ترغیب کنند، یا آنکه رقبا را از سر راه بردارند.

 

هوش تجاری چیست؟

 

تاریخچه هوش تجاری
استفاده از هوش تجاری یا هوش کسب و کار، علم جدیدی نیست و نمونه اولیه آن به سالهای اولیه اختراع رایانه باز می گردد. هر چند در این سالها کامپیوتر ها به هوشمندی امروز نبودند، اما می توانستند در تجزیه و تحلیل داده ها کمک بزرگی انجام دهند.

هوش تجاری نخستین بار به صورت رسمی در سال 1989 توسط (هوارد درسنر از گروه گارتنر) معرفی شد. در آن زمان برای تعریف این عبارت اینگونه توضیح دادند که؛ هوش تجاری یک فلسفه مدیریتی و ابزاری برای کمک به سازمان ها است، که به کمک آن اطلاعات پالایش می شود و برای گرفتن تصمیمات مهم و کاربردی مورد استفاده قرار می گیرند.

 

چرا هوش تجاری مهم است؟
اگرچه هوش تجاری شامل فرایند های پیچیده ای است، اما در مدت زمان کوتاهی می تواند آمار دقیقی از عملکرد شرکت ها ارائه دهد. از این رو مدیران برای اتخاذ تصمیمات بزرگ می توانند از این داده ها استفاده کنند. اگر یک شرکت بدون استفاده از هوش تجاری بخواهد میزان سوددهی و عملکردش در زمینه های مختلف را به صورت دستی بررسی کند. به چندین نیروی انسانی و مدت زمان زیادی نیاز دارد، تا چنین کاری انجام دهد.

البته آن‌هم فقط اطلاعات محدودی شامل میزان سود در سال گذشته، یا تعداد مشتری ها و مواردی اینچنین. در روش بررسی دستی شرکت ها به اطلاعات پیش پا افتاده ای دست می یابند که سود زیادی برایشان نخواهد داشت.

هوش تجاری همه فرایندهای مختلف از جمله میزان خرید و فروش، ساعت و تاریخ، عوامل محیطی و فرهنگی موثر، نقاط ضعف و قوت و ده ها مورد دیگر را مورد توجه قرار می دهد و در نهایت در گزارشی کامل به تفسیر این اطلاعات می پردازد. مثلا به یک شرکت می گوید که در چه روزهایی از سال یا در کدام ساعت ها، مشتری ها به خرید چه چیزهایی روی می آورند، یا اینکه مردم کدام ناحیه، محصول خاصی را بیشتر می پسندند، همچنین کدام محصول در شهر های خاصی طرفدار ندارد.

همه این داده ها به تیم مدیریت کمک می کند، تا تصمیم بگیرند روی کدام کالا ها در چه زمان هایی از سال و در کدام نواحی سرمایه گذاری کنند.

مزایای بالقوه هوش تجاری عبارتند از: سرعت بخشیدن و بهبود تصمیم گیری، بهبود فرآیندهای کسب و کار داخلی، افزایش بهره وری عملیاتی، افزایش درآمد، به دست آوردن گزینه های رقابتی بیشتر، یافتن مشکلات تجاری و بهبود روند بازار تجاری ...

سیستم BI می تواند داده هایش را از داده های موجود در گذشته یا داده های در حال تولید تامین کند. این داده ها می توانند شامل اطلاعات قدیمی ذخیره شده در انبار داده ها و همچنین داده های جدید جمع آوری شده، از سیستم های منبع باشند.

 

 
هوش تجاری از چه ابزاری استفاده می کند؟
هوش تجاری شامل طیف گسترده ای از برنامه های تجزیه و تحلیل داده، از جمله: تجزیه و تحلیل اطلاعات، گزارش سازمانی، پردازش تجزیه و تحلیل به صورت آنلاین می شود.

این ابزارها بر پایه تکنولوژی «OLAP» که مخفف عبارت (On-Line Analytical Processing) است توسعه داده شده اند. در این فناوری می توان انواع داده ها را وارد سیستم کرد و از آن طرف مشخص کرد که داده ها بر چه اساسی طبقه بندی و چطور نمایش داده شوند.

برای مثال پس از وارد کردن اطلاعات یک فروشگاه زنجیره ای می شود مشخص کرد، داده ها در چنین دسته هایی طبقه بندی و آنالیز شوند؛ بر اساس زمان، مکان، بیشترین میزان فروش، محصولات پرفروش، محصولات کم سود و ... همچنین می توان از سیستم BI درخواست ارائه آمار دقیق در قالب نمودار، متن، عدد، جدول و سایر گزینه ها را کرد.

برای طراحی نمودار های مختلف، از ابزار پیشرفته تجسم داده استفاده می شود. همچنین برنامه های BI از فرم های پیشرفته ای پشتیبانی کنند، که شامل داده کاوی، پیش بینی، استخراج متن از داده ها و آمارگیری می شود.

ابزار گزارش دهی می تواند شامل ابزار ساده مانند «SAP Crystal Reports» باشد، یا آنکه در بسته های ERP پیچیده مانند « SAP R / 3 و Oracle E-Business Suite» اقدام به ارائه گزارش شود.

 

هوش تجاری چیست؟

 

چه کسب و کارهایی باید از هوش تجاری استفاده کنند؟
به طور کلی هر کسب و کاری که اطلاعات و داده های قابل اندازه گیری و مقایسه داشته باشد، می تواند از سیستم هوش تجاری استفاده کنند. انواع شرکت های تجاری، رستوران ها و فست فودها، شرکت های خدماتی، شرکت های آی تی، شرکت های مسافرتی و ...

هیچ محدودیتی برای استفاده از هوش تجاری وجود ندارد، هر کسب و کاری که نیاز داشته باشد تا اطلاعات دقیقی نسبت به میزان سرمایه و سودش داشته باشد، می تواند از هوش کسب و کار BI استفاده کند.

مدیران هر کسب و کاری می توانند از این سیستم استفاده کنند و در نهایت با کمک داده های نهایی تمام زیر مجموعه های خود را بروزرسانی کنند. حتی شرکت های بزرگ می توانند اطلاعات را با سازمان های زیر مجموعه خود به اشتراک بگذارند. با کمک این سیستم یکپارچه، کارمندان به صورت فردی و تیمی می توانند، رفتارشان را اصلاح کرده تا مجموعه را بهینه تر کنند.

 

 
چطور هوش تجاری را در کسب و کارمان پیاده کنیم؟
پیشتر اشاره کردیم که پیاده سازی سیستم BI در کسب و کار شامل مراحلی برای جمع آوری داده، آنالیز و در نهایت ارائه نتیجه است. اما هر کدام از این مراحل شامل فرآیند پیچیده تری می شوند که به اختصار آنها را توضیح می دهیم.

 

1- از آنجایی که در نهایت اطلاعات باید برای تیم مدیریتی هر سازمان قابل فهم و تفسیر باشند، باید از همان تیم شروع شود. لازم است تیم مدیریتی مشخص کند، که گزارش ها از چه طریق و به چه صورتی در اختیار آنها قرار گیرند. مثلا در قالب متن باشد یا جدول و نمودار؟ اینکه گزارش باید چه مواردی را شامل شود، یا از چه چیز هایی در آن صرف نظر شود، مشخص کننده نوع داده هایی است که باید، سیستم BI به جمع آوری آنها بپردازد.

 

2- پس از مشخص شدن انتظارات شرکت، باید تیم پیاده سازی BI اقدام به طراحی داشبوردهایی کند که قالب آن در مرحله پیش مشخص شده است. اینکه چطور مدیر مجموعه به گزارش ها دسترسی داشته باشد و ... در این مرحله طراحی می شود.

 

3- مرحله بعدی چگونگی جمع آوری داده ها را شامل می شود. از آنجایی که قرار است، هوش تجاری به پیش‌بینی بپردازد و همچنین ضعف ها را بررسی کند و در نهایت دلایل سود و زیان را بگوید، می بایست همه اطلاعات به درستی در اختیارش قرار گیرند. برای این کار نیاز است تا یک پایگاه یا انباره داده، در شرکت راه اندازی شود و همه بخش ها با آن مرتبط شوند. یعنی داده های همه قسمت ها در یک مکان مشخص و ایمن ذخیره شوند.

در این پایگاه، داده های پیشین و فعلی شرکت به صورت پالایش شده و خام ذخیره می شوند. تا بعدا در اختیار تیم پیاده سازی هوش تجاری قرار گیرند.

 

4- پس از آنکه داده ها پالایش و ذخیره سازی شد، نوبت به مرحله آزمایشی انجام طرح می رسد. متخصصان هوش تجاری سعی می کنند، تا دقیق ترین فرمول ها و برنامه ها را برای آنالیز اطلاعات استفاده کنند، تا نتیجه مورد انتظار به دست آید. امکان دارد این مرحله آزمایش و خطا چندین بار تکرار شود تا به نتیجه دلخواه و درست برسند.

 

5- در آخرین مرحله این فرایند، نتایج بررسی ها به همان ترتیبی که در مرحله اول مشخص شده بود، به نمایش در می آیند. این چرخه همواره ادامه دارد و پیوسته اطلاعات به روز را نیز به دیگر داده ها می افزاید و به صورت آنلاین می توان اقدام به دیدن گزارش هوش تجاری کرد.

 

هوش تجاری چیست؟

 

مزایای استفاده از هوش تجاری
هوش تجاری برای هر کسب و کار و تجارت، مزایای متعدد و چه بسا مختلفی دارد. در اینجا به معرفی چند مورد از مزایای مشترک در بیشتر کسب و کارها می پردازیم.

 

گزارش دهی منظم
از آنجایی که یک سازمان از بخش های مختلفی تشکیل شده، رییس برای مدیریت، یکپارچه نیازمند به گزارش دهی منظم همه بخش ها خواهد بود. این کار به صورت دستی و ماهیانه می تواند دشوار و هزینه بر باشد. هوش تجاری این امکان را فراهم می آورد که در هر زمان مدیر بتواند گزارش عملکرد هر بخش را جداگانه بررسی کند. همچنین گزارشی کامل مربوط به عملکرد کل مجموعه را می تواند به صورت مستمر ببیند.

 

تسهیل در تصمیم گیری
از آنجایی که داده های آماری در همه زمینه ها همواره در دسترس مدیریت هستند. با توجه به هر شرایط می توان تصمیم های هوشمندانه ای گرفت. اینکه با چه اشخاص و چه شرکت هایی همکاری کند، چه کاری باعث زیان می شود، چه چیزی سود آورد است، را می توان به کمک گزارش های سیستم هوش تجاری دریافت. همچنین پیشنهادهایی دریافت کرد که چه اقداماتی باعث سود بیشتر می شوند!

در نهایت این گزارش ها به تصمیم گیری های استراتژیک ختم می شوند که بعضا می توانند یک شرکت را موفق یا ورشکسته کنند.

 

افزایش بهره وری
همانطور که گفته شد، وظیفه هوش تجاری تنها آنالیز داده نیست، بلکه عوامل سود و زیان را هم مشخص می کند. با شناسایی عوامل زیان آور موجود در مجموعه، می توان آنها را از چرخه حذف یا اصلاح کرد. این موضوع می تواند جلوی ضرر بیشتر را بگیرد.

 

کاهش هزینه ها
نیروی انسانی اضافه یا ناکارآمد بیشترین هزینه های مالی را برای شرکت به بار می آورد. از طرفی با توجه به پیشرفت فناوری و دیجیتال شدن داده ها، شرکت ها ناچارند افرادی را برای رسیدگی و دسته بندی این داده ها استخدام کنند. پیاده سازی سیستم BI می تواند همه این هزینه ها و افراد را حذف کند و اطلاعات را با سرعت و دقت بسیار بالاتری دسته بندی کند.

 

افزایش کیفیت رقابت
رقابت در هر زمینه ای وجود دارد، تنها زمانی از این رقابت ها لذت خواهید برد، که آمار دقیقی از سود و زیان و میزان فروشتان و همچنین پیش بینی هایی از آینده داشته باشید. اگر بدانید که چه کاری انجام دهید، قطعا رقابت سالم مانند یک بازی هیجان انگیز خواهد بود.

 

هوش تجاری چیست؟

 

معایب هوش تجاری
استفاده از سیستم هوش تجاری به خودی خود عیبی ندارد، اما برخی عوامل وجود دارند که باعث شکست برخی پروژه های مبتنی بر هوش تجاری می شوند.

 

اطلاعات غیر شفاف
از آنجایی که همه دانش هوش تجاری درباره هر سازمان، به اطلاعاتی که به آن داده می شود بستگی دارد. عدم ارائه اطلاعات درست می تواند همه محاسبات را با اشتباه روبرو کند. باید سعی شود در دادن اطلاعات درست هیچ کاستی به عمل نیاید.

 

عدم همکاری با هوش تجاری
هوش تجاری و یک سازمان به صورت مستقل از هم نیستند و همواره در تعامل با هم اند. از آنجایی که هوش تجاری با آنالیز داده های سازمان، راهکارهایی را پیشنهاد می دهد، می بایست در راستای سود بیشتر، این راهکار ها را پیاده سازی کرد، تا در مراحل بعدی نتیجه دلخواه حاصل شود. حال اگر بخش هایی از این سازمان به این داده ها توجه نکنند و همانند سابق عملکرد اشتباه خود را داشته باشند، بی شک تمام پیش بینی های هوش تجاری اشتباه از آب در می آیند.

 

دنبال نکردن اهداف
همانطور که قبلا اشاره شد برای هر پروژه هوش تجاری باید اهدافی مشخص کرد. همواره هوش تجاری آن اهدافی که برایش تعریف شده را دنبال می کند و در صورتی که اعضای سازمان آن اهداف را نادیده بگیرند یا تغییر دهند، دیگر این سیستم BI درست عمل نخواهد کرد. بایستی همواره در بالاترین سطح اهداف مجموعه و هوش تجاری یکی باشند.

 

اشتباهات در پیاده سازی
سیستم هوش تجاری مجموعه ای از نرم افزارها و الگوریتم ها را شامل می شود، اگر هر کدام از این برنامه ها به درستی اجرا نشوند، می تواند نتایج گزارشات کاملا اشتباه باشد. در مرحله آزمایش باید به دقت همه این موارد برای چند بار بررسی شوند.

 

عملکرد اشتباه بخش اجرایی
هر تصمیم گیری و هدفی نیاز به اجرا شدن دارد تا نتیجه بدهد. تیم آی تی یا پیاده سازی هوش تجاری نمی تواند هم پیشنهاد بدهد و هم اجرا کند. زمانی این پیشنهادات به نتیجه می رسند که توسط مدیران سایر بخش ها اجرا شوند. عدم همکاری بخش های اجرایی می تواند یک پروژه را به مرز شکست برساند.

 

نداشتن برنامه ریزی
عدم وجود برنامه ریزی حتی کوچکترین کارها را می تواند با شکست مواجه کند. از آنجایی که قرار است اهداف شرکت با جدیدت بیشتری دنبال شوند نیاز به یک برنامه ریزی دقیق و حساب شده است.

 

کم دانش بودن کارمندان
میزان دانش کارمندان یک مجموعه مشخص می کند که چه کاری درست انجام شود یا اشتباه! از آنجایی که هوش تجاری متدهای جدیدی ارائه می دهد، می بایست کارمندان نیز آموزش های لازم برای اجرای آن را به دست آورند. اگر کارمندان با همان دانش قبلی به کارشان ادامه دهند، نتیجه ای بیشتر از آنچه که قبلا بود حاصل نخواهد شد.

 

هوش تجاری چیست؟

 

سخن پایانی

هوش تجاری مجموعه ای از نرم افزارها و ابزار آنالیز داده است، که با بررسی داده های یک شرکت می تواند میزان سود و زیان و دلایل آن را مشخص کند. از آنجایی که آنالیز داده ها می تواند مدیران را در اتخاذ تصمیم های بسیار بزرگ یاری کند، شرکت ها نیازمند استفاده از چنین سیستم های هوشمندی هستند. برای پیاده سازی هوش تجاری می بایست، کل مجموعه همکاری ها و دانش لازم را داشته باشد، در غیر این صورت نتیجه مورد انتظار حاصل نخواهد شد.

شما از چه روشی برای بررسی میزان سود و زیان و پیش بینی بازار کار خود استفاده می کنید؟

کسب و کار اینترنتی...
ما را در سایت کسب و کار اینترنتی دنبال می کنید

برچسب : هوش تجاری چیست؛, نویسنده : bahar jazbmarketing بازدید : 232 تاريخ : چهارشنبه 7 اسفند 1398 ساعت: 14:51

بازاریابی تنها به تبلیغاتی که در سطح شهر، تلویزیون، سایت ها و … می بینیم خلاصه نمی شود. بازاریابی یک علم رو به رشد است، که مطابق با نیاز جامعه بشری رشد می کند و سعی دارد تا خواسته مشتری را دریابد و همان محصولی را ارائه دهد، که مشتری انتظارش را دارد. آمیخته بازاریابی مدل هایی را برای این کار پیشنهاد داده که در این مقاله به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
 
آمیخته بازاریابی چیست؟
آمیخته بازاریابی «Marketing Mix» یا آمیزه بازاریابی به مجموعه ای از ابزار و امکانات گفته می شود، که یک شرکت می تواند با کمک آنها بر بازار هدف تاثیر بگذارد و بر میزان تقاضا بیفزاید. در هر کسب و کار و تجارت، متغیرهایی وجود دارد که با به کارگیری صحیح آنها، می توان بازاریابی را به بهترین شکل انجام داد. متغیرهایی مثل: نوع محصولات، قیمت آنها، چگونگی توزیع محصولات، تبلیغات و …
 
همه با واژه بازاریابی آشنا هستیم اما منظور از آمیخته این است، که بین این متغیرها یک نوع هماهنگی ایجاد شود، تا بتواند بر مشتری تاثیر مثبت بگذارد و او را مجاب به خرید کند.
 
معمولا مدیران بازاریابی مسئول چنین هماهنگی هایی هستند و با استفاده از طرح های مختلف این عملیات پیچیده را اجرایی می کنند. زمانی که صحبت از آمیخته بازاریابی می شود، پای چنین استراتژی هایی به میدان می آید: 4P، 7P، 4C، 4E و … هر کدام از این نام ها به مدلی از بازاریابی اشاره دارند، که در این نوشته به توضیح آنها خواهیم پرداخت.
 
در دهه 1960 بود که برای نخستین بار عبارت آمیخته بازاریابی توسط «Edmund Jerome McCarthy» مطرح شد و یک چارچوب کلی برای آن در نظر گرفته شد، تا همه جوانب یک کسب و کار را در بر بگیرد و این روش به 4P شهرت یافت.
 
در این استراتژی روی چهار عنصر کلیدی؛ محصول «Product»، قیمت «Price»، مکان توزیع «Place» و ترویج «Promotion» تمرکز می شود و منظور این است که اگر محصول با قیمت مناسب در مکان و زمان مناسب به دست مشتری برسد، یک بازاریابی بی نقص انجام شده است.
 
البته این مدل 4P نمونه اولیه آمیخته بازاریابی است و بعدها مدل های دیگری که عناصر بیشتری را در بر می گیرند معرفی شدند. هر بخش از کسب و کار که احتمال می رود روی بازاریابی تاثیر داشته باشد، مورد مطالعه آمیخته بازاریابی قرار می گیرد. با گسترش فناوری و افزایش عناصر بیشتر، علم بازاریابی نیز پیچیده تر و تکامل یافته تر می شود. 
 
 آمیخته بازاریابی چیست؟
 
مزیت های آمیخته بازاریابی
علم بازاریابی امروزه آنقدر پیشرفت های مقبولی برای شرکت ها و کسب و کارها فراهم کرده که، هیچ کس نمی تواند اهمیت آن را انکار کند. آمیخته بازاریابی نیز مثل هر روش دیگری مزیت های خود را دارد. در ادامه برخی از این مزایا را یادآوری خواهیم کرد.
 
● آمیخته بازاریابی کمک می کند، تا دید جامعی نسبت به بازاریابی شرکت یا کسب و کارتان داشته باشید. همانطور که می دانید این مدل از بازاریابی با تمام بخش های شرکت شما سر و کار دارد.
● بین تمام اجزای بازاریابی، اعم از تبلیغات و ... هماهنگی ایجاد می کند.
● امکان نظارت بر سایر بخش هایی که تا کنون نادیده گرفته شده اند، را فراهم می کند.
● امکان ایجاد ترکیبی درست بین همه بخش های استراتژیک شرکت را ایجاد می کند.
● توسعه محصولات یا ارائه خدمات جدید را ممکن می سازد.
● امکان ایجاد تمایز بین خود و رقبا با استفاده از متدهای پیشرفته آمیخته بازاریابی را تسهیل می سازد.
● امکانات رقابتی بیشتر و در نهایت سود بیشتر را موجب می شود.
● بازار هدف را در دست گرفته و تولید محصولات متناسب با نیاز مشتری را ممکن می سازد.
 
انواع آمیخته بازاریابی
همانطور که متوجه شدید همه آنچه که در فرایند تولید تا فروش محصول می توانند، دخیل باشند مربوط به حوزه آمیخته بازاریابی می شود. از این رو روش 4P که در گذشته معرفی شده نمی تواند، همه جوانب یک کسب و کار امروزی را پوشش دهد. بنابراین متخصصین بازاریابی با افزودن بخش های دیگری به این P ها، مدل های دیگری را معرفی کردند، تا ضعف های مدل پیشین را رفع کنند. همینطور تعداد این عناصر در حال اضافه شدن هستند.
 
مدل های دیگری از بازاریابی آمیخته نیز معرفی شده که با حرف دیگری نمایش داده می شوند و به نوعی مکمل همین مدل P می باشند. مثل 4E یا 4C.
از آنجایی که روز به روز عوامل بیشتری شناسایی می شوند که می توانند بر بازاریابی تاثیر گذار باشند، این روش در حال گسترش بوده و پویا است. بازاریابان به جای اینکه روش های پیشین را منسوخ کنند، با معرفی و افزودن عناصر دیگری آن را گسترش داده اند.
 
در ادامه از معرفی اولین نمونه آمیخته بازاریابی شروع می کنیم تا به جدیدترین ها برسیم.

 
آمیخته بازاریابی 4P چیست؟
چهار پی در واقع به چهار بخش یک سیستم بازاریابی اشاره دارد، که با حرف P شروع می شوند. این چهار مورد عبارتند از:
 
Product
همه کالا یا خدماتی که به مشتری عرضه می شود، محصول نام دارد. این شامل هر چیزی که قابل عرضه به مشتری باشد، اعم از وسایل و تجهیزات فیزیکی تا خدماتی مثل مشاوره و … می شوند. هر شرکت بنا به خدماتی که می دهد، محصول جداگانه ای دارد. در بازاریابی محصول یک تعریف کلی است.
زمان تولید محصول باید موارد فراوانی در نظر گرفته شوند، تا یک محصول بی نقص و مطابق نیاز مشتری تولید شود. ابتدا باید جامعه هدف مشخص شود، قرار است چه کسانی از این محصول استفاده کنند؟ آنها چرا به محصول ما نیاز دارند؟ مشتری ها چه انتظاراتی از یک محصول خوب دارند؟ پس از یک بار خرید چه چیزی آنها را وادار به خرید دوباره می کند؟
این سوالات و صدها سوال دیگر را باید پاسخ دهید، تا بتوانید محصولی مطابق نیاز مشتری تولید کنید. اینکه شما یک محصول با کیفیت و مقاوم داشته باشید، به تنهایی برای جذب مشتری کفایت نمی کند. شکل ظاهری محصول، نوع بسته بندی و موارد دیگری که به آن مربوط می شود، باید به بهترین شکل طراحی و اجرا شوند.
 
Price
پس از آنکه محصول مورد نیاز جامعه را ساختید، نوبت به دومین P یعنی قیمت گذاری آن می رسد. قرار نیست هر قیمتی که دلتان خواست را روی محصول بگذارید، دنیا حساب و کتاب دارد! هرچقدر هم کارتان درست باشد و محصول با کیفیتی تولید کنید، باز هم مشتری نمی تواند هر قیمتی را از شما بپذیرد.
هزینه هایی که صرف شده تا محصول را تولید کنید، یک طرف نگه دارید تا موارد دیگر را بررسی کنیم.
شرایط بازار را بررسی کنید تا متوجه شوید، که محصولات مشابه شما چه قیمتی دارند. قیمت رقبا روی نحوه قیمت گذاری شما نیز تاثیر دارد، باید به درستی به بررسی سایر محصولات مشابه بپردازید، تا بتوانید ارزش محصول خودتان را در برابر آنها دریابید.
همه هزینه هایی که صرف می شود تا محصول به دست مشتری برسد، نیز در این فرآیند دخیل هستند. اینکه شما در چین محصولی را تولید کنید و آن را در ایران بفروشید، آیا با محصولاتی که در خود ایران تولید می شوند، یک هزینه برای رسیدن به دست مشتری را صرف می کنند؟
با توجه به همه این موارد حالا سود مورد انتظار خود را به هزینه های تولید و … اضافه کنید. حالا ببینید که چقدر قیمت شما رقابتی است؟ مشتری ها زمان خرید به دو عامل اساسی توجه ویژه دارند، یکی قیمت محصولات و دیگری کیفیت آن است.
 
 آمیخته بازاریابی چیست؟
 
Place
سومین عنصر در استراتژی آمیخته بازاریابی 4P، مکان است. قرار است در چه مکان هایی محصول شما عرضه شود؟ آیا از طریق اینترنت است یا نه؟ چه کانال هایی برای ارتباط با مشتری کارایی بیشتری دارند؟ فرض کنید همین مقاله «آمیخته بازاریابی چیست» محصول من است، از طریق سایت و شبکه های اجتماعی می توانم آن را در اختیار کاربران قرار دهم، همچنین می توانم آن را در یک مجله به چاپ برسانم، تا به دست کاربران برسد. باید بررسی کنم که کدام روش کم هزینه تر و پر سود تر است.
مکان تاثیر بسیاری در بازاریابی دارد، اینکه در یک سایت معتبر و پرکاربر این مقاله منتشر شود، یا در یک سایتی که اصلا کاربر ندارد منتشر شود، آیا تاثیر هر دو یکی است؟
با یک بررسی میدانی می توانید بهترین مکان هایی که محصول شما در آنجا فروش می رود را بیابید. توجه به رقبای موفق می تواند، ایده های خوبی به شما بدهد.
 
Promotion
حالا که سه مرحله قبل را انجام دادید، نیاز دارید تا محصول خود را معرفی کنید. اگر بهترین محصول را هم تولید کنید، ولی در موردش صحبت یا تبلیغ نشود، کسی چه می داند که چه مزیت هایی دارد تا آن را بخرد؟
اینجاست که تبلیغات به کار می آید، همان بخش از آمیخته بازاریابی که بیشتر مردم آن را می بینند! همه ما تبلیغ های متفاوت از کمپانی های مختلف را دیده ایم، همچنین در مورد محصولات با کیفیت از دوستان و همکاران مان شنیده ایم. احتمالا آنچه که شما را وادار به خرید یک گوشی پرچمدار می کند، کیفیت و کارایی آن است که توسط تبلیغات دهان به دهان یا رسانه ای، در موردش شنیده اید، وگرنه چرا گوشی که تقریبا همان قابلیت ها را دارد و بسیار ارزانتر است، اما سازنده آن برند نام آشنا و معروفی نیست، را نمی خرید؟ پس کیفیت تنها شرط فروش نیست، تبلیغات و برند سازی نیز بسیار مهم است.
مثال بالا مشخص می کند که تبلیغات و برندسازی چیزی نیست، که یک شبه به دست آید. باید سالها تلاش کرد تا ذهن مشتری را برای خرید محصولات خود آماده کنید.
انواع مختلفی از تبلیغ وجود دارند که می توانید برای رسیدن به هدف و پررنگ کردن برندتان از آنها استفاده کنید. مثل تبلیغ در فضای اینترنت، شبکه های اجتماعی، رادیو، تلویزیون، روزنامه و مجلات، بیلبورد و انواع روش های دیگر.
تا اینجای کار با مدل چهار پی که توسط آقای ادموند جروم مک کارتی معرفی شده است، آشنا شدیم. در ادامه با معرفی دیگر مدل هایی که بر پایه همین طرح توسعه داده شده اند، آشنا خواهیم شد.
 
 آمیخته بازاریابی چیست؟
 
معرفی آمیخته بازاریابی 7P
با پیشرفت علم بازاریابی سه عنصر دیگر به آمیخته بازاریابی اضافه شدند، که آنها نیز با حرف P شروع می شوند و به خاطر همین، مدل جدید به مدل 7P شهرت یافت. چهار مورد اول را که در بند های بالاتر توضیح دادیم، در این بخش به معرفی سه عنصر دیگر که در آمیخته بازاریابی دخیل اند می پردازیم.
 
People
اگرچه از ابتدا نیروی انسانی در کسب و کارها و تجارت دخیل بوده، اما در مدل 4P از آن یاد نشده بود، از همین رو کارشناسان این موضوع را دریافتند و به مدل پیشنهادی جدید افزودند.
تمام افرادی که در فرآیند فروش شما دخیل هستند، می توانند در بازار هدف شما تاثیر بگذارند. باید افرادی را برای بازاریابی انتخاب کنید، که اول از همه درک درستی از اهداف شما داشته باشند، همچنین روحیه همکاری با دیگر بخش ها و افراد را داشته باشند. از همه مهمتر آنهایی که مستقیما با مشتری در ارتباط هستند، باید مهارت بالایی در فروش داشته باشند.
خوش برخوردی و برخورداری از آموزش های لازم برای فروش، لازمه هر فروشنده و بازاریاب است. احتمالا برای بیشتر شما پیش آمده که به خاطر اخلاق نامناسب فروشنده ای از خرید منصرف شده باشید. این نمونه کوچکی از تاثیر نیروی انسانی در آمیخته بازاریابی است.
بهتر است زمان استخدام افراد اهداف خود را مشخص کنید و آموزش های لازم را به آنها بدهید.
 
Process
فرآیند به تمام مراحلی که قرار است، محصول طی کند تا به دست مشتری برسد اشاره دارد. معمولا هر محصول از زمان تولید تا مصرف از چندین مرحله عبور خواهد کرد تا به دست خریدار برسد، به همه این پروسه ها فرآیند می گویند. در این بین اگر یکی از بخش های فرآیند دچار مشکل شود، نتیجه نهایی چیز دیگری خواهد بود. احتمالا یا محصول به موقع دست مشتری نمی رسد، یا آنکه مشتری از روند این کار راضی نخواهد بود.
اگر فرآیند یک خرید اینترنتی را در نظر بگیرید، با ثبت نام کاربر در سایت و افزودن محصول به سبد خرید و پرداخت وجه و پس از طی مراحل مختلف، محصول به دست مشتری می رسد. حال فرض کنید که یکی از این مراحل دچار مشکل شود. آن وقت محصول به دست مشتری نمی رسد و از طرفی اگر پس از پیگیری، مشکل رفع شود و محصول ارسال شود، با این وجود مشتری همچنان ناراضی خواهد بود و شاید هم آخرین باری باشد که از آن سایت خرید می کند!
 
Physical Evidence
این بخش از آمیخته بازاریابی به اهمیت شواهد فیزیکی می پردازد. اینکه ساختمان شرکت شما به چه صورت است، چه دکوری برای آن در نظر گرفته اید، ظاهر کارکنان و … چه شکلی هستند و آیا می توانند یک مشتری را ترغیب به خرید از شما کنند یا او را فراری دهند.
فرض کنید خدمات شما در بستر سایت است، نوع طراحی سایت، هدر، فوتر، اسلایدر، فونت، اندازه قلم و بسیاری از مسائل دیگر، بر دیدگاه مشتری تاثیر دارند.
این بود هفت عنصر مهم در آمیخته بازاریابی مدل 7P. اما کارشناسان بازاریابی به این هفت مورد رضایت نداده و به مرور زمان عناصر دیگری را نیز در این پروسه دخیل کردند که در ادامه به آنها نیز اشاره خواهیم کرد. این عناصر را می توان بیشتر به کسب و کارهایی که با اینترنت سروکار دارند مرتبط دانست. اگرچه بیشتر کارشناسان ترجیح می دهند همین مدل های استاندارد گفته شده را الگوی کارشان قرار دهند، اما آگاهی از چگونگی تاثیر دیگر عناصر خالی از لطف نیست.
 
 آمیخته بازاریابی چیست؟
 
معرفی آمیخته بازاریابی 8P و بیشتر
با توجه به گستردگی علم بازاریابی می توان مدل های مختلفی در آمیخته بازاریابی به کار گرفت. عناصر دیگری که در ادامه معرفی می شوند، می توانند روند بازاریابی شما را تسریع کنند.
 
Packaging
بسته بندی از دیگر عوامل تاثیر گذار در بازاریابی و فروش محصول است. بسته بندی محصول به روش های خلاقانه می تواند مشتری را ترغیب کند تا راحت تر راضی به خرید شود. این موضوع را می توانید در بسیاری از محصولات موجود در بازار ببینید. آنهایی که شکیل تر و با بسته بندی اصولی تر عرضه شده اند، محبوب تر از سایر محصولات هستند. شما بگویید چرا مواد غذایی بسته بندی شده را به موارد مشابهی که به صورت کیلویی به فروش می رسند، ترجیح می دهید؟
 
Privacy
معمولا در بسیاری از خرید های امروزی خصوصا آنهایی که آنلاین انجام می شوند، اطلاعات متعددی از مشتری دریافت می شود. بحث امنیت و حفاظت از چنین اطلاعاتی، بسیار برای مشتری مهم است. اگر امنیت در خرید وجود نداشته باشد عملا خریدی از سوی مشتری انجام نخواهد شد. بهتر است تا جایی که می توانید فقط اطلاعات ضروری را از مشتری دریافت کنید و او را از اینکه این اطلاعات محفوظ می ماند، خرسند کنید.
آیا لازم است برای اینکه یک کاربر بخواهد فایلی را از سایت شما دانلود کند، شماره موبایل و شماره ملی خود را وارد کند؟
 
 آمیخته بازاریابی چیست؟
 
Personal Interest
علایق شخصی نیز می تواند روی خرید مشتری تاثیر داشته باشد. امروزه با دیجیتالی شدن همه چیز، معمولا کسب و کارهای اینترنتی سعی دارند تا علایق شخصی کاربران را زیر نظر داشته باشند. تا با پیشنهاد های مناسب و هدفمند که با علایق شخصی کاربر همسو باشد، او را به خرید تشویق کنند. احتمالا شما نیز تا کنون با چنین تبلیغاتی روبرو شده اید.
هر چقدر جلوتر برویم عناصر آمیخته بازاریابی به کسب و کار های اینترنتی بیشتر ربط پیدا می کنند، تا نوع سنتی.
 
Payment
تا پرداختی صورت نگیرد عملا خریدی انجام نشده است. یکی از موضوعاتی که مشتری ها را از خرید های اینترنتی یا غیر حضوری باز می دارد، بحث پرداخت و اعتماد نکردن مشتری است. از آنجایی که روش های کلاهبرداری زیاد شده، مشتری حق دارد از چنین پرداخت هایی هراس داشته باشد. برای اینکه مشتری اعتماد کند، لازم است تا در گزینه های پرداخت تجدید نظر کنید.
مثلا می توانید گزینه های بیشتری برای پرداخت در اختیار مشتری قرار دهید. پرداخت آنلاین، بیعانه، پرداخت درب منزل و … چند روش کاربردی برای خرید هستند.
 
Personal Networks
شبکه های اختصاصی نام عنصر دیگری است، که کارشناسان بازاریابی به آن توجه دارند. در اینجا منظور از شبکه های اختصاصی کانال هایی است که از طریق آنها با مشتری در ارتباط هستید. مثلا اگر خودتان اپلیکیشن مخصوص کسب و کارتان را دارید، یا سایر شبکه های اجتماعی که می توانید توسط آن با کاربران ارتباط داشته باشید، در این دسته قرار می گیرند.
 
Public Commentary
برای همه کسب و کارها مهم است که مردم در مورد آنها چه فکری می کنند! «تفسیر عمومی» دقیقا به این موضوع اشاره دارد. این مهم است که آیا کاربران شما را با همان خصلت هایی می شناسند، که هدف شما است یا چیزی به جز آن!
معمولا محصولات اپل را به کیفیت و مقاومت بالا و البته قیمت بالا می شناسند و یا آنکه یک برند خودرو را به سرعت می شناسند و دیگری را به قدرتمند بودن محصولاتش ...
تفسیر عمومی می تواند کسب و کارتان را متحول کند، آن را جدی بگیرید! هنوز هم تبلیغ شفاهی یا دهان به دهان کار ساز است. احتمالا ماجرای آتش گرفتن گوشی های گلکسی نوت 7 سامسونگ یادتان هست. اگر این روند برای دیگر محصولات سامسونگ تکرار می شد، بی شک سامسونگ لطمه سنگینی از تفسیر عمومی درباره محصولاتش می خورد.

Passion
ایجاد اشتیاق برای خرید جدیدترین محصولات، کاری است که بقای یک تجارت را تضمین می کند. قرار نیست شما همین محصول فعلی خود را تا ابد تولید کنید و به فروش برسانید. اگر محصولات شما بروزرسانی پیدا نکنند، قطعا به فراموشی سپرده می شوند.
برای فروش محصولات جدید، لازم است در مشتری های وفادار ایجاد اشتیاق کنید. کاری که کمپانی هایی مثل اپل یا سونی و سامسونگ می کنند. احتمالا شما هم صف های طولانی کاربران، برای خرید گوشی آیفون X را قبلا در رسانه ها دیده اید. این ایجاد اشتیاق است که مشتری را به این کار وا می دارد، تا جایی که برخی کاربران روی یک برند تعصب پیدا می کنند. مثل کاربران گوشی های سری N نوکیا که حاضر نبودند، به اندروید مهاجرت کنند.
 
Probe
آنالیز کردن روند کار به صورت پیوسته، می تواند نقاط ضعف و قوت برندتان را آشکار کند. اینکه چه چیزهایی باعث فروش بیشتر شما شده اند، در چه زمانی و کدام فصل فروش بیشتری دارید، کدام محصول شما سود بیشتری دارد و صدها مورد دیگر، می تواند به شما کمک کند تا کسب و کار خود را گسترش دهید. یکی از کارهایی که می توانید برای آنالیز کردن داده های فروش و … انجام دهید، استفاده از سیستم هوش تجاری است. پیشتر در مقاله ای با عنوان «هوش تجاری چیست» به بررسی این موضوع پرداختیم، پیشنهاد می کنم آن را بخوانید تا با مزایای سیستم BI آشنا شوید.
 
Persuasion
متقاعد سازی مشتری بخشی از بازاریابی است. اینکه مشتری قانع شود، به چه دلایلی باید محصول شما را بخرد به عهده شماست، که برایش چه دلایل قانع کننده می آورید. می توانید ویژگی های برجسته محصول خود را لیست کنید، یا آنکه آن را در مقایسه ای نسبت به محصولات پیشین خود قرار دهید و با استفاده از نمودارها و سایر اشکال بصری و گرافیکی مشتری را قانع کنید، که محصول جدید شما ارزش خرید را دارد.
 
participation
شرکت ها می توانند مشتری ها را در فعالیت های گوناگون مشارکت دهند و از این طریق به نیاز های آنها پی ببرند و در نهایت محصولاتی تولید کنند، تا رضایت مشتری را در پی داشته باشد. برای مثال برخی شرکت ها از مشتری ها درخواست مشارکت در انجام طراحی محصولات آینده می کنند و حتی برای برترین طراحی ها نیز جایزه ای نقدی تعیین می کنند.
 
Permission
امروزه اجازه گرفتن از مشتری اهمیت بالایی یافته است. نمونه هایی از آنها را در بیشتر وب سایت های اینترنتی می توانید ببینید. احتمالا شما هم کسب اجازه برای دریافت خبرنامه و … را در انواع وب سایت ها دیده اید، این ها نمونه ای از کسب اجازه از مشتری برای دریافت محصولات جدید است. کسب و کارها با اجازه گرفتن از مشتری میزان محبوبیت خود را می فهمند.
نمی توان برای گسترش تعداد عناصر دخیل در آمیخته بازاریابی محدودیت و حد مرزی مشخص کرد. از این رو برخی از متخصصان عوامل دیگری مثل:‌ pain، Pleasure، part، Promise و … را دخیل می کنند، تا به نتیجه بهتری در بازاریابی برسند. در ادامه به سراغ دیگر استراتژی های آمیخته بازاریابی می رویم.
 
 آمیخته بازاریابی چیست؟
 
آمیخته بازاریابی 4C چیست؟
خلاقیت در دنیای بازاریابی تمامی ندارد و همواره روش های بازاریابی در حال افزایش اند. یکی از اینها روش آمیخته بازاریابی 4C می باشد، که به چهار اصل در بازاریابی اشاره دارد و می گوید: در صورت ایجاد هماهنگی بین این بخش ها موفقیت بسیار نزدیک است.
 
Customer
مشتری یا مصرف کننده در دنیای رقابت پادشاهی می کند. تا زمانی که یک محصول، توسط مصرف کننده مورد قضاوت قرار نگیرد، نمی تواند ایجاد تقاضا کند. در صورتی که مصرف کننده محصولی را امتحان کند و از آن راضی باشد، آن وقت به اندازه نیاز جامعه می توان محصول را تولید و عرضه کرد.
این اصل از آمیخته بازاریابی بیان می کند، که در وهله نخست باید نیازها و خواسته های مصرف کننده مورد مطالعه قرار گیرند و محصول طبق نیاز مشتری توسعه پیدا کند. اینکه بیشتر از تقاضا محصول عرضه شود، خودش دردسر هایی دارد و از طرفی کمبود محصول مورد نیاز، می تواند مشتریان را به سمت برند دیگری سوق دهد.
 
Cost
هزینه و قیمتی که برای هر کالا در نظر گرفته می شود، عنصر مهمی است که بر تصمیم مشتری برای خرید تاثیر می گذارد. باید سعی کنید قیمت محصولات تا حد امکان رقابتی و مشتری پسند باشد. همانطور که در بخش مربوط به قیمت گذاری در مدل آمیخته بازاریابی 4P بیان شد، عوامل بسیاری در قیمت گذاری دخیلند. از این رو یکی از چالش برانگیزترین مباحث همین قیمت گذاری است، که باید به آن توجه ویژه شود.
 
Convenience
راحتی در خرید و استفاده، مورد دیگری است که باید به آن توجه شود. راستش را بخواهید مشتری های امروزی بسیار آسایش طلب هستند و همیشه مواردی را انتخاب می کنند، که دردسر کمتری دارد. فرض کنید می خواهید یک یخچال یا کولر بخرید، دو گزینه پیش روی شماست؛ یکی از گزینه ها تحویل کولر در محل و همراه با نصب را پیشنهاد می دهد و دیگری خرید کولر در مغازه اما مبلغی ارزانتر از گزینه اول، انتخاب شما کدام است؟ قطعا بسیاری از مشتری ها گزینه همراه با نصب را انتخاب می کنند.
بنابراین راحتی در خرید و استفاده یکی از موارد مهم در تصمیم گیری مشتری برای خرید است.
 
Communication
استفاده از تمامی عناصر آمیخته بازاریابی که به نوعی فروشنده را به مشتری مرتبط می سازد، در دسته ارتباطات هستند. ارتباطات در بازاریابی به تمامی افراد و دستگاه هایی که در پروسه تولید، بسته بندی، تبلیغات، فروش و خدمات پس از فروش درگیر کار هستند، مربوط می شود.
 
 آمیخته بازاریابی چیست؟
 
آمیخته بازاریابی 4E چیست؟
یکی از بخش هایی که بازاریابی بر روی آن حساسیت دارد، بخش مربوط به تجربه ای است، که مشتری از محصول دارد. افراد به تجربیات خود بیشتر اعتماد می کنند، تا تبلیغات وسیع! این مدل از آمیخته بازاریابی می گوید زمانی که تجربه کاربران در مورد محصول تغییر کرد، باید همه استراتژی ها تغییر کنند. اما این چهار E کدامند؟
 
Experience
این عنصر از بازاریابی روی این اصل تمرکز دارد، که به هر طریق ممکن برای مشتری یک تجربه خوب ایجاد کند. تجربه خرید خوب، تجربه استفاده خوب، تعمیرات خوب و پشتیبانی خوب مواردی هستند، که یک مشتری را برای بار دیگر مجاب می کند تا از کمپانی شما خرید کند.
 
Exchange
ایجاد یک تجربه بهتر می تواند خدمات شما را تا مدت ها یا برای همیشه در ذهن مشتری ماندگار کند. مثلا اینکه بتوانید طوری برنامه ریزی کنید تا محصولات شما قیمتی رقابتی نسبت به رقیبان داشته باشند، می توانید تجربه ای بهتر در ذهن مخاطب ایجاد کنید. یا مثلا تبادل خدمات رایگان، احساس خوب در مشتری ایجاد می کند و می تواند به نفع شما تمام شود. برای مثال ارائه خدمات تحویل و نصب یا پشتیبانی رایگان، می تواند مشتری را یک عمر به شما وفادار نگه دارد. همیشه سعی کنید یک گام از رقبا جلوتر باشید. مشتری ها همیشه به کلمه رایگان واکنش خوبی نشان می دهند.
 
Everywhere 
مشتری در هرکجا و هر مکانی باید به سادگی به محصول دسترسی داشته باشد. باید شرایطی را فراهم آورید که همه تجربه یکسانی از خرید و محصولات شما داشته باشند. اینکه شما سایت تان را فقط برای کاربران رایانه بهینه کرده باشید در واقع طیف وسیعی از مشتری های موبایلی و سایر پلتفرم ها را از دست خواهید داد. این تجربه می تواند به سود یا زیان شما تمام شود.
 
Evangelism
اینکه کاری کنید تا مشتری خودش یک تبلیغ کننده برای شما باشد، به تجربه ای که در او ایجاد می کنید بستگی دارد. تبلیغات دهان به دهان می تواند بسیار موثرتر از چیزی باشد، که تصورش را می کنید. هر فرد می تواند ده ها نفر را مجاب به خرید محصولات شما کند، یا آنها را از این کار منع کند.
احتمالا شما خودتان تاکنون چنین کاری را انجام داده اید، مثلا به دوستان و خانواده پیشنهاد کرده اید که به فلان رستوران بروند یا از یک برند خاص محصولی بخرند و صدها مورد این چنین.

 
معرفی مدل های آمیخته بازاریابی 4V، 4S، 4R
یکی از جدیدترین مواردی که در بازاریابی مورد توجه متخصصین این رشته است، ارزش محصول «Value» است. از این رو این مدل از آمیخته بازاریابی روی چهار مورد که با حرف V شروع می شوند تمرکز دارد. این عناصر عبارتند از: Variation, Versatility, Value, Vibration
مدل های دیگری از بازاریابی وجود دارند که به 4S و 4R معروفند، هر کدام از آنها به مواردی اشاره دارند که در ادامه از آنها نام خواهیم برد.
مدل آمیخته بازاریابی 4S به این عناصر اشاره دارد: speed, Service, Satisfaction, Sincerity
مدل آمیخته بازاریابی 4R به این عناصر اشاره دارد: Relativity, Reaction, Relation, Retribution
 
 آمیخته بازاریابی چیست؟
 
سخن پایانی
علم بازاریابی علمی رو به رشد و پویا است، که روز به روز شاخه های جدید به آن اضافه می شود، تا به خوبی نیاز مشتری را بررسی و به بهترین شکل این نیاز را پاسخگو باشد. از آنجایی که هر کسب و کار و تجارت جنبه های متعددی دارد، لازمه رسیدن به موفقیت، ایجاد هماهنگی و تعامل بین این اجزا است.
آمیخته بازاریابی سعی کرده تا با طرح مدل های مختلف همه آن چیزهایی که در فرآیند تولید و فروش محصولات یا خدمات دخیل هستند، را با هم مرتبط و مدیریت کند. از این رو متخصصان این رشته مدل هایی مثل 4P,4C,4E,4V,4S,4R را معرفی و توسعه داده اند تا الگویی صحیح برای بازاریابی ایجاد کنند.
شما از چه ابزار و شیوه ای برای بازاریابی استفاده می کنید؟

کسب و کار اینترنتی...
ما را در سایت کسب و کار اینترنتی دنبال می کنید

برچسب : بازاریابی , کسب‌و‌کارهای اینترنتی, نویسنده : bahar jazbmarketing بازدید : 251 تاريخ : دوشنبه 5 اسفند 1398 ساعت: 12:41

دنیای بازاریابی و فروش یک صحنه گسترده با بازیگران فراوانی است که هر یک از آن‌ها نقش خاص خودشان را بر عهده دارند. یکی از این نقش آفرینان مهم، فرد یا افرادی هستند که «کپی رایتر» نامیده می‌شوند و وظیفه انجام «کپی رایتینگ» را بر عهده دارند. با این مقدمه شاید تصور کنید که بحث ما در این مطلب بر سر حقوق معنوی یا حق نشر و رعایت اصول آن در کسب‌وکار است. چنانچه چنین تصوری از کپی رایتینگ در بازاریابی و فروش دارید، با ما در ادامه این مطلب همراه باشید تا با چیستی و چگونگی کپی رایتینگ در معنای صحیح آن آشنا شوید.

 
کپی رایتینگ چیست؟ کپی رایتر کیست؟
کپی رایتینگ با املای «Copywriting» (متفاوت با Copyright که با حقوق معنوی و حق نشر سر و کار دارد) از دو قسمت Copy و Writing تشکیل می‌شود. واژه کپی در حالت عادی به همان معنایی است که در فارسی به کار می‌بریم؛ اما در ترکیب کپی رایتینگ به معنی نوشته‌هایی است که حالت تبلیغی یا ترویجی دارند و برای استفاده در رسانه‌های مختلف تهیه می‌شوند. قسمت Writing این ترکیب نیز به معنی نوشتن است. بنابراین منظور از کپی رایتینگ، نوشتن آیتم‌های تبلیغاتی است. به عبارت بهتر، در کپی رایتینگ به دنبال نوشتن متن‌هایی هستیم که با جلب توجه و علاقه مخاطب، او را به انجام یک عمل خاص ترغیب می‌کنند.
با این تعریف، «کپی رایتر» کسی است که در کپی رایتینگ مهارت دارد. کپی رایتر تلاش می‌کند تا از طریق یک متن مناسب، خواننده را به انجام یک تعهد، خرید یا هر عمل دیگری متقاعد کند. این متن چه در تبلیغات تلویزیونی و چه در محتوای اینترنتی، نقش بسیار مهمی را بر عهده دارد. در واقع، حتی تأثیرگذارترین تصاویر و ویدئوها نیز بدون متن یا دیالوگ مناسب نمی‌توانند تأثیر مطلوبی را از خود بر جا بگذارند.
 
 کپی رایتینگ چیست؟
 
کار کپی رایتر چیست؟
پیش از هر چیزی به این نکته توجه داشته باشید که کپی رایتینگ با نویسندگی محتوا تفاوت دارد. هدف نویسنده‌های محتوا از نوشتن، اطلاع رسانی به خواننده است؛ اما هدف کپی رایتر، تحریک خواننده به عکس العمل است. در عین حال، از آنجایی که رفته رفته سلیقه شرکت‌های مختلف از نوشته‌های صرفاً تبلیغاتی به سمت محتوای آموزنده کشیده شده است، این دو نوع نوشته در بسیاری از موارد با هم ترکیب می‌شوند و لذا نمی‌توان بین آن‌ها دیوار کشید.
مسئولیت نوشتن دامنه گسترده‌ای از نوشته‌ها را می‌توان به فراخور نیاز به کپی رایتر سپرد؛ از پست‌های وبلاگی و مقالات مختلف گرفته تا محتوای شبکه‌های اجتماعی و توضیحات محصولات. توجه داشته باشید که دامنه فعالیت کپی رایتر به اینترنت محدود نمی‌شود. به عنوان نمونه، تنظیم نوشته‌های موارد زیر که همگی از جمله اقدامات غیر اینترنتی محسوب می‌شوند نیز بر عهده کپی رایتر خواهد بود:
• تبلیغات محصول در روزنامه‌ها و مجلات؛
• کارت‌پستال‌های تبلیغاتی؛
• تبلیغات رادیویی و تلویزیونی؛
• بروشورهایی که برای ارائه در نمایشگاه‌های تجاری تهیه می‌شوند؛
• پوسترها؛
• کوپن‌ها؛
• بسته بندی و لیبل محصولات.
در عین حال، امروزه عمده فعالیت کپی رایترها بر بستر اینترنت و برای کمپین‌های بازاریابی اینترنتی انجام می‌شود. از جمله نوشته‌های کپی رایتینگ اینترنتی که مسئولیت نگارش آن‌ها بر عهده کپی رایتر است می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
• توضیحات محصولات؛
• تبلیغات محصول برای پلتفرم‌های اینترنتی مانند گوگل و فیس‌بوک؛
• ویدئوهای دمو؛
• ایمیل مارکتینگ یا بازاریابی ایمیلی؛
• مطالعات موردی با تکیه بر مزایای یک محصول؛
• مطالب و پست‌های وبلاگی؛
• مقالات اینترنتی درباره مشتریان و نظرات و تجربه‌های مثبت آن‌ها.
توانایی برقراری ارتباط با مخاطب هدف در کپی رایتینگ اهمیت زیادی دارد. به طور کلی، متن‌های تبلیغاتی آنلاین و آفلاین (غیر اینترنتی) خطاب به مشتریان بالقوه نوشته می‌شوند و لذا باید به نحوی آغازگر یک دیالوگ یا مکالمه باشند. اگر به عنوان یک کپی رایتر بتوانید چنین ارتباطی را ایجاد کنید، در جذب مشتریان جدید و حفظ مشتریان کنونی به موفقیت دست پیدا خواهید کرد.
در همین راستا در هنگام کپی رایتینگ باید به تناسب لحن و سبک و سیاق نوشته با مخاطب هدف نیز توجه داشت. علاوه بر این، کلیت پیام و آیتم‌های گرافیکی نیز باید هماهنگ و هم نوا با یکدیگر باشند. طبیعتاً کپی رایتر باید خصوصیات و توانمندی‌هایی داشته باشد که با بهره‌گیری از آن‌ها بتواند چنین سبک و سیاقی را در کپی رایتینگ خود به وجود بیاورد. 

یک کپی رایتر خوب چه خصوصیاتی دارد؟
به طور کلی توانمندی در کپی رایتینگ ارتباط زیادی با مدارک و مدارج علمی و دانشگاهی ندارد. در عین حال، تجربه و دریافت آموزش‌های مناسب می‌تواند برای علاقمندان به این حوزه سودمند باشد. با دریافت آموزش‌های مناسب و کسب تجربه در کپی رایتینگ، تفکر راهبردی و قدرت استفاده از روش بارش مغزی (brainstorming) تقویت شده و رفته رفته دانش کپی رایتر و تسلط وی بر بازار هدف و خُلق و خو و خواسته‌های مشتریان مورد نظر افزایش پیدا می‌کند. به هر روی، چه به دنبال یادگیری و کسب تجربه باشید یا اینکه به تازگی به فکر ورود به این عرصه افتاده‌اید، داشتن ویژگی‌های زیر تأثیر به سزایی بر کیفیت و اثربخشی کپی رایتینگ شما خواهد داشت:
• استعداد و تسلط بر زبان؛
• خلاقیت و تخیل؛
• اطلاعات عمومی گسترده؛
• کنجکاوی؛
• تمایل به یادگیری؛
• توانمندی در تحقیق و جستجو.
 
 کپی رایتینگ چیست؟
 
چگونه مخاطب را به انجام عمل مورد نظر متقاعد کنیم؟
همان‌طور که در ابتدا ذکر شد، هدف از کپی رایتینگ ترغیب مخاطب به انجام یک عمل است (معمولاً خرید)؛ بنابراین، معیار موفقیت کپی رایتر تعداد اعمالی است که به واسطه متن تهیه شده توسط وی صورت پذیرفته است.
به منظور ترغیب مخاطب به انجام عمل مورد نظر لازم است که برخی از دستورات امری، مانند «سفارش بدهید» یا «از فروشگاه ما بازدید کنید» را در پیام خود بگنجانید. به این دستورات، «فراخوان به عمل» (CTA) می‌گوییم. به علاوه، باید سه نکته زیر را نیز مد نظر قرار بدهید:
• از قبل مشخص کنید که با این محتوا به دنبال ارتباط برقرار کردن با چه کسانی هستید و سپس گروه هدفتان را مخاطب قرار بدهید؛
• با تمرکز بیشتر بر unique selling proposition یا پیشنهاد منحصر به فرد فروش خود مشتری را متقاعد کنید تا برتری محصول یا سرویس شما را بپذیرد. در اینجا باید نشان بدهید که چرا منحصر به فرد هستید و محصول یا سرویس شما چه تفاوتی با رقبا دارد. دقت کنید که نظرات و تجربه‌های مثبت مشتریان راضی می‌تواند بیش از هر چیز دیگری متقاعدکننده به نظر برسد؛
• انجام عمل یا اعمال مورد نظر باید تا جایی که امکان دارد برای کاربر تسهیل شود. به عنوان نمونه، اگر به دنبال آن هستید که مخاطبتان یک ویدئو از محصول را تماشا کند، از پیامی مانند «برای مشاهده قابلیت‌های منحصر به فرد این محصول بر روی ویدئو کلیک کنید» استفاده نمایید و حجم ویدئو و سرعت اینترنت مخاطبان هدفتان را نیز در نظر بگیرید.

 
کپی رایتینگ چه انواعی دارد؟
در هر روز ده‌ها و صدها میلیون پیام در فضای اینترنت به اشتراک گذاشته می‌شود؛ در این میان، برای جلوگیری از محو شدن پیام تبلیغاتی در این سیل خروشان چه باید کرد؟ طبیعتاً پاسخ، استفاده از کپی رایتینگ بهتر و مؤثرتر است. امروزه شرکت‌های مختلف به اهمیت استفاده از پیام‌های تأثیرگذار و هدفمند پی برده‌اند و به همین منظور به سراغ کپی رایترهای توانمند و باتجربه می‌روند تا بتوانند جایگاه بهتری در نتایج جستجوی گوگل کسب نمایند، مشتریان بیشتری را جذب کنند و در نهایت، برند خود را به گونه‌ای به تصویر بکشند که باشخصیت و مشتاق به کمک به مخاطب هدف به نظر برسد. البته باید توجه داشته باشید که در این راستا معمولاً بسته به هدفی که تعیین شده، باید از انواع مختلفی از کپی رایتینگ استفاده کرد که در ادامه به متداول‌ترین آن‌ها اشاره می‌کنیم.
 
کپی رایتینگ فروش
در کپی رایتینگ فروش، کپی رایتر با چالش متقاعد کردن خواننده نسبت به مزایای محصول یا سرویس و در نهایت مجاب کردن وی برای خرید یا استفاده از آن روبرو است. البته این در حرف از عمل آسان‌تر است. در اینجا علاوه بر داشتن یک سبک و سیاق نوشتاری متقاعدکننده، به دانش و خلاقیت نیز نیاز خواهید داشت. استفاده از استراتژی‌های زیر در اقناع مخاطب به شما کمک خواهد کرد:
1. پیام خود را به وضوح بیان کنید و مخاطب هدف را مستقیماً خطاب قرار بدهید؛
2. مشکلی که محصول یا سرویس شما می‌تواند برطرف کند را شناسایی کنید و به منظور جلب اعتماد و نظر مخاطب، آن مسئله را از زاویه دید مشتریان بالقوه و به ملموس‌ترین شکل ممکن توصیف کنید؛
3. بر چرایی ناتوانی روش‌ها و محصولات موجود در حل آن مشکل تأکید داشته باشید؛
4. توضیح بدهید که چگونه بهترین روش حل مشکل مزبور را پیدا کرده‌اید؛
5. روش دریافت محصول یا سرویس و در نتیجه، حل مشکل را برای خواننده مشخص کنید.
 
 کپی رایتینگ چیست؟
 
کپی رایتینگ سئو
کپی رایتینگ سئو را می‌توان به صورت سنتی یا مدرن تعریف کرد. تفاوت کپی رایتینگ سئوی سنتی با کپی رایتینگ معمولی در تمرکز بر کلمات کلیدی است. با استفاده از کلمات کلیدی مناسب در کپی رایتینگ، پیام ما در جایگاه بسیار بهتری در نتایج جستجو قرار خواهد گرفت. توجه داشته باشید که منظور از کپی رایتینگ سئو انباشتن نوشته از کلمات کلیدی نیست؛ بلکه باید از کلمات کلیدی مناسب به تعداد مناسب و به نحوی استفاده کرد که متن ما کاملاً همگون و طبیعی به نظر برسد.
از طرف دیگر، در کپی رایتینگ سئوی مدرن، تمرکز ما بر تولید محتوایی است که آن‌قدر جذابیت دارد که دیگران به لینک دادن یا به اشتراک گذاری آن تمایل پیدا می‌کنند تا از این طریق، اعتبار وب‌سایتمان در نزد موتورهای جستجو افزایش پیدا کند که به نوبه خود باعث کسب رتبه‌های بهتر برای کلمات کلیدی هدف خواهد شد. البته در اینجا نیز تحقیق و انتخاب کلمات کلیدی مناسب ضروری است؛ اما باید توجه داشت که امروزه با تغییر و تحولاتی که گوگل در الگوریتم‌های خود به وجود آورده، برای اعتبار دامنه شما و عکس العمل مخاطبان به محتوا و کلماتی که برای توضیح در لینک‌ها به کار می‌برید به عنوان شاخص‌هایی برای سنجش کیفیت و تناسب محتوا اهمیت بسیار بیشتری قائل می‌شود.
 
کپی رایتینگ تِکنیکال یا فنی
منظور از کپی رایتینگ فنی یا تکنیکال (Technical)، نوشتن متن‌های خاص در موضوع یا حوزه‌هایی است که به سطح بالایی از دانش تخصصی نیاز دارند. هدف اصلی از کپی رایتینگ فنی، ارائه ارزش افزوده به کمک اطلاعات تخصصی است. به همین دلیل، کپی رایترهای تکنیکال معمولاً کپی رایترهای حرفه‌ای نیستند؛ بلکه بیشتر متخصصانی در حوزه تخصصی خود محسوب می‌شوند. به عنوان نمونه، نوشتن یک متن درباره شواهد تأثیر اسید هیدروکلریک باید به کسی سپرده شود که اطلاعات دقیق و درستی در زمینه شیمی دارد. طبیعتاً مخاطب این مطلب نیز افرادی خواهند بود که متخصص حوزه مربوطه هستند یا دست کم میزان آشنایی آن‌ها با آن زمینه از حد متوسط بالاتر است. بنابراین، محتوا باید بر پایه واقعیات نوشته شود و دربردارنده جزئیات لازم باشد. 
 
کپی رایتینگ محتوا
کپی رایترهای محتوانویس با تمرکز بر یک موضوع خاص برای وبسایتهای مختلف نویسندگی می‌کنند که با توجه به ذات کپی رایتینگ، موضوع این نویسندگی بیشتر حول محورهایی مانند مقالات آموزشی یا راهنماهای مرحله به مرحله و گام به گام خواهد بود. جذاب و جالب به نظر رسیدن مطلب در اینجا اهمیت فراوانی دارد؛ چرا که اگر یک مطلب از دید مخاطب شما جالب و آموزنده به نظر برسد، احتمال انجام عمل مورد نظر یا خرید به طرز چشمگیری افزایش پیدا خواهد کرد.
 
کپی رایتینگ خلاق
کپی رایتر در این روش درباره موضوع منتخب خود نویسندگی می‌کند، اما تبلیغ محصول یا سرویس خاصی را نیز در نوشته‌هایش می‌گنجاند. غالباً نوشتن شعارهای تبلیغاتی یا اسلوگان‌های شرکت‌ها نیز در قالب کپی رایتینگ خلاق انجام می‌شود. بسیاری از کپی رایترهای خلاق در بازاریابی نیز سابقه کار داشته‌اند و برخی صرفاً در جذابیت بخشیدن به موضوعات مختلف مهارت و استعداد دارند.
 
 کپی رایتینگ چیست؟
 
در هنگام کپی رایتینگ باید به چه نکاتی توجه کنیم؟
همانطور که تا اینجا متوجه شدید، محتوای مورد استفاده در کپی رایتینگ باید تأثیرگذار بوده و توانمندی لازم برای متقاعد کردن مردم را داشته باشد؛ اما چطور می‌توانید این تأثیرگذاری را دوچندان کنید؟ در این راستا به نکات کاربردی زیر توجه نمایید:
 
1. از لحن مثبت استفاده کنید
تحقیقات روان‌شناختی نشان می‌دهد که داشتن احساسات مثبت نسبت به برند، تأثیر به سزایی بر وفاداری مشتری خواهد داشت. اما برای ایجاد این احساس مثبت چه باید کرد؟ به این منظور باید یک فضای بَشّاش و خوشایند را بر کپی رایتینگ خود حاکم کنید.
شاید احساس کنید که این کار تصنعی به نظر خواهد رسید؛ اما اگر آن را به درستی انجام بدهید چنین حسی ایجاد نخواهد شد. مثبت بودن در واقع همان شادمانی و خوشحالی است؛ حالتی است که باعث می‌شود در وجودمان احساس خوبی پیدا کنیم. خوشحالی می‌تواند تأثیر به سزایی در انگیزه‌های ما داشته باشد و خواسته یا ناخواسته، تصمیمات ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
تحقیقاتی که در دانشگاه هاروارد انجام گرفته نشان می‌دهد که پتانسیل پراکندن یا در میان گذاشتن احساسات مثبت بیشتر است. چرا؟ زیرا احتمال اینکه بخواهیم دیگران را در شادمانی‌مان شریک کنیم بیشتر است. به همین ترتیب، احتمال واکنش افراد خوشحال به پیام‌های بازاریابی نیز بیشتر است.
اما سؤال این است که چطور متنی برای کپی رایتینگ بنویسیم که یک فضای مثبت داشته باشد؟ در این راستا باید به موارد زیر توجه داشته باشید:
• کپی رایتینگ مثبت دربردارنده حس صمیمت و نزدیکی است؛ بنابراین مخاطب خود را مستقیماً خطاب قرار بدهید.
• در کپی رایتینگ مثبت از زبان و اصطلاحات تخصصی استفاده نمی‌کنیم؛ به عبارت دیگر، کپی رایتینگ مثبت، همه فهم است و پیچیدگی ندارد.
• کپی رایتینگ مثبت بر روی راهکارها تمرکز می‌کند و نه مشکلات؛ اگر منحصراً روی مشکلاتی که به دنبال حل آن‌ها هستید تمرکز کنید، انگیزه را از مخاطب خود می‌گیرید؛ بنابراین راهکار محور باشید.
• در کپی رایتینگ مثبت از واژگانی استفاده می‌شود که بار معنایی مثبت دارند؛ مثلاً «دوست داشتن»، «عشق»، «عالی»، «خوب»، «بله»، «فوق العاده»، «پاداش»، «پیشرفت» و موارد مشابه.
بدون تردید، اینکه خودتان در هنگام کپی رایتینگ حال و هوای مثبتی داشته باشید نیز در برونداد کارتان بی تأثیر نخواهد بود.
 
2. مخاطب محور باشید
گاهی با شنیدن کلمه فروشنده به یاد رفتارهای مصنوعی و تظاهر به صمیمیت می‌افتیم. البته برای افزایش اثربخشی کپی رایتینگ لزومی ندارد که برونگرا یا اهل معاشرت باشید یا خودتان را در ظاهر این‌طور نشان بدهید، اما باید نوشته‌هایتان شخصیتی داشته باشد که علاوه بر ایجاد حس اعتماد، بتواند به یک رابطه کاری شکل بدهد.
در واقع، به عنوان یک کپی رایتر، حتماً نباید شخصیت واقعی خودتان را به تصویر بکشید؛ اما لازم است که محتوای شما شخص محور یا مخاطب محور باشد. در این راستا باید از ضمیرهای دوم شخص (تو، شما، -َت، -تان) استفاده کنید. کپی رایترهای مطرح به خوبی می‌دانند که محور قرار دادن مخاطب از هر چیزی اهمیت بیشتری دارد و یکی از روش‌های مؤثر برای این امر، استفاده از ضمیرهای دوم شخص است.
به تبلیغ زیر توجه کنید که تا چه میزان از این روش در آن استفاده شده است (ضمیر you به معنی تو یا شما و your که نوع ملکی آن است):
 
کپی رایتینگ چیست؟
 
با استفاده از ضمیر دوم شخص، مستقیماً با مشتری صحبت می‌کنید و با ایجاد یک فضای نزدیک و رو در رو در محتوا، راه گریزی برای مشتری باقی نمی‌گذارید.
 
3. صادقانه و بی پرده بنویسید
با صداقت و رک گویی، هدف و نیت خود را به وضوح برای خواننده مشخص می‌کنید؛ در نتیجه، پیش نیاز لازم برای جلب اعتماد مخاطب را فراهم کرده و احتمال دریافت عکس العمل را افزایش می‌دهید. در این راستا به نکات زیر توجه کنید:
• کاری که می‌خواهید انجام شود را برای مشتری مشخص کنید؛
• اگر ضرورتی برای استفاده از یک کلمه وجود ندارد، آن را حذف کنید؛
• اگر ضرورتی برای استفاده از یک جمله وجود ندارد، آن را حذف کنید؛
• اگر می‌توانید واضح‌تر بنویسید، واضح‌تر بنویسید؛
• اگر می‌توانید چیزی را بهتر و محکم‌تر ادا کنید، بدون اینکه در مخاطب احساس ضعف به وجود بیاورید این کار را انجام بدهید؛
به عنوان مثال، اگر بخواهیم لزوم کیفیت کپی رایتینگ را به شما گوشزد کنیم می‌توانیم از نمونه‌های زیر استفاده کنیم:
• نمونه بد: تلاش کنید تا کیفیت نوشته‌های خود را افزایش بدهید.
• نمونه خوب: سعی کنید بهتر بنویسید.
• نمونه بهتر: نوشته‌های خود را بهتر کنید.
• بهترین نمونه: بهتر بنویسید.
 
 کپی رایتینگ چیست؟
 
4. در نوشتن فراخوان به عمل (CTA) جسور باشید
کپی رایتینگ نمی‌تواند تأثیرگذار باشد، مگر اینکه در تهیه آن کمی جسارت به خرج بدهید. اما منظور از جسارت چیست؟
جسارت در فرهنگ عمید به معنای دلیری، بی باکی و بی پروایی آمده است. کسی که جسارت دارد، محکم دست می‌دهد، در چشمان مخاطب خود نگاه می‌کند، روراست و بی پرده صحبت می‌کند و دقیقاً چیزی که از طرف مقابل می‌خواهد را به زبان می‌آورد. انسان‌های جسور، اعتماد به نفس دارند و محکم و بی پروا هستند. همین سبک و سیاق را می‌توانید در کپی رایتینگ خود اِعمال کنید.
بهترین جا برای تمرین جسارت، بخش فراخوان به عمل است. فراخوان به عمل جایی است که به مخاطب می‌گویید که چه کاری باید انجام بدهد. 
هر خواسته‌ای که دارید یا مثلاً اگر می‌خواهید چیزی بفروشید، آن را با جسارت مطرح کنید. به عنوان نمونه، این کپی رایتینگ ساده، سرراست و جسورانه از اسپاتیفای را در نظر بگیرید:
 
کپی رایتینگ چیست؟
 
همانطور که مشاهده می‌کنید از عبارات کوتاه و تأثیرگذار و جسورانه و یک فراخوان به عمل ساده، اما مؤثر استفاده شده است (موسیقی بدون محدودیت؛ 30 روز حساب کاربری ممتاز را امتحان کنید. پس از آن، فقط 9.99 دلار در ماه؛ دوره آزمایشی رایگان را آغاز کنید).
هنگامی که می‌خواهید جسور به نظر برسید، هرچه خلاصه‌تر بنویسید بهتر خواهد بود.
 
5. جالب و هیجان انگیز بنویسید
به هر مقدار که بتوانید جالب‌تر و هیجان انگیزتر بنویسید، کپی رایتینگ شما به همان اندازه مؤثرتر خواهد بود. هیجان می‌تواند مخاطب را از یک تماشاچی منفعل به یک طرفدار فعال تبدیل کند.
در این راستا به نکات زیر توجه کنید:
• از فعل‌هایی استفاده کنید که احساس و شور و شعف بیشتری در آن‌ها موج می‌زند. علاوه بر این، از جملات مجهول استفاده نکنید؛
• از جمله‌های کوتاه استفاده کنید. جمله‌های کوتاه حال و هوای خوشایندتری دارند و مانند ملودی‌های منقطعی به نظر می‌رسند که انرژی و انگیزه حرکت به وجود می‌آورد؛
• پیوسته مخاطب را خطاب قرار بدهید. کپی رایتینگ باید همیشه مخاطب محور (ضمیر دوم شخص) باشد تا خواننده احساس کند که هیجان برای وی تدارک دیده شده است.
• در صورت امکان از علامت تعجب استفاده کنید. از علامت تعجب می‌توان به عنوان یک روش مصنوعی برای ایجاد هیجان استفاده کرد. دقت داشته باشید که این روش در برخی موارد مؤثر است، اما می‌تواند احساس اضطرار یا تحمیل به وجود بیاورد. در هر صورت می‌توانید در هنگام لزوم از علامت تعجب استفاده کنید، اما در این زمینه خساست به خرج بدهید و هرگز در یک جمله دو بار از علامت تعجب استفاده نکنید.
به خاطر داشته باشید که اگر خودتان هیجان زده باشید، این هیجان به مخاطب نیز انتقال پیدا خواهد کرد.
 
6. از مخاطب تعریف کنید
شاید این تعریف، تملق و چاپلوسی به نظر برسد؛ اما به هر حال مردم دوست دارند که نسبت به خودشان احساس خوبی داشته باشند و تلاش در جهت ایجاد و تقویت این احساس (و ذکر اینکه محصول یا سرویس شما باعث بهتر شدن احساس مذکور می‌شود) به تقویت اثربخشی کپی رایتینگ کمک خواهد کرد.
اگر می‌خواهید مخاطبتان احساس خوبی به خودش (و شما) داشته باشد نکات زیر را در نظر داشته باشید:
•از استفاده از کلمات و عبارات مناقشه برانگیز، جنجالی یا دوپهلو خودداری کنید. مخاطبان خودتان را بشناسید و به گونه‌ای بنویسید که انگار درباره موضوعاتی که به خواندنشان اشتیاق دارند با آن‌ها هم سو و هم عقیده‌اید.
• با آنچه که می‌دانند شروع کنید. از طریق آغاز متن با وجه اشتراکی که در اطلاعات دارید می‌توانید فضای مثبتی را به وجود بیاورید تا مخاطب نسبت به خودش احساس بهتری داشته باشد.
• هدف یا آنچه که مخاطب شما به دنبال دستیابی به آن است را ذکر کنید. همه ما از تأیید شدن لذت می‌بریم. اگر بتوانید احساس و خواسته مخاطبان خود را بیان کنید و از زبان آن‌ها سخن بگویید، مُهر تأییدی بر طرز فکر و نگرش آن‌ها زده‌اید. از این طریق می‌توانید انگیزه بیشتری برای تحقق آن خواسته‌ها ایجاد کنید.
به عنوان مثال، به نمونه ساده زیر توجه کنید:
 
کپی رایتینگ چیست؟
 
در اینجا با استفاده از یک تملق ساده (ترجمه: احتمالاً اکنون متقاعد شده‌اید که عضویت در این باشگاه کار عاقلانه‌ای است) با بیان ضمنی اینکه با مخاطب عاقل و فهمیده‌ای سر و کار داریم، وی را به انجام عمل مورد نظر تشویق می‌کنیم.
 
7. از اطلاعات به عنوان یک پشتوانه استفاده کنید
در بسیاری از موارد برای نشان دادن فوق العاده بودن محصولات و خدماتمان، سیلی از اطلاعات، نمودارها، آمار و جداول مختلف را به سوی مخاطب روانه می‌کنیم؛ در حالیکه این روش مؤثری برای جلب نظر مشتری نیست.
البته اطلاعات اهمیت دارند، اما مهم‌ترین مؤلفه محسوب نمی‌شوند. در واقع، با اینکه باید در کپی رایتینگ به مخاطب اطلاعات بدهید، اما بهتر است که نوشته را با ایجاد یک فضای مثبت آغاز نمایید و سپس به عنوان یک پشتوانه از اطلاعات استفاده کنید.
به خاطر داشته باشید که داده‌ها و اطلاعات معمولاً خشک و بی‌روح هستند و لذا آتش شور و هیجان را فرو می‌نشانند. بنابراین، علیرغم اینکه نباید اطلاعات را کنار گذاشت، اما بهتر است که از آن به عنوان اولین ابزار برای متقاعد ساختن مخاطب استفاده نکنید.
 
8. بر روی انجام عمل مورد نظر تکیه کنید
اگر کپی رایتینگ شما باعث انجام عملی از سوی مخاطب نشود وظیفه اصلی خود را انجام نداده است. به خاطر داشته باشید که برای موفقیت آمیز بودن کپی رایتینگ، متن شما باید عمل-محور باشد.
در اینجا منظور ما فقط قسمت فراخوان به عمل نیست؛ چرا که فلسفه وجودی فراخوان به عمل، فراخواندن مخاطب به عمل است. مقصود این است که باید فضای عمل محور را در سراسر محتوا حفظ کنید. در این راستا:
• روی اکنون تأکید کنید. مخاطب باید بداند که همین الآن بهترین زمان است. فضایی به وجود بیاورید که حس اضطرار و فوریت ایجاد شود و در خواننده این احساس به وجود بیاید که باید در لحظه زندگی کند.
• کارکرد عملی اطلاعاتی که می‌دهید را بیان کنید. اگر می‌خواهید به مخاطب اطلاعات بدهید، فایده آن را نیز در ادامه بیاورید. به عنوان نمونه به این جمله‌ها توجه کنید: «سریع‌ترین پردازنده موجود در بازار؛ بنابراین می‌توانید کار بیشتری را در زمان کمتر انجام بدهید.» این جمله دوبخشی علاوه بر اطلاعات (پردازنده سریع)، فایده عملی آن اطلاعات را نیز ذکر می‌کند و لذا متقاعدکننده‌تر است.
• تا می‌توانید از افعال کُنشی استفاده کنید. استفاده از فعل‌هایی مانند «بودن» و «داشتن» اجتناب ناپذیر است (حتی در همین جمله هم یکی از آن‌ها را به کار بردیم)؛ اما سعی کنید که تا جایی که امکان دارد از فعل‌های کنشی استفاده کنید؛ یعنی فعل‌هایی که نشان دهنده عمل هستند و نه حالت، مثلاً: «کار کردن»، «تولید کردن»، «عرضه کردن» و موارد مشابه. افعال کنشی به کپی رایتینگ شما انرژی می‌دهند و به افزایش انگیزه مخاطب برای انجام عمل مورد نظر کمک می‌کنند.

 
سخن پایانی
کپی رایترها با استفاده از کپی رایتینگ در بسترهای مختلف، از رادیو و تلویزیون گرفته تا اینترنت، تلاش می‌کنند تا پیام‌های تبلیغاتی و بازاریابی محور را به وضوح و با جذابیتی ارائه کنند که به مذاق مخاطب هدف خوش بیاید و در میان گرداب تبلیغات غرق نشود. کپی رایتینگ معمولاً با استفاده از روش‌های مختلفی انجام می‌شود که با ترکیبی از روش‌های مناسب در کنار خلاقیت و توجه به تناسب محتوا با مخاطب هدف می‌توان نظر مشتریان بالقوه را جلب کرد و درصد موفقیت در متقاعد ساختن آن‌ها به انجام عمل مورد نظر را افزایش داد.

کسب و کار اینترنتی...
ما را در سایت کسب و کار اینترنتی دنبال می کنید

برچسب : کپی‌رایتینگ چیست, کپی‌رایتینگ, نویسنده : bahar jazbmarketing بازدید : 238 تاريخ : دوشنبه 5 اسفند 1398 ساعت: 12:39